«تاتورهی علفی»
به فارسی «گوزماثل»، «تاتوره» و «بقم»، «طلانور» (مازندران) و در کتب طب سنتی با نامهای «تاتوره» و لغات عربی آن «جوزالماثل» و «جوزماثم» و «جوزماثا» آمده است. به فرانسوی Endorme وatramoine atura وPomme du diadle وDatura وStramoineو Pomme epineuse و Herbe aux soreiees و به انگلیسی Datura و jimson و Stamonium و Thorn apple گفته میشود. گیاهی است از خانواده Solanaceae نام علمی آن (L) Datura و مترادف آن (L) Datura tatula میباشد.
مشخصات گیاه
تاتوره علفی گیاهی است علفی یکساله و خیلی سمی. بلندی آن در حدود یک متر و یا کمی کمتر است. ساقهی آن استوانهای، برگهای آن ناصاف، پهن به طول 15ـ10 و پهنای 8ـ7 سانتی متر، به شکل مثلث نوک تیز است و در اطراف برگ بریدگیها و شکستگیهای نامنظم وجود دارد. گلهای آن درشت و منفرد، بوقی شکل به رنگ سفید یا بنفش است که در اواخر بهار ظاهر میشود. بعلت گلهای زیبا و درشت که دارد، از گیاهان زینتی است و در باغها و گلکاریها کاشته میشود. میوهی آن پوشینه است به شکل تخممرغ، خارج آن خاردار و داخل آن به چهار محفظه تقسیم میشود و در حدود 400 عدد دانهی آن در این چهار محفظه قرار دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر شیمیایی گیاه تاتوره علفی دارای انواع متعدد و الکالوئید است. آلکالوئیدهای مهم آن آتروپین، هیوسین و هیوسیامین میباشد. مقدار آلکالوئیدهای موجود در برگهای گیاه در حدود 33/0% ـ 22/0% است و تاتورههای اهلی پرورشی دارای آلکالوئیدهای بیشتری هستند. تخمهای دیپلوئیدI دارای 42/0% آلکالوئید است ولی تخمهای تتراپلوئیدII دارای 69/0% آلکالوئید است. در دانههای خشک آن 33/0% آلکالوئید است و در میوهی آن 038/0% آلکالوئید است که 25 درصد آن آلکالوئید اسکوپولامین است. جمع آلکالوئیدهای گیاه در حدود 5/0 – 3/0 درصد است که قسمت عمدهی آن هیوسیامین همراه با آتروپین و هیوسین میباشد. در تخم تاتوره علفی علاوه بر آلکالوئیدهای مختلف در حدود 25 درصد روغن ثابت قابل استخراج شامل داتوریک اسید و یک اسید دیگر است. از برگ تاتوره در اثر فشار بین انگشتان بوی نامطبوعی متصاد میشود، طعم آن تلخ و تهوعآور است ولی تدریجاً کمی شور میشود، دانههای له شده نیز بوی نامطبوع میدهند. در صنعت با بکار بردن امواج Ultra sound مقدار استخراج آلکالوئید را افزایش میدهند. معمول است برای این که حداکثر مقدار آلکالوئید را از گیاه تاتوره استخراج کنند، گیاه را 24 ساعت در تاریکی نگه میدارند.
خواص و کاربرد تاتوره
تاتوره گیاهی سمی است که اثر درمانی آن به علت دارا بودن مواد موثر مشابه بلادون است و مانند آن باید در نهایت دقت مصرف شود زیرا کمترین غفلت موجبات مرگ را ممکن است فراهم سازد.
در هند از برگها و دانههای تخم تاتورهی علفی به عنوان ضد درد و مسکن و ضدعفونی کننده و مخدر استفاده میشود. در مناطق خاور دور از جمله در چین و مناطق همجوار آن از نظر خواص دارویی فرق زیادی بین تاتوره علفی و درختی نیست، در تاتورهی درختی مادهی عامل هیوسین بیشتر و در تاتورهی علفی مقدار آتروپین بیشتر است. مادهی آتروپین نیز مردمک چشم را باز میکند و در ضمن موجب کاهش ترشخ بزاق میگردد و بعلاوه عضلات مثانه را سست کرده و در نتیجه دفع ادرار را کنترل میکند. از تاتورهی علفی در چین برای رفع نفخ،ترشح مفرط اسید، درد کبد، دردهای دوران عادت ماهیانه و همچنین برای قطع عرقهای شبانه مسلولین در حد مجاز از آن میخورند. تاتوره علفی برای آرام کردن حملههای سیاه سرفه و همچنین تسکین آسم نیز تجویز میشود.
تاتوره از نظر طبیعت طبق رای حکمای طب سنتی خیلی سرد و خشک و از نظر خواص معتقدند که مخدر قوی و ضد درد است. ضد آسم ـ ضد تشنج و ضد عفونی کننده است و برای التیام زخمها مفید میباشد. عصارهی گل تاتوره برای رفع درد گوش نافع است. عصارهی دانه و میوهی آن را اگر به قسمتهای مودار سر که مبتلا به شوره است بمالند، برای رفع شوره سر و جلوگیری از ریزش مو نافع است، سردردهای خونی و صفراوی مزمن را تسکین میدهد و بسیار خواب آور است. ضماد برگ و میوهی آن یا مالیدن روغن تخم آن برای تسکین درد بواسیر و دردهای ناحیه مقعد مفید است. مالیدن دم کردهی آن با سرکه برای تحلیل ورمها و استسقاء و قطع ترشح عرق مفید است. گذاردن برگ له شدهی آن روی ورم ملتحمهی چشم باعث تحلیل ورم و تسکین درد چشم میشود.
1) اگر برگه له شده را روی هر ورم یا دمل دیگری بگذارند باعث تحلیل آن میشود و برای التیام زخمها نیز مفید است. ضماد آن برای التیام زخمهای سرطانی و سوختگیها و بواسیر دردناک نافع است.
2) مقدار خوراک از جرم یا گرد آن از 5 سانتی گرم تا 5/0 گرم است.
« پیاز»
نام قرآنی: بصل
نامهای متداول: فارسی، اردو، هندی، پنجابی: پیاز؛ عربی: بصل؛ سانسکریت: پلندو، بنگالی: پیانج؛ تلگو؛ وولی تامیلی: ونگائم؛ ملیالمی: اولیّ؛ گجرائی، مراتی: کانده؛ کشمیری: گانده؛ انگلیسی: onion؛ فرانسوی:oignon؛ آلمانی:Zwiebel؛ لاتینی:caepa ؛ ایتالیایی:cipolla؛ یونانی:krommdi,krommun ؛اسپانیایی:cebolla؛ روسی:lukovitsa .
نام علمی: Allium cepa (از تیرهی سوسن Liliaceae).
سیر و پیاز از نظر گیاه شناسی از یک جنس میباشند. بیش از 60 گونه گیاه مختلف از جنس سیر در مصر و عربستان میروید. مردم مصر باستان علاقهی زیادی به سیر و پیاز داشتند. کارگرانی که به خدمت گرفته شده بودند، در برنامهی غذاییشان علاوه بر تربچه، سیر و پیاز نیز وجود داشت. این هر دو گیاه از نظر طبی بسیار مفیدند اما بویی زننده و طعمی تند دارند مخصوصاً اگر به صورت خام مصرف شوند.
پیاز از ترکیبات مهم بسیاری از غذاهاست. پیاز خام اگر چه سبب ناهنجاری در تنفس میشود، اما پیاز پخته را برای خاصیت ضدعفونی کنندهای که برای تمام دستگاه گوارش دارد همگان مصرف میکنند. پیاز محرک، مدر و خلط آور است. در مسافرت از آن استفاده میشود. پیاز مخلوط با نمک طعام برای درمان قولنج و اسکوربوت مفید است. پیاز سرخ کرده به صورت ضماد برای دملهایی که سرباز نکردهاند به کار میرود. بوییدن آب پیاز برای به هوش آوردن بیمار و برای رفع تشنج کودکان، سردرد، صرع، و تشنج مفید است و پادزهری مناسب برای مسمومیتهای ناشی از دخانیات است. برای رفع گوش درد طنین و خارش شدید چشم آب پیاز گرم به گوش و چشم میچکانند. جوشاندهی پیاز برای جلوگیری از احساس گرمای شدید بسیار مناسب است. پیاز سرخ کرده دارویی موثر برای بواسیر است. پیاز مقوی شهوت مخصوصاً با گوشت پخته، صاف کننده صدا، ملین، افزاینده خون قاعدگی، دافع سموم با آب شلغم (آب پیاز و شلغم 400 گرم و شکر 100 گرم) دافع سنگ ادرار است. ماسک آن برای نیکویی رنگ چهره مفید است. پخته پیاز با روغن حیوانی در التهاب مقعد و هموروئید و شقاق مفید است. تخم پیاز به مقدار پنج گرم میل جنسی را تحریک مینماید.
و آن زمان را که گفتند: ای موسی، ما بر یک نوع طعام نتوانیم ساخت، از پروردگارت بخواه تا برای ما آنچه از زمین میروید چون سبزی، خیار، سیر و عدس و پیاز برویاند.(قران .بقره)
ـ این غذاها به همراه کلم سنگ (قنبید) برای پیشگیری یا درمان سرطان به خاطر شرکت در ساختمان ژنها (گوانیزین سیکلاز) موثرند.
«بنفشه»
و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها: اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید نخواهید توانست (قرآن 34-14)
امام صادق علیهالسلام از پدرانش و از امیرالمومنین علیهالسلام نقل کرده است: که حرارت بدن را با بنفشه و آب خنک بشکنید که این حرارت از پدیدههای جهنم است.
نام علمی: Viola odorata
نام انگلیسی:Sweet Violet-Violet
که به فارسی بنفشه، بنفشه وحشی و در کتاب طب سنتی با نام «بنفسج» و فرفیر نام برده شده است. به هندی نیز بنفشه گفته میشود.
طبیعت بنفشه طبق رأی حکمای طب سنتی سرد و مرطوب است و از نظر طب اسلامی معتدل است.
خواص دارویی:
از گل بنفشه به عنوان نرم کننده اختلالات صفراوی و ناراحتی ریه استفاده میشود. در هند از گل بنفشه به عنوان معرق و برای کاهش تب استفاده میکنند.
. گل بنفشه مسهل صفرا میباشد و عطش، حدت خون، تبهای گرم و خفقان را تسکین میدهد اگر همراه آلو و ماء الشعیر خورده شود اثر آن بیشتر است. برای نزله، زکام، سرفه،پلورزی و سرماخوردگی، ناراحتیهای معده، کبد و طحال و درد کلیه چه از طریق خوردن و چه از طریق مالیدن و دم کرده آن روی عضو و استفاده از ضماد بکار میرود. بوییدن گل تازه بنفشه خوابآور است.
ریختن چند قطره از دم کرده بنفشه در بینی برای بازکردن راه تنفس و رفع التهاب سینه و زکام و مالیدن آن جهت درمان ریزش مو، نرم کردن اعصاب و مفاصل و در حفظ صحت ناخن خیلی نافع است. گل بنفشه درمان کننده صرع اطفال، ضد احتباس ادرار و سوزش آن است.
گل بنفشه را برای تصفیه خون، رفع جوش، کورک، تبخال، دمل و نظایر آن میخورند. ضماد گل بنفشه برای بیماریهای پوستی تجویز میشود و از ریشه آن بعنوان قیآور استفاده میگردد. اسراف در خوردن گل بنفشه موجب ضعف و باعث سنگینی معده و آشفتگی حال میشود. در این قبیل موارد باید انیسون خورده شود. گل بنفشه را در موقع تهیه نباید زیاد جوشانید زیرا اثر آن کاسته میشود و دم کرده آن همیشه بهتر است.
خوردن با آب سرد20-10 گرم ضد اسهال است. مقدار خوراک آن 5 گرم از پودر خشک و 50 گرم از گل تازه بنفشه دم کرده است.
طرز تهیه: روغن کنجد 450 گرم با 150 گرم گل بنفشه که بعد از چند روز صاف شده مجدداً همین مقدار که چندبار گل بنفشه به آن میافزایند تا کاملاً رنگ و بوی بنفشه بگیرد.
و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها: اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید نخواهید توانست (قرآن 34-14)
- امام صادق (علیهالسلام) از پدرش و امیرالمؤمنین نقل کرده است: که حرارت بدن را با بنفشه و آب خنک بشکنید که این حرارت از پدیدههای جهنم است.
- از کتاب فروع کافی بنفشه را از قول رسولخدا (صلیالله علیه و اله) چنین بیان داشته است که اگر مردم ارزش آن را میدانستند (خروارها) از آن طلب مینمودند و حفظ میکردند و بوسیله آن ایجاد عطسه میکردند.
- و در همین کتاب بحار از راوندی حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) که از پدرانش رسیده است نقل مینماید به همین مضمون: ارزش روغن بنفشه نسبت به سایر روغنها مانند: فضل ما اهل بیت بر سایر مردم است.
در فروع کافی نیز خواص آن را از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) چنین نقل نمودهاند: جهت ارزش بنفشهای که آوردند و در مقابل هدیهای برای ایشان فرستاده شد روغن بنفشه را مطرح نمودند و فرمودند آیا با آن ایجاد عطسه نمیکنید و آن شخص میگوید آن را در بینی چکاندم و عطسه نمودم و از آن بیماری بهبود یافتم و حضرت فرمودند ای عقبه در فصل زمستان، گرم و در تابستان ، سرد و در نزد شیعیان ما متعادل کننده، نرم و لطیف و در نزد دشمنان ما خشک است و اگر مردم ارزش آن را میدانستندد مقابلش ظرف را پر از دینار (طلا) میکردند.
- در کتاب فروع کافی نیز از امام صادق (علیهالسلام) نقل کرده است هیچ چیز نزد ما از بنفشه دوست داشتنیتر نیست.
- و از همان کتاب حضرتش فرمودهاند: ارزش روغن بنفشه نسبت به سایر روغنها مثل اسلام است بر سایر ادیان و تاکید فرمودهاند که چه روغن خوبی است که بیماری را از سر و چشم خارج میکند پس از روغن آن استعمال کنید.
- و به همین سند از عبدالرحمن صحابه امام صادق (علیهالسلام) آمده است که نزد ما وارد شد و امام صادق (علیهالسلام) فرمودند بگو کنیزک برای ما روغن و سرمه بیاورد پس من اجابت نمودم و آن زن با ظرفی آمد و آن روز شدیداً هوا سرد بود و آنرا به سادگی ریخت سپس گفت: فدایت شویم این بنفشه شدیداً سرد است! پس ایشان فرمودند: این عطر ما در کوفه است و مردم میپندارند سرد است لیکن در تابستان سرد و زمستان گرم و مطبوع است.
- به همان سند از امام صادق (علیهالسلام) آورده شده است: که روغن بنفشه مغز را تعادل داده و آرامش میبخشد.
- و در حدیث مرفوعی میفرماید: همانا مالیدن بنفشه بین دو ابرو سر درد را از بین میبرد.
- و به همان سند از حضرتش آمده است که بنفشه هوش را میافزاید سپس فرمودند: و شببو لطیف است.
- و هم چنین بیان کردند، ابالحسن (علیهالسلام) به یکی از اصحاب فرمودند با روغن خطمی کوچک خبازی روغن مالی کن سپس من گفتم شما درباره بنفشه چه میگوئید من همان طور که به شما نسبت میدهند از بویش کراهت دارم حضرت فرمودند: اشکالی ندارد (وبویش از ارزشش نمیکاهد)
- در فروع کافی حدیث مرفوعی است از پیامبر اکرم (صلیالله علیه و اله): برای بدن چیزی بهتر از روغن زنبق (رازقی) نیست.
نام علمی :بنفشه (L) Viola odorata
که به فارسی بنفشه، بنفشه وحشی و در کتاب طب سنتی با نام «بنفسج» و فرفیر نام برده شده است. به انگلیسی Sweet Violet-Violet و در هندی نیز بنفشه گفته میشود.
طبیعت بنفشه طبق رأی حکمای طب سنتی سرد و مرطوب است و از نظر طب اسلامی معتدل است.
خواص دارویی:
از گل بنفشه به عنوان نرم کننده اختلالات صفراوی و ناراحتی ریه استفاده میشود. در هند از گل بنفشه بعنوان معرق و برای تب استفاده میشود. گل بنفشه مسهل صفرا میباشد و عطش، حدت خون، تبهای گرم و خفقان را تسکین می دهد. اگر همراه آلو و ماءالشعیر خورده شود اثر آن بیشتر است. برای نزله، زکام، سرفه، سرماخوردگی، ناراحتیهای معده، کبد، طحال و درد کلیه چه از طریق مالیدن و دم کرده آن روی عضو و یا استفاده از ضماد آن نافع است. بوییدن گل تازه بنفشه خوابآور است.
ریختن چند قطره از دم کرده بنفشه در بینی برای بازکردن راه تنفس و رفع التهاب سینه و زکام و مالیدن آن در جهت درمان ریزش مو، نرمکردن اعصاب و مفاصل خیلی نافع است و درمان کننده صرع اطفال، ضد احتباس ادرار و سوزش آن است.
گل بنفشه برای تصفیه خون، رفع جوش، کورک، تبخال و نظایر آن مفید است. ضماد گل بنفشه برای بیماریهای پوستی تجویز میشود و از ریشه آن بعنوان قیآور استفاده میگردد. زیادهروی در خورن گل بنفشه موجب ضعف و باعث سنگینی معده و آشفتگی حال میشود و در این قبیل موارد باید انیسون خورد.
گل بنفشه را در موقع تهیه نباید زیاد جوشاند زیرا اثر آن کاسته میشود و دم کردن آن همیشه بهتر است. خوردن گل بنفشه با آب سرد (10-20 گرم) ضد اسهال است. بنفشه سردرد حاصل از صفرا و کمخونی را در صورتیکه بوئیده یا نوشیده شود فرو مینشاند. هر بار استعمال آن از سختی ادرار و سایر بیماریها میکاهد. زنبق یا سوسن که همان گل سفید (رازقی) است روغن آن بازکننده دهانه رحم و دردهای آن است. مقدار خوراک آن 5 گرم از پودرخشک و 50 گرم از گل تازه بنفشه دم کرده است.
طرز تهیه:
روغن کنجد 450 گرم، گل بنفشه 150 گرم که حرارت داده بعد از هر چند روز صاف کرده مجدداً همین مقدار گل بنفشه به آن میافزایند تا کاملاً رنگ و بوی گل بنفشه بگیرد.
نامهای دیگر ـ بنفج ـ فرفیر ـ وپولت ـ نبوت
1) تولید خون معتدل و رفع ورم گرم (جوشانده با شکر و نوشیدن آن)
2) رفع زخمهای جرب (سیفلیس) مالیدن روغن آن
3) مسکن درد چشم از گرما و گرمی (نوشیدن و مالیدن روغن آن)
4) تقویت سینه (مربای با شکر)
5) دفع سرفه از گرمی مربای با شکر
6) دفع ذات الجنب (نوشیدن شربت)
7) رفع ذات الریه ( نوشیدن جوشانده آن)
8) دفع التهاب معده و رفع درد کلیه،(نوشیدن شربت آن)
9) مسهل صفرا (نوشیدن شربت و نوشیدن گیاه گل خشک)
10) نیت مزاج
11) رفع بوی بد مخرج (نوشیدن شربت)
بیشتر در بیماران لنفهای ریوی و ناراحتی ناحیه گردن و مهات و حنجره و حبس نفس و حبس صوت و جراحتهای مزمن و سرطان روده مفید در درمان است.
خواص از طب قدیم:
1) مسهل صفرا و مسکن عطش و رفع فشار و غلیان خون و رفع تبهای گرم و فرو برنده ورمها و خوابآور خفقان و غشی و نرم کننده ورم و مزاج و فع سر درد گرم و رفع سرفه و خشونت سینه و رفع سوزش شانه و مجرای ادار ( نوشیدن جوشانده با شکر)
2) رفع درد کله (جوشانده با شکر نوشیدن)
3) رفع حبس بول (جوشاننده با شکر نوشیدن)
4) رفع ذات النجب و ذات الریه (جوشانده با شکر نوشیدن)
5) رفع صرع اطفال و رفع خناق و رفع زکام و رفع نزله (جوشانده با شکر نوشیدن)
6) رفع اسهال مجزاوی (7 تا 14 گرم با آب سرد)
7) مسهل سریع العمل (15 گرم با 5 گرم شیر خشت و 5 گرم شکر)
8) رفع تبهای مرکبه (سرشته و بو داده به طور گل قند)
9) پادزهر حیوانی (گل تازه)
10) رفع خشکی مغز (لخته قرار دادن روی سر)
11) رفع سر درد گرم ـجوشانده نوشیدن و روی سر قرار دادن
12) رفع ورمهای گرم ـجوشاندن و ضماد کردن
13) رفع شقاق (نوشیدن جوشانده)
14) رفع درد مجرح ( نوشیدن جوشانده)
15) رفع خارج شدن مقعد بچه (نوشیدن جوشانده با شکر و ضماد برگ و یا گل)
16) رفع التهاب چشم (شستن با جوشانده)
17) رفع خارش (مالیدن جوشانده)
18) نرم کننده اعصاب (جوشانده و نوشیدن و مالیدن)
19) رفع جرب صفراوی و زخمهای آبدار (ضماد برگ)
20) صحت ناخنها ـ(نوشیدن)
21) رفع تنگی نفس (7 گرم روغن نوشیدن)
22) رفع سوزش ادرار (نوشیدن روغن)
23) رفع بیخوابی (انفیه)
24) رفع سرفه (مالیدن به ناف)
«انگور»
ام قرآنی: عنب (مفرد) ـ اعناب (جمع)
نامهای متداول: فارسی: انگور، فرشک؛ عربی: عنب؛ عبری: عنو؛ اردو، هندی،پنجابی،بنگالی: انگور؛ تلگو، سانسکریت، مراتی، گجراتی: درکش؛ ملیالمی: مونتارنگا؛ کشمیری: داچ؛ انگلیسی:grape ؛ فرانسوی:vigne-cultive ؛ یونانی: staphilia ؛ آلمانی:weinbeere,Traube ؛ اسپانیایی:uva ؛ لاتینی:acinus ؛ ایتالیایی:acino,uva ؛ روسی:vinograd .
نام علمی: vitis vinifera ( از تیرهی انگور Vitaceae)
انگور یکی از لذیذترین میوههایی است که خداوند برای انسان آفریده است و از این رو یازده مرتبه در قرآن مجید نام این میوه به صورت مفرد (عنب) و جمع (اعناب) آمده است.
چند نوع انگور خودرو (مو) در نقاط مختلف جهان هست بنابراین تعیین زادگاه اصلی مو مشکل است. نقل شده که کاشت مو قبل از زمان نوح متداول بوده است. از این رو شاید بتوان گفت که در بین میوهها انگور قدمتی بیش از نخل دارد. تاکنون حدود هشت هزار نوع انگور پرورشی در سرتاسر جهان دیده شده است که نوعی انگور بیدانه ( به نام تامسون) در سطحی وسیعی درچندین کشور کاشته میشود.
انگور یکی از بهترین منابع طبیعی گلوکز و فروکتوز است. اخیراً ترکیب دیگری به نام ویتامین P از آن تهیه میشود. این ویتامین در جلوگیری از خونریزیهای ناشی از بیماری قند بسیار موثر است،[1] تورم وریدی و تصلب شرائین بدن را بخوبی بهبود میبخشد، انگور به علت مواد معدنی موجود در آن خاصیتی محرّک، هاضم، آرامبخش، اشتهاآور، مبرّد، و مدّر دارد. خون را زیاد و تصفیه میکند و ناتوانی عمومی را درمان میبخشد.
آب غوره قابض است و گلودرد را درمان میکند. شیرهی تاک برای بیماریهای پوستی و چشم درد مفید است. انگور همچنین برای برنشیت مزمن، بیماریهای قلبی، التهاب کلیه و نقرس و لاغری و صاف کردن خون مفید است و برای جلوگیری از تشنج ناشی از یبوست آب انگور را به کودک میخورانند و برای رفع تب و سرماخوردگی بسیار ثمر بخش است. برای مبتلایان به بیماری یرقان نیز غذای مفیدی است. انگور در سرتاسر جهان مصرف خوراکی دارد. کشمش از نظر طبی مفیدتر از انگور است. کشمش برای تب، سرفه، نزله، یرقان و تورم نیمه حاد کبد و طحال نافع است. 21 عدد آن صبح ناشتا همواره مصرف میگردد[2]. دانه انگور سرد است و پودر هسته آن جهت سرمه برای رفع جراحات و تقویت بینایی مفید است.
یک رژیم انگور را با یک وعده 2/1 کیلو یک دهه و سپس در دهه دوم دو وعده و در دهه سوم ماه سه وعده کامل بجای غذا می توان استفاده کرد که خواص بیشماری دارد.سرکه از بهترین داروهای کاربردی به خصوص در آخر غذا و برای بیماریهای قلب و عروق و گوارش است.
1با هسته خورده شود.
2حدیث حضرت علی علیه السلام