منابع گیاهی و میوه ها در طب قدیم

گزیده ای از نرم افزار دایره المعارف سلامت با طبیعت

منابع گیاهی و میوه ها در طب قدیم

گزیده ای از نرم افزار دایره المعارف سلامت با طبیعت

انبو (سپستان)

انبو (سپستان)  

طبیعت آن معتدل است.

1.    افرادی که ریه‌ةایشان خشک و خشم شده و سرفه‌های خشک می‌زنند و افرادی که تارهای صوتی‌شان ورم کرده و صدایشان گرفته وافرادیکه عطش مفرط دارند می‌ـوانند میوه این گیاه را در دهان گذاشته و بمکند و یا خیسانده و از مایع آن کم کم بنوشند.

2.    در معالجه تب‌های گرم مزاج صفراوی همراه داروهای دیگر بسیار مصرف می شود و در ناراحتی‌های روده‌ای که در اثر افراط در مشروبات الکلی یا مشروبات گازدار و یا مصرف ادویه‌های تند حاصل شده‌اند و سایر خراش‌های دستگاه گوارش خوردن لعاب سپستان یا اضافه کردن سپستان به داروهای دیگر بسیار مفید است.

3.    قبل از پیدایش آنتی‌بیوتیک‌ها برای ناراحتی سوزاک برگ‌های تازه سپستان را شب در آب خنک خیسانده صبح له کرده ناشتا می‌نوشیدند و از لعاب دانه آن نیز با آبدزدک در مجرای ادرار وارد می‌کرده‌اند و در بهبود سوزاک به داروی اصلی کمک می‌کرده است.

بنفشه و شب‌بو و زنبق در منابع فقهی:

بنفشه و شب‌بو و زنبق در منابع فقهی:

(البنفسج و الخیری و الزنبق و ادهانها)

1ـ الخصال: عن محمد بن الحسن بن الولید،‌ عن احد بین ادریس، عن محمد بن احمد السیاری، عن محمد بن اسلم، عن نوح بن شعیب النیسابوری، عن عبدالعزیز بن المهتدی، یرفعه الی أبی عبدالله علیه‌السلام قال: اربعه یعد لن الطبائع:‌الرمان السورانی و البسر المطبوخ، و البنفسج و الهندباء.

2ـ‌ و منه: عن أبیه، عن سعد بن عبدالله‌، عن محمد بن عیسی، عن القاسم بن یحیی، عن جد الحسن، عن أبی بصیر و محمد بن مسلم عن الصادق علیه‌السلام عن آبائه علیم‌السلام قال: أمیرالمومنین علیه‌السلام: اکسر و احر الحمی بالبنفسج و الماأ البارد فان حرها من فیح جهنم.

3ـ و قال علیه‌السلام استعیوا باللنفسج: فان رسول الله علیه‌السلام قال: لو علم الناس ما فی البنفسج لحسره حسوا.

3ـ‌ نوادر الراوندی: با سفاده عن جعفر بن محمد عن آبائه علیه السلام قال:‌قال رسول الله صلی الله علیه و‌آله و سلم فضلنا أهل البیت علی سائر الناس کفضل دهن اللنفسج علی سائر الادهان.

 

 

 

 

--------------------------------------------------------------------------------

[1] روغن سیاهدانه را به تنهایی نباید مصرف کرد زیرا ممکن است کاهش فشار خون شدید بدهد. تعداد مصرف سیاهدانه هم معمولاً تا 21 دانه می‌باشد.

[2] سیاهدانه اگر پودر شود بلافاصله باید مصرف گردد و یا با عسل آن را مخلوط کرد.

[3] مصرف یک قاشق غذاخوری روغن زیتون شب موقع خواب برای سنگ کلیه صفرا می‌شود.

[4] مغص: یعنی درد شکم و پیچش روده‌ها بدون اینکه یبوست باشد و مواردی که برای امعاء حبس شده باشد.

[5] جوشانده 40 گرم روغن زیتون در ده گرم سنا به حرارت کم تا نصف روغن بخار شود، مصرف خوراکی دارد.

[6] باید توجه داشت بیشترین علت دختر شدن یا پسر گشتن طفل،غلبه شهوت زن و یا مرد است که هر کدام قدرت باوری هم جنس خود را دارد.

[7] بحث سردی و گرمی و مزاج، با شرح دکتر مصطفوی از جلد سوم و اول ذخیره خوارزمشاهی ذکر شده است بطور خلاصه چهار درجه دارد.

درجه اول: منحصر به روح است و محسوس نباشد. مثل آنکه سردی بدن را گرم یا گرمی بدن را سرد گرداند و احساس نگردد مگر اینکه افزایش یافته یا تکرار شود.

درجه دوم: تاثیر آن در روح و اخلاط است و به حد زیانبخشی نرسد مگر بسیار استعمال گردد.

درجه سوم: آن است که ذاتاً‌برای بدن زیان بخش باشد ما این زیان به مرحله‌ی فساد نرسد.

درجه چهارم: که بحدی باشد که موجب فساد بدن و مرگ گردد بخاطر اینکه در روح و اخلاط و رطوبت ثانیه اثر نماید. (نقل از تحفه حکیم مومن)

[8] قرب الاسناد :‌70

[9] المکارم : 214

[10] فی‌المصدر: لقابلو کل مثقال منه بمثفالین من ذهب

[11] المصدر: 214

[12] قولنج: دردی که در روده ها دیگر احشای شکمی پدید آید ( فرهنگ نفیسی)

[13] نقرس: آماسی دردناک در بندهای دست و پا (فرهنگ نفیسی)

[14] داء الحیه:‌بیماری که در سر و پوست بدن موی را می‌ریزد. (فرهنگ نفیسی)

[15] داء‌الثعلب: بیماری که موی از سر بریزاند.

[16] حکه: خارش (فرهنگ نفیسی)

[17] جرب: گری (فرهنگ نفیسی)

[18] شقاق: ترکیدگی پوست (فرهنگ نفیسی)

[19] امراض سوداوی: سرطان، جذام، ورم سپرز، داء الفیل (پاغر ـ بیماری ساق پا) دوالی (واریس)، بهق(پیسی اندام)، جرب، قوبا (خشک ریشه) وسواس

[20] مخزن الادویه باب سنا

[21] داروی کوفته و بیخته (فرهنگ نفیسی)                                                                                      

 

بخور مریم در منابع فقهی:

بخور مریم در منابع فقهی:

بخور مریم از حضرت ابی‌جعفر محمد بن علی آلباقر علیه‌السلام منقول است که وصف نمودند بخور مریم را آن حضرت فرمودند که این بخور نافع است از برای هر چه تخیل و جنون و صرع و مالیخولیا است، برای دور ساختن آن فرمودند بگیرید کندر، سندروس، سندروس، مقل، ارزق، پوست حنظل، سعد یمانی از هر یک قدری کوفته و به قطران شاهی چرب کرده همه را یکجا کرده بخور دهید بدرستی که نیکو و نافع است. (قرابا دین کبیر)

 

بخور مریم یا کندر، سندروس، مقل، پوست حنظل، سعد یمانی و قطران از دیدگاه گیاه درمانی:

کندر:

طبیعت آن گرم

 

 

زنیان و آویشن در منابع فقهی

زنیان و آویشن در منابع فقهی

از حضرت رسول الله صلی الله و علیه و آله منقول است ایشان زنیان سیاه دانه و آویشن را سفوف[21] می‌کردند و بعد از لبنیات و طعامی که ضرر داشت می‌خوردند و گاهی با نمک سائیده مخلوط ساخته پیش از طعام می‌خوردند و می‌فرمودند که چون بامداد آن را بخورم از خوردن هیچ‌چیز پروا نخواهم داشت چون تقویت معده می‌نماید و بلغم را می‌برد.

زنیان و آویشن در منابع فقهی از دیدگاه گیاه درمانی: زنیان: طبیعت آن گرم و خشک بوده و خواصی چون تقویت کننده معده و امعاء با قوت ملینه و محلل ریاح (بادشکن) و برطرف کننده سوء هضم می‌باشد. آویشن: طبیعت آن گرم و خشک افعال و خواصی چون تقویت کننده معده است. محلل ریاح و بلغم بوده و لطیف کننده اغذیه می‌باشد. در یک نگاه به روشنی مشخص می‌گردد که رطوبات و سردی‌های لبنیات و هر سردی و رطوبتی را برطرف می‌نماید. حضرت رسول صلی‌الله صلی و علیه و آله فرمودند: هر کس گردکان و زنیان را با هم بخورد بواسیر را می‌سوزاند. (طب الائمه)

سنجد از دیدگاه گیاه درمانی

سنجد از دیدگاه گیاه درمانی

طبیعت آن سرد وخشک، افعال و خواصی چون تقویت معده و ماسکه (قوای نگهدارنده) و رفع‌ تب‌بر آن مترتب است .

طب الائمه

جعفری در منابع فقهی:

جعفری در منابع فقهی:

الکافی: محمد بن یحیی، عن غیر واحد، عن محمد بن عیسی، عن محمد بن عمر و بن ابراهیم قال:

سالت ابا جعفر و شکوت الیه، ضعف معدتی.

فقال: اشرب الحزاء، بالماء البارد.

ففعلت، فوجدت منه ما احب

المحاسن: روی عن ابی عبدالله علیه‌السلام، أن الحزاء جید  للمعده بماء بارد.

ترجمه:

شخصی گفت از ضعف معده به حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام شکایت نمودم: امام علیه‌السلام فرمودند جعفری را با آب سرد بنوشید: چنین کردم و درمان شدم.

جعفری از دیدگاه گیاه درمانی:

طبیعت آن گرم و خشک، افعال و خواص زیادی بر آن مترتب است که از جمله تقویت معده می‌باشد.

طب الائمه:

سنجد در منابع فقهی:

الکافی: محمد بن یحیی، عن احمد بن الحسن بن علی، عن ابن بکیر، انه سمع ابا عبدالله علیه‌السلام، یقول فی الغبیراء:

لحمه ینبت اللحم و جلده ینبت الجلد و عظمه ینبت العظم و مع ذلک فانه یسخن الکلیتین و یدفع المعده و هو امان من البواسیر و التقطیر و یوقی الساقین و یقمع عرق الجذام و راواه فی المکارم.

العیون:‌ بالاستا الثلاثه، عن الرضا ( علیه السلام)‌عن آبائه، عن الحسین بن علی علیه‌السلام قال: دخیل رسول‌الله صلی‌الله علیه و‌اله علی علی ابی‌طالب‌و هو محموم فامره باکل الغبیراء‌ و ورواه فی ( صحیفه الرضا)

ترجمه:

سنجد گوشت آن گوشت را و پوست آن پوست را و هسته آن استخوان را می‌رویاند و آن گرم می‌کند کلیتین را و دباغی می‌نماید معده را و امان می‌دهد از بواسیر و تقطیر البول و تب را برطرف می‌گرداند.

مصطکی

مصطکی: 

مقوی قوی و اعضای رئیسه بدن مثل معده، کبد، کلیه‌ها و روده‌ها و مغز و تقویت کننده حافظه و برطرف کننده سوء هضم و ورم‌های دستگاههای مختلف بدن می‌باشد.

با توجه به خواص متنوع گیاهان در جمع‌بندی فوق‌الذکر و تقویت اکثر سیستم‌های مختلف بدن بیمار شدن تعجب‌آور است زیرا اغلب بیماریها حاصل از ضعف عمومی بدن می‌باشد.

رازیانه و مصطکی در منابع فقهی:

رازیانه و مصطکی در منابع فقهی:

در طب الائمه منقولا است از محمد بن سنان از علی ‌بن موسی الرضا علیه‌السلام که گفته شنیدم از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را که کسی به ایشان شکایت کرد از بیماری، اطباء حاضر توصیف کردند برای حضرت از عجایب ادویه پس حضرت فرمودند چرا راه د ور می‌روید. قناعت کنید به هلیله زرد و رازیانه وشکر روزی 5 درهم (20 گرم ناشتا) 3 روز متواری در سه ماه متوالی در ابتدا گرما و در زمستان همان برنامه ولی بجای رازیانه از مصطکی استفاده شود. امام علیه‌السلام فرمودند کسی که این دستور را اجرا کند در آن سال اصلاً‌ بیمار نخواهد شد.

رازیانه، مصطکی از دیدگاه گیاه درمانی:

طبیعت رازیانه گرم و خشک افعال و خواص آن عبارتند از: باز کنند مجاری سینه، کبد و طحال و کلیه و مثانه و مسکن دردهای آنها که از سردی باشد. مقوی معده و باصره است.

کرفس در منابع فقهی:

کرفس در منابع فقهی:

1ـ عده من اصحابنا، عن احمد بن ابی عبدالله، عن محمد بن او غیره، عن قتیبه ابن مهران، عن حماد بن زکریا، عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: رسول الله صلی الله علیه و آله علیکم بالکرفس فانه طعام الیاس و الیسع و یوشع بن نون.

2ـ عنه، عن نوح بن شعیب النیشابوری، عن محمد بن الحسن بن علی بن یقطین فیما اعلم عن نادر الخادم قال: ذکر ابوالحسن علیه‌‌السلام الکرفس فقال: انتم تشتهونه و لیس نم دابه الا و هی تحتک به.

در فروع کافی از قول علی بن بقتین از ابوالحسن علیه‌السلام:‌درباره‌ی کرفس یاد شده است که فرمودند: شماها با اشتها آن را میل نمائید هیچ حیوانی نیست  مگر اینکه آنرا دوست دارد و به خواص آن بطور غریزی پی برده است.

طب الائمه:

کرفس سبزی پیامبران است.

کرفس از دیدگاه گیاه درمانی:

طبیعت کرفس گرم و خشک است و افعال و خواصی از آن صادر می‌گردد باز کننده انسدادها و تحلیل آها، ضد نفخ و مصرف آن در درمان امراض سرد مثل: عرق النساء و درد پشت و درد و رگ (ران) می‌باشد.

کاهو در منابع فقهی:

کاهو در منابع فقهی:

الکافی: العده، عن احمد بن ابی عبدالله، عن ابیه، عن بعض اصحابه، عن ابی حفص الاباری، عن ابی عبدالله (علیه‌السلام) قال:

علیکم بالخس: فانه یصفی الدم.

و فی المحاسن نحوه و فیه «یطفیء الدم»

المکارم:‌قال الصادق علیه‌السلام: علیک بالخس فانه یقطع الدم.

و عن امیرالمومنین علیه‌السلام قال رسول الله صلی الله علیه و اله : کل الخس فانه یورث النعاس و یهضم الطعام.

امام صادق علیه السلام در فروع کافی فرمودند:

بر شما باد خوردن خس (کاهو) که خون را صاف می‌کند و گرمی آن را دفع و معین هضم بوده خواب‌آور می‌باشد.

کاهو از دیدگاه گیاه درمانی:

        طبیعت آن سرد و تر می‌باشد افعال و خواصی چون صاف کنندگی خون و مسکن حدت خون و صفرا و سوداست و تشنگی و التهاب معده را برطرف می‌نماید خواب آور بوده و برطرف کننده ورم‌های گرم می‌باشد.

سداب در منابع فقهی:

سداب در منابع فقهی:

عن الرضا علیه‌السلام قال سداب یزید فی العقل غیر انه ینثر ماء‌الظهر مستدرک الوسایل ج16 باب 88 ص422

و قال رسول الله صلی الله علیه و آله: قال من اکل السداب و نام علیه من الدوار و ذات الجنب سند فوق.

ترجمه: 1ـ از حضرت رضا علیه‌السلام است که فرمودند: سداب خاصیت افزایش قدرت عقلانی دارد ولی سبب تغییر نطفه می‌گردد.

الکافی: محمد بن یحیی عن احمد بن محمد بن عیسی، عن یعقوب بن عامر، عن رجل، عن ابی الحسن (علیه‌السلام) قال:‌السداب یزید فی العقل.

و عنه، عن محمد بن موسی، عن علی بن الحسن الهمدانی،‌عن محمد بن عمرو بن ابراهیم، عن ابی جعفر، او ابی الحسن (علیه‌السلام) محمد بن موسی قال:

ذکر السداب فقال:‌اما ان فیه منافع زیاده فی العقل و توافیرا فی الدماغ غیر انه ینثر ماء‌الظهر.

و روی انه جید لوجع الاذن.

و فی المحاسن نحوه.

المکارم: عن الرضا علیه السلام قال: السداب یزید فی العقل، غیر انه ینثر ماء الظهر.

و عن الفردوس عن عائشه، عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال:‌من اکل السداب و نام علیه، نام آمنا من الداء و الدبیله و ذات الجنب.

در کافی از حضرت ابوالحسن علیه‌السلام وارد است که سداب زیاد می‌کند عقل را و اگر شب کسی مصرف کند از اورام و ذات الجنب و دیگر دردها در امان است اگر بدستور در گوش ریزند درد آن برطرف شود.

سداب از دیدگاه گیاه درمانی:

طبیعت آن گرم و خشک است و قوتع دماغی را افزایش داده باز کننده انسدادهای مجاری مختلف بدن می‌باشد مقوی معده بوده و برطرف کننده درد عرق‌النساء (سیاتیک) و دردهای مفصلی می‌باشد.

سنا از نظر منابع فقهی:

سنا از نظر منابع فقهی:

1ـ‌ قرب الاسناد:

عن سعد بن طریف عن الحسین بن علوان، عن جعفر عن ابیه علیه‌السلام عن جابر بن عبدالله قال: قال رسول  صلی الله و علیه و آله و سلم: تداووا بالسنا، فانه لو کان شیء الموت لرده السنا.[8]

ترجمه: پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند: بیماران خود را با سنا درمان نمائید. قطعاً اگر چیزی باشد که مرگ را رد کند همانا سنا می‌باشد.

2ـ المکارم

عن صادق علیه‌السلام قال: قال رسول الله صلی‌الله علیه و آله و سلم: علیکم بالسنا فتداووا به، فلو دفع الموت شیء دفعه السنا.[9]

ترجمه: حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: بر شما باد مصرف کردن سنا و مداوا کنید بوسیله‌ی آن، اگر چیزی مرگ را دفع نماید پس آن سنا می‌باشد.

3ـ‌ و عنه علیه‌السلام قال: لو علم الناس ما فی السنا لبلغوا [10]

مثقالاً منه مثقالین ذهبا اما انه امان من البهق و البرص و الجذام و الجنون و الفالج و اللقوه و یوخذ مع الزبیب الاحمر الذی لانوی له و یجعل معه هلیلج کابلی و اصفر و اسود اجراء سوداؤ یوخذ علی الریق مقدار ثلاثه دراهم و اذا اویت الی فراشک مثله و هو سید الادویه.[11]

ترجمه: اگر مردم منافع سنا را می‌دانستند هر آینه برای مثقالی از آن دو مثقال طلا می‌پرداختند و سنا پیشگیر و درمان بیماری پوستی (لک و پیس) و جذام و جنون و فلج و لقوه می‌باشد ونسخه‌ی تجویز آن با ترکیب مساوی از هلیله‌ی کابلی، مویز و هلیله‌ی زرد و سیاه بیان شده که ناشتا به مقدار ده گرم پیشنهاد می‌شود و از مهمترین گیاهان برای درمان این بیماری‌ها از آن یاد شده است.

سنا از دیدگاه گیاه درمانی:

طبیعت آن گرم و خشک، افعال و خواص آن: مسهل بلغم سودا و صفرا و اخلاط سوخته و منقی دماغ و نفوذ کننده به عمق بدن و مقوی آن و جلا دهنده جلد، جهت صرع و جنون و صداع کهنه (سردرد مزمن) و درد پهلو و ضیق النفس (تنگی نفس) و قولنج[12] و عرق النساء (دردهای سیاتیک) و نقرس [13]و تشنج عضلات و داء الحیه[14] و داء الثعلب[15] و حکه[16] و جرب[17] و بخورهای کهنه و قاتل انگلهای معده و شقاق[18] دست و پا و سایر امراض سوداوی[19] و دردهای مفاصل از بلغم صفرای مخلوط و جهت وسواس سوداوی سودمند است.

درد کمر:

آشامیدن مطبوخ 4 مثقال سنا مکی در 16 مثقال روغن زیتون که مطبوح آن به نصف برسد جهت درد کمر و اخراج خلط خام از کمر نافع است.

بواسیر:

آشامیدن آب مطبوخ سنا مکی و ادویه مناسبه و گل سرخ و شیر تازه و شکر به حسب مزاج و مرض نافع است.

درد مفاصل:

مصرف یک مثقال از پودر سنا مکی با عسل سه روز تا هفت روز متوالی جهت درد مفاصل مجرب است و با آمارگیری از کتاب ارزشمند مخزن الادویه به 31 بیماری رسیدیم که محور اصلی همه آن نسخ سنا مکی می‌باشند و با آن درمان می‌شوند و فهرست بیماری بشرح زیر است.

1)      مسهل بلغم و سودا و صفرا و اخلاط سوخته

2)      منقی دماغ (پاک کننده مغز)

3)      مقوی عمومی بدن

4)      جلا دهنده جلد

5)      مفید جهت صرع

6)      مفید جهت جنون

7)      مفید جهت  سر درد کهنه

8)      مفید جهت درد پهلو

9)      مفید جهت ضیق النفس (آسم و تنگ نفس)

10)   مفید جهت قولنج

11)   مفید جهت درد عرق النساء‌(سیاتالژی)

12)   مفید جهت نقرس

13)   مفید جهت تشنجات عضلات

14)   داء الحیه

15)   داء‌الثعلب (آلو پسی)

16)    حکه

17)   جرب

18)   بثورات کهنه جلدی

19)   ضد انگلهای معده

20)   شقاق (ترک پوست)

21)   سرطان

22)   جذام

23)   ورم سپرز

24)   داء الفیل (ورم پایا الفانتیازیس)

25)   دوالی (واریس)

26)   بهق

27)   قوبا (خشکی پوست در اثر غلبه‌ی سودا)

28)   وسواس

29)   درد مفاصل

30)   درد کمر

31)   بواسیر [20]

کاسنی در منابع فقهی:

کاسنی در منابع فقهی:

کاسنی یکی دیگر از گیاهان داروئی می‌باشد که حضرات معصومین علیهم‌السلام تاکید فراوان به مصرف آن نمودند، بطوری که در اسناد و مدارکی که بررسی بعمل آمده 27 بار با جملات مختلف در اهمیت آن تاکید فرموده‌اند و از زوایای مختلف خواص و کاربردهای آنرا بیان فرموده‌اند که به چند نمونه اکتفا می‌گردد.

باب الهندباء

1ـ محمد بن یعقوب، عن علی بن ابراهیم، عن هارون بن مسلم، عن مسعده ابن صدقه، عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: الهندباء سید البقول.

کاسنی از مهمترین گیاهان‌ (داروئی ) است.

2ـ‌ و عن محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد و عن ابی علی‌الاشعری عن محمد بن عبدالجبار جمیعاً‌، عن الحجال، عن ثعلبه، عن رجل، عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: علیک با الهندباء فانه یزید فی الماء و یحسن ابولد وهو حارلین یزید فی الولد الذکوره.

بر شما باد به مصرف کاسنی که آن منی را زیاد می‌نماید و تولد فرزند را بخوبی سبب می‌شود و گرمی مطبوعی که در آن می‌باشد در تولید فرزند پسر موثر است.

3ـ‌ و عن عده من اصحابنا، عن احمد بن ابی‌عبدالله عن ابی‌سلیمان العذا، عن محمد بن الفیض، قال: تغدیت مع ابی عبدالله علیه‌السلام و علی الخوان بقل و معنا شیخ فجعل یتنکب الهندباء فقال ابو عبدالله علیه السلام:‌اما انکم تزعموم انها بارده و لیست کذالک هی معتدله‌و فضلها علی البقول کفضلنا علی الناس.

شب با امام صادق علیه‌السلام در سر سفره بودیم و گیاهی نیز بود که مردی با ما بودو کاسنی را کنار گذاشت پس حضرت فرمودند آیا شما می‌پنداری آن سرد است بلکه آن معتدل است و فضیلت آن بر گیاهان مانند فضیلت ما بر سایر مردم است.

و رواه البرقی فی (المحاسن) عن ابی سلیمان و الذی قبله عن هارون بن مسلم مثله.

4ـ و عن محمد ابن یحیی، عن احمد بن محمد، عن ابی یحیی الواسطی ، عن بعض اصحابنا، عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: بقله رسول الله صلی الله علیه و آله الهندباء و بقله امیرالومنین علیه‌السلام الباذروج، و بقله فاطمه علیها السلام الفرفخ.

از امام صادق علیه‌السلام نقل است گیاه رسول الله کاسنی و گیاه امیر المومنین علیه‌السلام تخم شربتی و گیاه حضرت فاطمه سلام علیها خرفه است.

5ـ احمد بن البرقی فی (المحاسن) عن ابی عبدالله السیاری، عن احمد بن الفضل، عن محمد بن سعید، عن ابی جملیه، عن جابر ، عن ابی جعفر علیه‌السلام قال: الهندباء شجره علی باب الجنه.

امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید: کاسنی درختی است که در کنار درب بهشت روئیده است.

6‌ـ و عن ابیه، عن رجل،‌عن ابی حفض الاباری، عن ابی عبدالله، عن آبائه، عن علی علیه‌السلام قال: علیکم بالهندباء فانه اخرج من الجنه

علی علیه‌السلام فرموند که کاسنی را مصرف نمائید همانا آن را از بهشت برآمده است.

7ـ و عن ابیه، عن عبدالله بن المغیره، عن عبدالله بن مسکان، عن رجل، عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: قال النبی صلی الله علیه و آله کانی انظر الی الهندباء‌تهتز فی الجنه.

حضرت رسول فرمودند: گویا بهشت را می‌بینم که در آن کاسنی روئیده است.

8 ـ و عن ابیه ، عن احمد بن سلیمان،‌عن ابی بصیر قال: سال رجل ابا عبدالله علیه‌السلام عن البقل و انا عنده فقال: الهندباء‌لنا و قال الرضا علیه‌السلام:‌علیکم باکل هندباء‌فانها تزید فی المال و الولد و من احب ان یکثر ماله و ولده فلید من اکل الهندباء.

کاسنی مال ما است و حضرت رضا علیه‌السلام فرمودند کاسنی را مصرف کنید که در مال و فرزندان شما ازدیاد ایجاد می‌نماید و هر کس مال و فرزندش را بخواهد زیاد نماید مداومت به مصرف آن نماید/

9 ـ و عن محمد بن علی، عن الرضا علیه‌السلام قال: علیکم باکل بقلتنا الهندباء فانها تزید فی المال و الولد.

و باز حضرت رضا فرمودند: بر شما باد به خوردن گیاه هندباء‌(کاسنی) که مال و فرزند را زیاد می‌نماید/

و در روایات متعدد و صحیح مصرف برگ آن را بدون شستشو جایز دانسته و علت آن را ذکر نموده‌اند.

محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن ابیه، عن النوفلی، عن اسکونی، عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: نعم البقله الهندباء و لیس من ورقه الا و علیها قطره من الجنه فکلوها و لا تنفضوها عند اکلها قال: و کان ابی ینهانا ان نقضه اذ اکلناها.

امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: از بهترین گیاهان کاسنی است و هیچ برگی در آن نیست مگر آنکه قطره ای از بهشت بر روی آن چکیده است پس آنرا بدون شستشو بخورید و پدرم (امام باقر علیه‌السلام) از شستن آن نهی نمود.

در کتاب مستدرک الوسایل از رسول اکر نقل شده است که بهترین گیاهان داروئی کاسنی و کاهو می باشند و در همین کتاب طب ائمه به نقل از محمد ابن ابی نصر عن ابیه عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال شکوت الیه هیجانا فی راسی و داء اضراسی و ضربانا فی عینی حتی تورم و جهی فیه فقال: علیک بالهندباء فاعصره و خذ ماء وصب علیه من هذا شکر الطبرزد و اکثر فیه فانه یسکنه و یدفع ضرره قال: فانصرفت الی منزلی فعالجته من لیلتی قبل عن انام و شربته و عننت علیه‌، فاصبحت و قد عو فیت بحمدالله و منه.

ترجمه: پدر محمد ابن ابی نصر از اصحاب امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که در سر و دندانم درد شدیدی بروز کرده بود ه ضربان آن به چشمم می‌رسید و صورت تورم داشت حضرت فرمودند کاسنی را بگیر و عصاره‌ی آن را بگیر با نبات مخلوط نموده همانا این اختلاط زیان  آن را از بین می‌بردو برا اثر تسکینی آن می‌افزاید و قبل از خواب آنرا نوشیدم ، صبح روز بعد به لطف خداوند شفا یافته بودم.

کاسنی از دیدگاه گیاه درمانی:

کاسنی طبیعت آن در آخر اول سرد و تر است.[7]

افعال و خواص‌ آن:

مفتح و مسکن حدت صفرا و خون و تشنگی، آب برگ آن بتنهائی و یا با سرکه جهت سر درد گرم و صفراوی طلای ان (مالیدن) جهت درد چشم و ضماد کوبیده برگ آن جهت مداوای ورم چشم، آشامیدن آن جهت از بین بردن (غده) گرفتگی در کبد و طحال و یرقان و گرفتگی احشاء و عروق و تقویت جگر و تسکین التهاب معده کاربرد دارد. آب کاسنی با سکنجبین جهت تب‌های کهنه و تقویت معده گرم، ضماد برگ کاسنی با

آرد جو و سرکه جهت درد مفاصل گرم و نقرس مفید است. شربت آن با نیم رطل (225 گرم) و مصلح آن شکر می‌باشد.

بطور خلاصه در تعدیل مزاج چه سردی و چه گرمی نقش بسزائی دارد و تخم و ریشه و برگ آن همان طور که بیان شد کاربرد دارد.

انجیر

انجیر

1ـ قال رسول الله صلی الله علیه و آله: کل التین، فانه ینفع البواسیر و النقرس.

                                                بحارالانوار ـ ج 62 ـ باب نوادر طب النبی صلی‌الله علیه و آله ـ ص 297

        ترجمه: رسول الله خدا صلی الله علیه و آله فرمود: انجیر بخورید، پس همان انجیر نافع برای بیماری بواسیر و نقرس می‌باشد.

        2ـ قال رسول الله صلی‌الله علیه و آله: اکل التین أمان من القولنج و أکل السفر یذهب ظلمه البصر.

                                                                                                  بحارالانوار ـ ج 62 ـ باب نوادر ـ ص 296

        ترجمه: رسول خدا صلی‌الله علیه و‌ آله و سلم فرمود: انجیر بخورید که ایمنی از قولنج است و به بخورید که تاریکی و کم نوری چشم را از بین می‌برد.

        3ـ عن ابی الحسن الرضا علیه‌السلام قال: التین یذهب بالبخر و یشد العظم و ینبت الشعر و یذهب بالداء و لایحتاج معه إلی دواء و قال التین أشبه شی‌ء بنبات الجنه.

        ترجمه: امام رضا علیه‌السلام فرمود: انجیر بوی بد دهان را از بین می‌برد و استخوان را مستحکم می‌کند و موی را می‌رویاند و بیماریها را از بین‌می‌برد و همراه انجیر دیگر به داروهای دیگری احتیاج نیست و فرمودند: انجیر شبیه‌ترین چیز به نبات بهشت می‌باشد.

        میوه‌ی این گیاه دارای مواد قندی فراوان و طبیعی گرم است و ضمن استفاده غذایی جزء ملین‌های قندی به شمار می‌رود و از نظر ویتامین‌ غنی می‌باشد.

1)      افرادی که یبوست دارند انجیر را در شیر گاو خیسانده و میل نمایند.

2)      برای افرادی که سرفه‌های رطوبی دارند میوه‌ی انجیر نافع است.

با تفکر و تعقل یعنی تصورات و نتیجه‌گیری از فکر که بزرگترین موهبت انسانی است درمی‌یابیم که حکمت خلقت گیاهان بطور کلی بالاتر از خواص غذایی آنها بوده است. این نگرش کیفی ما را به رموزی آگاه می‌سازد که کلید آن را هم باید از حافظ اسرار جست.

آری آنگاه که  به این طبیعت پهناور با رنگها و بوها و مناظر و سطوح و اشکار گوناگون بر می‌خوریم گاهی مات و مبهوت از این عظمت و سرافکنده از این علم و عقل کل می‌شویم و یکباره دل را به معبود و مفسرین این علوم می‌سپاریم.

لذا با دقت در ظاهر گیاهان و پرسش از همه‌ی خواص آن کاربرد آنها را از منابع وسیع فقه اهل بیت علیهم السلام باید سوال کرد. این بیانات که تقریباً در کمتر کتابی به دقت آن موجود است می‌بایست هر یک برحسب مورد بیمار و بیماری ترجمه، تفسیر تحقیق و تجربه شود.

در این تحقیق که در حقیقت با تکیه به منبع وحی و نظرات عمیق و منطق علمای اسلامی بدست آمده است، سعی بر بیان گویای نظرات این رجال علم شده است و از اصطلاحات طب جدید حتی الامکان با ترجمه‌ی عربی اصیل معصومین نیز استفاده شده است. لذا شکل کاربردی آن در قرن اخیر که فراموش شده بوده است تجدید کشته و در نهایت نتیجه‌ی درمانی به تجربه بر روی بیماران واگذار می‌شود.

در هر حال این چکیده که از متون اصلی گرفته شده است می‌توان یک روش تدریس در دانشگاههای کشور ما و مراکز تدریس طب سنتی نیز باشد تا با علوم اهل بیت عصمت و طهارت از یک طرف و نیاز کشور ما آشنا شده و رفع مشکل را در دیار پهناور خود بیابند و همچون مستمندان همواره دست گدائی به دامن سلطه‌جویان ضد اسلام دراز ننمایند.

در هر حال هنر نویسندگان، اساتید و دانش پژوهان بیان حقایق عمیق گذشته به زبان روز است که حتی‌الامکان در این تحقیق بعمل آمده است.


 

به

به 

1ـ عن ابی عبدالله علیه‌السلام فی حدیث ان رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله قال للزبیر:

کل السفر جل فانه فیه ثلاث خصال: یجم الفؤاد و یسخی البخیل و یشجع الجنان.

                                                                                        وسائل الشیعه‌ـ‌ج 17 ـ ص 129 ـ باب 93

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام در حدیثی که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای زبیر بیان کردند به بخورید پس بدرستی که به در او سه خصلت می‌باشد.قلب را نیرومند می‌کند و بخیل را سخاوتمند می‌کند و ترسو را شجاع می‌کند.

2ـ عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: من أکل سفر جله أنطق الله الحکمه علی لسانه أربعین صباحاً.

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام فرمود: کسی که چهل روز صبح به بخورد خداوند حکمت را بر زبانش جاری می‌کند (گویا می‌کند)

3ـ عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال:قال أمیرالمؤمنین علیه‌آلسلام: أکل السفر جل قوه للقلب الضعیف و یطیب المعده و یزکی الفواد و یشجع الجبان.

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام فرمودن: امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: به بخورید که تقویت کننده برای قلب ضعیف ومعده را نیکو می‌کند وقلب را پاک می‌کند و ترسو را شجاع می‌کند.

4ـ عن معلی بن محمد رفعه الی ابی عبدالله علیه‌السلام قال: من أکل سفر جله علی ریق طاب مأوه و حسن ولده.

ترجمه: مرفوعه معلی بن محمد از امام صادق علیه‌السلام که حضرت فرمودند: کسی که قبل از غذا به بخورد قدرت جنسی او زیاد و فرزندش نیکو می‌شود.

5ـ عن محمد بن مسلم قال: نظر ابوعبدالله علیه‌السلام: إلی غلام جمیل فقال: ینبغی أن یکون أبو هذا الغلام أکل السفرجل، و قال: السفر جل یحسن الوجه و یجم الفؤاد.

ترجمه: از محمد بن مسلم گفت: امام صادق علیه‌السلام پسر بچه زیبائی را دید سپس فرمودند: شایسته است که پدر این پسر به خورده باشد و فرمود: به صورت را نیکو و زیبا می‌گرداند و دل را نیرو می‌بخشد.(اثر میوه بر ژن)

6ـ عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: السفر جل یضرج المعده و یشداد الفواد و ما بعث الله نبینا قط الا اکل السفر جل.

ترجمه:‌امام صادق علیه‌السلام فرمودند: به معده را باز و پرخون می‌کند و قلب را نیرو می‌بخشد و هرگز خداوند پیامبری را مبعوث نکرد مگر به خورده باشد.

7ـ عن الرضا علیه‌السلام عن آبائی، عن علی‌علیه‌السلام قال: دخلت علی رسول الله صلی الله علیه و آله یوماً یده سفر جله یأکل و یطعمنی و یقول: کل یا علی فانها هدیه الجبار و الیک قال:‌فوجدت فیها کل لذه فقال لی: یا علی من أکل السفر جل ثلاثه أیام علی الریق صفا ذهنه و امتلاء جوفه حلماً و وقی من کید ابلیس و جنوده.

ترجمه: امام رضا علیه‌السلام از پدرانش، از علی علیه‌السلام فرمود: بر رسول خدا صلی‌الله و آله روزی که در دستش به بود داخل شدم پس در مقابل خود قرار داد، خورد و اطعام کرد من را وی می‌فرمود: یا علی بخور پس همانا به هدیه خداوند جبار بسوی من و تو می‌باشد. گفت: بتحقیق تو در به همه لذتها را پیدا می‌کنی و سپس فرمود برای من: ای علی کسی که سه روز ناشتا به بخورد ذهنش را صفا می‌دهد و شکمش را پر از حلم و علم می‌کند و از کبر و مکر ابلیس و لشگریانش حفظ و حمایت می‌کند.

دارای طبیعت معتدل است و نوع شیرین و خوب رسیده‌ی آن مفرح و مقوی قلب و اعصاب و نشاط‌آور و مدر بول و دارای چند نوع ویتامین مانند ویتامین (A) و (C) و مقداری مواد قندی و اسیدهای آلی و مواد کانی می‌باشد و چنانچه آب میوه را گرفته و با شکر نی حرارت داده تا قوام آید و مقداری گلاب و زعفران بیفزایند مفرح و مقوی خوبی بوده و هیجان روحی را نقصان می‌دهد و مدر بول می‌باشد میوه‌ی نارس آن بسیار دیر هضم بوده و قابض و خوردن آن صلاح نیست.


 

بالنگ

بالنگ 

1ـ ... عن ابی بصیر فی حدیث انه قال لابی عبدالله علیه‌السلام : انی اکلت اترجا بعسل و انی اجد ثقله لانی اکثرت منه فقال: یا غلام انطلق الی فلانه فقل لها: ابعثی لنا بحرف رغیف یا بس من الذی تجففه فی التنور فانی به، فقال: کل من هذا فان خبر الیابس یهضم الاترج، فأکلته ثم قمت فکانی لم آکل شیئاً.

ترجمه:‌ابوبصیر در حدیثی که به امام صادق علیه‌السلام گفت: همانا من بالنگ با عسل را خوردم در حالی که من آن را سنگین یافتن زیرا از آن زیادتر خوردم پس حضرت فرمود: ای غلام پیش فلانی برو و به او بگو:‌برای ما یک گرده نان خشکی که آن را در تنور خشک کرده است انتخاب کن سپس آن را برای من بیاور. پس فرمود: از این نان بخور، بدرستی که نان خشک بالنگ را هضم می‌کند. پس آن را خوردم سپس بلند شدم انگار که چیزی را نخوردم.

2ـ عن ابراهیم بن عمر الیمانی قال: قلت لابی عبدالله علیه‌السلام:‌انهم یزعموم ان الاترج علی الریق اجود ما یکون،فقال ابو عبدالله علیه‌‌السلام: ان کان قبل الطعام خیراً‌ فبعد الطعام خیر و خیر.

ترجمه: ابراهیم بن عمر یمانی گفت: برای امام صادق علیه‌السلام گفتم: همانا آنها گمان می‌کنند این که اترج را صبح ناشتا باید خورد شما چه جوابی می‌فرمایید، سپس امام صادق علیه‌السلام فرمود: بدرستی هرچه که قبل از غذا خوردن نیکو می‌باشد در نتیجه بعد از غذا نیکوتر و بهتر است.

3ـ عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: بای شیء یامرکم به اطباؤکم فی الاترج؟ قلت: یامروننا به قبل الطعام قال: لکنی آمرکم به بعد الطعام.

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: پزشکانتان بکدامین شیء نسبت به بالنگ امر می‌کنند؟ گفتم:‌ ما را به خوردن آن قبل از غذا دستور می‌دهند. حضرت فرمود: ولکن من شما را به خوردن بعد از غذا دستور می‌دهم.

میوه‌ی این گیاه تلخ است که به صورت‌های مختلفی تلخی آن گرفته می‌شود پوست زرد آن دارای طبیعت گرم و خشک بوده و گوشت یا یهی که در زیر آن است در نوعی که مغزش شیرین است سردتر می‌باشدو برگ و شکوفه‌ی آن گرم و خشک است.

این گیاه دارای خاصیت ضد سم بوده و سم عقرب و مار را تا حدودی خنثی می‌کند، اگر زالو در حلق رفته باشد از آبی که بالنگ در آن جوشیده شده غرغره کند زالو کنده شده و خارج می‌شود.

پوست زرد آن مقوی قلب و قوای فکری و کبد و معده و احشاء بوده و دهان را خوشبو می‌سازد و به هضم غذا کمک می‌کند اگر پوست آن را با شکر نی یا با عسل مربا بکنند مربایی مقوی و مفرح خواهد شد و خاصیت ضد سمی هم دارد.

اما باید به مقداری کم خورده شود چون هضم آن مشکل است  بعلاوه شدت حرارت آن برای افلراد گرم مزاج آزار دهنده است اگر بالنگ خشک را درون لباس بگذارند از بید یا مور زدگی جلوگیری می‌کند.

اگر بالنگ را در روغن کنجد حل کرده و بگذارند روغن مدتی بماند برای سیاتیک و درد مفاصل و دردهای عصبی و کمر درد و درد مثانه مفید است که هم به صورت خوراکی و هم به صورت ضمادی مصرف می‌شود. افرادی که سردردهای مزمن ناشی از ناراحتی‌های گوارشی یا سرگیجه دارند اگر مقداری نان را در آبی که بالنگ در آن خیسانده شده بگذارند و یا در عصاره بالنگ بخیسانند و بخورند ناراحتی آنان زایل می‌گردد.

مقدار خوراک از پودر خشک شده‌ی آن تا 20 گرم و از مربای آن پنج تا دوازده مثقال است.


 

بادمجان

بادمجان 

1ـ‌عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: کلوا الباذنجان فانه یذهب بالداء‌و الاداءله.

                                                                                          وسائل الشیعه: ج 17 ـ باب 125 ـ ص 166

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: بادنجان بخورید پس بدرستی که بادنجان بیماری را از بین می‌برد و همراه خود بیماری ندارد . (یعنی ضرری ندارد)

2ـ‌ و عنهم، عن سهل بن زیاد، عن بعض اصحابه قال: قال ابوالحسن الثالث علیه‌السلام لبعض عمومته: استکثروا لنا من البادنجان فلانه حار فی وقت الحراره بارد فی وقت البروده معتدل فی الاوقات کلها، جید علی کل حال.

ترجمه: امام رضا (علیه‌السلام) فرمود:‌ برای ما از بادنجان زیادتر غذا درست کنید زیرا آن در گرما، گرمی است و در سرما، سردی است و در همه حال معتدل و خوب است.

3‌ـ‌عن الحسین بن ابی منذر، عن ابی‌الحسن موسی علیه‌السلام و ابی الحسن الرضا علیه‌السلام قال: البادنجان عند جذاذ النخل لاداء فیه.

ترجمه: حسین بن ابی منذر از امام موسی کاظم علیه‌السلام و امام رضا علیه‌السلام فرمودند: بادنجان در فصلی که خرما می‌رسد (خرماریزان) ضرری برای خوردنش نیست.

4ـ عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: البادنجان جید للمره السوداء.

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: بادنجان بسیار مفید برای از بین بردن سوداء‌ می‌باشد.

5ـ‌قال ابو عبدالله علیه‌السلام فرمودند: إذا أدرک الرطب و نضج العنب ذهب ضرر البادنجان.

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام فرمود: هرگاه خرما و انگور رسید (کسی بخورد) ضرر بادنجان رفع می‌شود.

بادمجان باید تازه و کم تخم باشد و پوست براق داشته باشد و نوع طویل آن از مدور آن بهتر است.

بادمجان را باید پس از پوست کندن در آب نمک خوابانید تا آب سیاه رنگ و تیز مزه شود و آب آن را عوض کرده و مجدداً عمل را تکرار کنند. سپس با آب تمیز آن را شسته با روغن حیوانی سرخ شود و با مقداری گوشت گوسفندی بریان شده آن را دم بدهید و باقدری انار یا رب انار یا قدری سرکه و یا ماست میل نمایند. اکنون مضار آن از بین رفته و منافع آن باقی می‌ماند در غیر این صورت گاهی ایجاد نفخ و درد پهلو کرده و عرق بدن را بدبو رنگ رخساره را کدر و غیر شفاف کرده و سلولهای بدن را در برابر بعضی ویروس‌هاکم استقامت می‌سازد.

افرادی که دست و پایشان عرق می‌کند چنانچه در آب مذکور که بادمجان در آن خیسانده شده شستشو نمایند ترشح عرق نقصان می‌یابد، چنانچه سر بادمجان را بسوزانندو خاکستر آن را با مقداری سرکه خمیر کرده چند روز برزگیل گذارند بعضی از انواع زگیل را از بین می‌برد.

اگر مقداری بادمجان کوچک را با مقداری کمی آب و قدری نمک طعام طبح نمایند سپس با فشار عصاره‌ی آن را گرفته و این عصاره را با قدری روغن کنجد مخلوط کرده و حرارت مناسب دهند تا آب آن بخار شود و روغن آن باقی ماند، حال برای معالجه زگیل‌های بزرگ می‌توان این روغن را هر شب بر زگیل مالید و شب‌ها تفاله‌ای که از عصاره‌ آن باقی مانده است بالای آنها بسته شود تا چند روز عمل را تکرار کنند بعضی زگیل‌ها ریخته می‌شود.


 

بسفایج

بسفایج 

عن ابی عبدالله قال: لرجل بای شیء تعالجون محمومکم اذا حم؟ قال:‌اصلحک الله بهذه الادویه المرار البسفایج و الغافث و ما اشبه، قال: سبحان الله الذی یقدر ان یبریء بالمره یقدر ان یبریء بالحلوم ثم قال:

اذا أحدکم فلیاخذ اناء فیجعل فیه سکره و نصفاً‌ ثم یقرء علیه ما حضر من القرآن، ثم یضعها تحت النجموم، ثم یجعل علیها حدیده فاذا کان الغداه صب علیها الماء و مرسه بیده ثم شربه، فاذا کانت اللیله الثانیه زاد سکره اخری فصارت سکرتین و نصفاً، فاذا کان اللیله الثالثه فزاد سکره اخری فصارت ثلاث سکرات و نصفا.

ترجمه: از امام صادق علیه‌السلام در کتاب وسائل الشیعه ج 17 ص 78 حدیث شماره شش: نقل شده است که حضرت به مردی فرمودند به چه وسیله مردمی را که تب می‌کنند معالجه می‌نمائید؟ شخص عرض داشت به همین دواهای تلخ مثل غافث و بسفایج، حضرت فرمودند منزه است خدائی‌ که در عین اینکه می‌تواند با تلخی بیماری را مداوا نماید، با شیرینی مداوا می‌نماید، سپس فرمودند اگر کسی از شما را تب فرا گرفتن در ظرفی تا یک قاشق و نصف شکر ریخته سپس بر‌ آن چه که از قرآن حفظ دارد می‌خواند و آن را زیر ستارگان آسمانی قرار داده و بر روی آن سینی آهنی قرار داده و فردای آن روز بر آن نصف دیگر آب می‌ریزد، مخلوط نموده و می‌آشامد پس در شب دوم یک قاشق (مجموعاً دو قاشق و نیم) بر آن اضافه کرده می‌آشامدو همین عمل را در شب سوم نیز تکرار می‌نماید و شفا می‌یابد.

ریزوم این گیاه دارای مواد دارویی و مقداری تانن و مقداری مواد لعابدار یک ماده‌ی گلوکزیدی بنام پلی پودین می باشد از این جهت این گیاه را Paly podium vu lgore می‌نامند.

جهت دفع انگلها ـ شستشوی بعضی از زخم‌ها به کار می‌رود و قدری سمی است.

ساقط کننده جنین ـ مداوا کننده خفقان سخت علاج ـ معالج عفونت‌های کلیه و مثانه و مجاری ادراری است. چنانچه مقدار چهار گرم از پودر ریزوم آن را با دو سه عدد تخم‌مرغ نیم‌پز بخورند کوفتگی و گرفتگی اعضاء بدن را برطرف خواهد کرد. برای معالجه دردهای مفاصل و درد مفصل ران بسیار مجرب است.

افرادی که ترشحات اشک چشم آنان زیادتر از حالت طبیعی می‌باشد برگ خشک شده‌ی آن را با حنا مخلوط کرده و بر سر می‌گذارند ترشحات زیادی را نقصان می‌دهد (پودر برگ بسفایج نیم برابر و حنا یک برابر) خوردن ویزوم بسفایج با ریشه‌ی شیرین بیان به مقدار دو برابر شیرین بیان و یک برابر ریزوم بسفایج و یک برابر انیسون جهت معالجه سرفه‌های آسمی، تنگی نفس مفید است و اگر آن را با فلوس و ترنجبین بخورند برای بیماری صرع نافع است و در مرض جذام روزی شش گرم از پودر آن را با مقداری مغز فلوس مخلوط کرده و به مدت هفت روز آن را می‌خورند و در بهبود جذام همراه داروهای اصلی بسیار مفید است و افرادی که ناراحتی ریوی دارند بهتر است با مقداری پرسیاوشان مصرف نمایند و در بیماری صرع به تجربه رسیده است.


 

عود

عود 

‌1ـ‌ محمد بن یحیی عن موسی بن الحسن بن عامر ابی‌العباس عن موسی بن القاسم قال حدثنی ابو زید قال اخبرنی مولی لجعفر بن محمد (علیه‌السلام) قال مرض بعضی فجر جنا الیه نموده و نحن عده من موالی جعفر فاستقبلنا جعفر (علیه‌السلام) فی بعض الطریق فقال لنا این تریدون فقلنا نرید فلانا نعوده فقال لنا قفوا فقال مع احدکم تفاحه او سفر جله او اترجه او لعقه من طیب او قطعه من عود بخور فقلنا ما معنا شی‌ء من هذا فقال اما تعلمون ان المریض یستریح الی کل ما اذخل به علیه.

ترجمه: ابوزید گفت: مولایم از امام صادق علیه‌السلام خبر داد. گفت که بعضی از دوستان آن حضرت بیمار شدند در نتیجه ما به سوی آن حضرت خارج شد (راه افتادیم) و بازگشتیم. ما عده‌ای از دوستان امام جعفر صادق علیه‌السلام بودیم به همین دلیل امام علیه‌السلام قسمتی از راه را به استقبال ما آمده بودند به ما فرمودند به کجا قصد داشتید بروید ما نیز گفتیم به فلان مکان پس به ما فرمودند بایستید ما هم ایستادیم امام به هر یکی از ما سیب یا به یا بالنگ یا به مقدار یک بار مصرف عطر یا قطعه‌ای از چوب عود یا بخور عود را دستور می‌دادند. از امام معنای این دستورات را پرسیدیم، امام فرمودند آیا نمی‌دانید که همانا مریض به خاطر آنچه برایش می‌آورند آرام می‌گیرد.

2ـ محمد ین یحیی عن علی بن ابراهیم الجعفری عن بعض اصحابه رفعه قال قال ابو عبدالله (علیه‌السلام) یبقی ریح العود التی فی البدن اربعین یوما و یبقی ریح عود المطراه عشرین یوما.

ترجمه: محمد ین یحیی... گفت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: بوی عطر عود تا زمانی که در بدن است، چهل روز باقی می‌ماند و بوی عود المطراه (عود تازه و تر) بیست روز باقی می‌ماند.

3ـ و روی عمر بن أذینه عن زراره عن ابی جعفر علیه‌السلام قال سالته عن المریض کیف یسجد فقال علی خمره او علی مروحه او علی سواک یرفع الیه و هو افضل من الایماء‌ إنما کره من کره علی المروحه من اجل الاوثان التی کانت تعبد من دون‌الله و انا لم نعبد غیر الله قط فاسجدوا علی المروحه و علی السواک و علی عود.

ترجمه: زراده از امام جعفر صادق علیه‌السلام روایت کرده که امام در مورد چگونگی سجده کردن بیماران را سؤال نمودم امام فرمودند: بر روپوش یا بر حصیر باد بزن یا برچوب مسوالک که عرضش بلند است می‌توان سجده کرد و این چنین سجده کردن از اشاره کردن برتر و بالاتر است. همانا سجده را برخی زشت می‌دانند به خاطر بت‌هایی که عبادت می‌کردند زیرا این ‌بت‌ها اشیاء غیر خدا بودند و ما می‌گوئیم که بر این‌ها سجده جایز است (اشکال ندارد) چون غیر خدا را ما هرگز عبادت نمی‌کنیم. پس سجده کنید بر باد بزن و مسواک و عود.

این چوب بسیار خوشبو است و هنگام سوزائیدن آن اسانس بسیار خوشبوئی در فضا پراکنده می‌شود که اثرات طبی فراوان نیز دارا می‌باشد. طبیعت آن گرم و خشک است.

گیاهی است مفرح و مقوی دماغی و اعصاب و حواس دهگانه انسان بوده و قلب و کلیه اعضاء بدن را قوی می‌سازد.

جویدن مقداری از چوب عود برای برطرف کردن بوی بد دهان چنانچه منشاء آن از معده یا شش‌ها نباشد موثر است و بوی بد دهان را برطرف می‌سازد.

خوردن مقداری از چوب عود سبب تقیت عمومی بدن و به خصوص تقویت قوای دماغی می‌شود و سبب تقویت لثه‌ها و دندان‌ها می‌شود.

اگر برای استفراغ شددی اطفاع که قطع نمی‌شود مقداری عود را در آتش انداخته  و ظرفی را به صورت معکوس بالای آن بگیرند تا به دود عود خوب آغشته شود سپس مقداری شیر در آن ظرف بدوشند و با دود مذکور مخلوط نمایند و به طفل بخورانند استفراغ آن بند می‌آید. برای شب ادراری طفل نیز مقداری عود به او بخورانند شب ادراری او متوقف خواهد شد.

چنانچه ترشحات رحم بیش از حد طبیعی باشد و ناراحتی‌هایی را به دنبال دارد و مانع چسبیدن جنین به جدار رحم می‌شود و اکثر بچه‌هایشان دختر می‌شود مقداری از این دارو را بخورند و مقداری را سوزانیده و دود آن را به خود بدهند رطوبات زیادی را خشک نموده و رحم را به حال طبیعی باز می‌گرداند.[6]

مقدار خوراک از چوب عود پنج گرم است لکن افراد گرم مزاج بهتر است که مقدار کمتری میل نمایند.

برای افراد رطوبی و بلغمی مزاج بسیار مفید است و هنگام مصرف پودر کرده با شکر میل نمایند و گاهی نیز پنج گرم را دو قسمت کرده نیمی را صبح و نیمی را شب می‌خورند چنانچه شخص پس از خوردن این دارو احساس حرارت زیاد یا ناراحتی کند می‌تواند با خوردن مقداری سکنجبین اثر آن را خنثی نماید.

لازم به تذکر است آن چه امروز،‌بعنوان عود در بازار فروخته می‌شود اکثرات ترکیبات شیمیایی بوده و چوب درت عود نیت و ماده‌ای است سمی و هیچ یک از اثرات عود طبیعی را ندارد.

بادام شیرین

بادام شیرین

1ـ وشکی بعضهم إلی الحسن علیه‌السلام کثره ما یصیبه من الجرب، فقال: إن الجرب من بخار الکبد، فاذهب وافتصد من قدمک الیمنی و الزم أخذ در همین من دهن اللوز الحلو علی ماء الکشک، اتق الحیتان و الخل. ففعل فبری‌ء بإذن الله.

ترجمه: بعضی از اصحاب از امیرالمومنین علیه‌السلام از مبتلا شدن زیاد به جرب شکایت کردند، پس فرمودند: بدرستی که جرب (گری) از بخار کبد می‌باشد. پس برو فصد از قدم پای راست خودت بکن و ملزم کرد که دو درهم (7 گرم) از ورغن بادام شیرین بر آب جوی که با سرکه یا شیر جوشانده شده بگیرد و از ماهیان و ترشی پرهیز کند، پس انجام داد در نتیجه باذن خداوند شفاء یافت.

        مغز میوه‌ی این گیاه مصرف خوراکی و روغن حاصل از مغز بادام مصرف درمانی دارد.

        مغز بادام دارای طبیعتی معتدل بوده و مقوی بدن و سریع کننده رشد در بچه‌ها و نوجوانان و متعاد کننده‌ی قوای تناسلی می‌باشد. کوبیده مغز بادام شیرین با مقداری شکر و زعفران لاغری غیر طبیعی را از بین برده و بدن را متناسب می‌گرداند. روغن بادام شیرین جهت مداوای قولنج روده ـ پیچش شکم و خشکی پوست بدن مصرف می‌شود پوست چربی میوه‌ی بادام را سوزانیده و به زغال تبدیل کرده و با پودر این زغال لثه‌های خود را ماساژ می‌داده‌اند، چنانچه مغز بادام را کوبیده و با مقداری عسل مخلوط کرده صبحانه میل کننده بدن را فربه و کبد را قوی و سرفه‌های مزمن را تسکین می‌دهد.

بادام

1ـ محمد بن یحیی عن العمرکی بن علی عن علی بن جعفر عن اخیه ابی الحسن (علیه‌السلام) قال: سالته عن‌ النثار من السکر و اللوز و السکر و السویق المحمص و المحلی.

ترجمه: عبدالله بن سنان از ابی‌عبدالله علیه‌السلام فرمود: امام سجاد علیه‌السلام هنگامی که مسافر بسوی مکه برای حج عمره بود توشه‌ای از پاکترین توشه‌های بادام و شکر و آرد بو داده و حلوا همراه می‌گردانید.

مغز آن بعلت داشتن یک ماده‌ای از نوع هتروزیدها تلخ مزه می‌باشد.

بادام تلخ : طبیعت آن گرم است، روغن بادام تلخ چنانچه بصورت خوراکی مصرف گردد یکی از داروها بسیار خوب برای دفع اخلاط چسبیده به دیواره‌ی دستگاه گوارش است. ضماد آن با مقداری سرکه برای سردردها و آسم و ورم‌ شش‌ها نیز نافع است، افرادی که به درد کلیه مبتلا هستند، چنانچه درد ناشی از سنگ کلیه نباشد بلکه مربوط به بافت کلیه باشد، می‌توان مقداری روغن بادام تلخ را با مقداری نشاسته و مقداری نعناع خشک پودر کرده بخورند درد کلیه‌ها ساکت خواهد شد.

اگر بادام تلخ را با شربت عسل میل نمایند سختی خروج ادرار را مرتفع می‌سازد.

روغن بادام تلخ چون بادام مقداری سم دارد کشنده‌ی جنین است و ورود آن به رحم باعث سقط جنین در زنان باردار می‌شود. برای گوش‌ دردها مانند: اوتیت چکاندن آن در گوش مفید است.

برای شقاق پوست خوب است و آن را بهبود می‌بخشد.

اگر پودر گنه گنه را با روغن بادام تلخ مخلوط نموده و بر محل درد، در دردهای مفصلی بمالند اکثر مواقع درد را تسکین می‌دهد.

3ـ شوف العروس عن ابی عبدالله الدامغانی انه کان علی‌ بن الحسین یتصدق بالسکر و اللوز فسئل عن ذلک فقرا قوله تعالی لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و کان علیه‌السلام یحبه.

ترجمه: از ابی عبدالله الدامغانی همانا امام علی‌ بن حسین این چنین بود شکر و بادام را برای تصدق می‌داد پس سوال از آن کردم پس قرائت قول خداوند را کردند شما هرگز بمقام نیکوکاران را خاصان خدا (یا درجات عالیه بهشت) نخواهید رسید مگر از آنچه دوست می‌دارید و امام علیه‌السلام آنها رادوست می‌داشت.

4ـ و قال صلی الله علیه و آله و سلم ان آدم مرض مرضا شدیدا فاصابته فیه وحشه فشکا ذلک الی جبرئیل فقال له اقطع واحده من خشب اللوز و ضمها الی صدرک ففعل فاذهب الله عنه الوحشه.

ترجمه: رسول الله صلی‌الله علیه و آله فرمود: بدرستی که حضرت آدم علیه‌السلام به بیماری شدیدی دچار شد سپس در اثر دچار شدن به این بیماری وحشت در اوفتاد. پس بسوی جبرئیل آن را شکایت کرد پس برای او فرمود یکی از شاخه‌ها (چوب) بادام و آن چه همراه و بالای آن است قطع کن و بر روی سینه قرار ده پس انجام دادم بعد به امر خداوند وحشت را از بین برد.


 

بادام شیرین

بادام شیرین 

1ـ وشکی بعضهم إلی الحسن علیه‌السلام کثره ما یصیبه من الجرب، فقال: إن الجرب من بخار الکبد، فاذهب وافتصد من قدمک الیمنی و الزم أخذ در همین من دهن اللوز الحلو علی ماء الکشک، اتق الحیتان و الخل. ففعل فبری‌ء بإذن الله.

ترجمه: بعضی از اصحاب از امیرالمومنین علیه‌السلام از مبتلا شدن زیاد به جرب شکایت کردند، پس فرمودند: بدرستی که جرب (گری) از بخار کبد می‌باشد. پس برو فصد از قدم پای راست خودت بکن و ملزم کرد که دو درهم (7 گرم) از ورغن بادام شیرین بر آب جوی که با سرکه یا شیر جوشانده شده بگیرد و از ماهیان و ترشی پرهیز کند، پس انجام داد در نتیجه باذن خداوند شفاء یافت.

        مغز میوه‌ی این گیاه مصرف خوراکی و روغن حاصل از مغز بادام مصرف درمانی دارد.

        مغز بادام دارای طبیعتی معتدل بوده و مقوی بدن و سریع کننده رشد در بچه‌ها و نوجوانان و متعاد کننده‌ی قوای تناسلی می‌باشد. کوبیده مغز بادام شیرین با مقداری شکر و زعفران لاغری غیر طبیعی را از بین برده و بدن را متناسب می‌گرداند. روغن بادام شیرین جهت مداوای قولنج روده ـ پیچش شکم و خشکی پوست بدن مصرف می‌شود پوست چربی میوه‌ی بادام را سوزانیده و به زغال تبدیل کرده و با پودر این زغال لثه‌های خود را ماساژ می‌داده‌اند، چنانچه مغز بادام را کوبیده و با مقداری عسل مخلوط کرده صبحانه میل کننده بدن را فربه و کبد را قوی و سرفه‌های مزمن را تسکین می‌دهد.

بادام

1ـ محمد بن یحیی عن العمرکی بن علی عن علی بن جعفر عن اخیه ابی الحسن (علیه‌السلام) قال: سالته عن‌ النثار من السکر و اللوز و السکر و السویق المحمص و المحلی.

ترجمه: عبدالله بن سنان از ابی‌عبدالله علیه‌السلام فرمود: امام سجاد علیه‌السلام هنگامی که مسافر بسوی مکه برای حج عمره بود توشه‌ای از پاکترین توشه‌های بادام و شکر و آرد بو داده و حلوا همراه می‌گردانید.

مغز آن بعلت داشتن یک ماده‌ای از نوع هتروزیدها تلخ مزه می‌باشد.

بادام تلخ : طبیعت آن گرم است، روغن بادام تلخ چنانچه بصورت خوراکی مصرف گردد یکی از داروها بسیار خوب برای دفع اخلاط چسبیده به دیواره‌ی دستگاه گوارش است. ضماد آن با مقداری سرکه برای سردردها و آسم و ورم‌ شش‌ها نیز نافع است، افرادی که به درد کلیه مبتلا هستند، چنانچه درد ناشی از سنگ کلیه نباشد بلکه مربوط به بافت کلیه باشد، می‌توان مقداری روغن بادام تلخ را با مقداری نشاسته و مقداری نعناع خشک پودر کرده بخورند درد کلیه‌ها ساکت خواهد شد.

اگر بادام تلخ را با شربت عسل میل نمایند سختی خروج ادرار را مرتفع می‌سازد.

روغن بادام تلخ چون بادام مقداری سم دارد کشنده‌ی جنین است و ورود آن به رحم باعث سقط جنین در زنان باردار می‌شود. برای گوش‌ دردها مانند: اوتیت چکاندن آن در گوش مفید است.

برای شقاق پوست خوب است و آن را بهبود می‌بخشد.

اگر پودر گنه گنه را با روغن بادام تلخ مخلوط نموده و بر محل درد، در دردهای مفصلی بمالند اکثر مواقع درد را تسکین می‌دهد.

3ـ شوف العروس عن ابی عبدالله الدامغانی انه کان علی‌ بن الحسین یتصدق بالسکر و اللوز فسئل عن ذلک فقرا قوله تعالی لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و کان علیه‌السلام یحبه.

ترجمه: از ابی عبدالله الدامغانی همانا امام علی‌ بن حسین این چنین بود شکر و بادام را برای تصدق می‌داد پس سوال از آن کردم پس قرائت قول خداوند را کردند شما هرگز بمقام نیکوکاران را خاصان خدا (یا درجات عالیه بهشت) نخواهید رسید مگر از آنچه دوست می‌دارید و امام علیه‌السلام آنها رادوست می‌داشت.

4ـ و قال صلی الله علیه و آله و سلم ان آدم مرض مرضا شدیدا فاصابته فیه وحشه فشکا ذلک الی جبرئیل فقال له اقطع واحده من خشب اللوز و ضمها الی صدرک ففعل فاذهب الله عنه الوحشه.

ترجمه: رسول الله صلی‌الله علیه و آله فرمود: بدرستی که حضرت آدم علیه‌السلام به بیماری شدیدی دچار شد سپس در اثر دچار شدن به این بیماری وحشت در اوفتاد. پس بسوی جبرئیل آن را شکایت کرد پس برای او فرمود یکی از شاخه‌ها (چوب) بادام و آن چه همراه و بالای آن است قطع کن و بر روی سینه قرار ده پس انجام دادم بعد به امر خداوند وحشت را از بین برد.


 

شیرین بیان

شیرین بیان  

الهی و ربی من لی غیرک

معبود من ، پروردگار من، جز تو چه کسی را دارم

در بوشهر و به طور کلی در فارسی مهک و ریشه‌ی آن را بیخ مهک و در اطراف تهران و شمال ایران شیرین بیان و در کرمان متکی و در اصفهان میجو و مژو گویند و در کتب طب سنتی با نام سوس و ریشه آن را اصل السوس می‌نمامند.

نام انگلیسی: Liquorish, Liquoriceنامند و گیاهی است از خانواده‌ی Leguminosae است.

نام علمی: Glycyrrhiziaechinata L. , Glycyrrhizia glabra L.

مشخصات گیاه:

گیاهی است علفی و چند ساله. دارای ساقه هوائی بلند و علفی برگهای آن مرکب، گلهای آن بنفش، زرد، سفید و آبی است. ریشه این گیاه چوبی خیلی عمیق و در زمین فرو می‌رود. پوست ریشه اثر داروئی ندارد و باید قبل از مصرف این پوست برداشته شود. مغز ریشه زرد رنگ با مزه شیرین. ریشه شیرین بیان دارای عصاره‌ایی است که در طب سنتی مصرف وسیعی دارد.

خواص ـ کاربرد:

ریشه‌ شیرین بیان برای متعادل کردن غلظت اخلاط و تسکین تشنگی و رفع التهاب و زخم معده مفید است. برای نرم کردن سینه، رفع خشونت حلق، تنگی نفس، تقویت اعصاب، رفع نفخ، ازدیاد ترشح ادرار، رفع انواع سرفه، رفع سوزش مجاری ادرار، امراض عصبی و دماغی و تب‌های کهنه مفید است. مالیدن دم کرده آن به چشم برای رفع زردی چشم، درخشان کردن سفیده چشم و ازدیاد بینائی موثر است. ضماد ریشه آن با آب خالص برای جلوگیری از ریش موی سر مفید است. ضماد برگ تازه شیرین بیان برای رفع بوی زیربغل و بوی میان انگشتان پا بسیار موثر می‌باشد.

توجه: شیرین بیان برای زنان باردار و شیرده و اشخاص مبتلا به فشارخون، بیماری قند، بیماری‌های قلبی خطرناک است و باید زیرنظر پزشک خورده شود. مقدار خوراک از شیرین بیان 20 گرم است.

سیاه توسه

سیاه توسه 

در شمال ایران در لاهیجان سیاه توسه و سیاه توسکا نامیده می‌شود. در کتب طب سنتی با نام عوسج اسود نامبرده می‌شود . به فرانسوی آن را نوعی Nerprun می دانند و با اسامی Aune noir, Bourgene Bourdaine و Franguleو به انگلیسی Blak dogwood, Blak alder tree, Frangula وAlder buckthorn نامیده می‌شود. گیاهی از از خانواده‌ی Rhamnaceae نام علمی آن Rhamnus frangula و مترادفهای آن Frangula vulgaris Reich و Frangula alnusمی‌باشد.

مشخصات:

سیاه توسه درختچه‌ای است به ارتفاع 4-2 متر و بدون خار. برگهای آن با دمبرگ، بیضی با قاعده‌ی کم و بیش گرد، نوک تیز، موجی و بی‌کرک به طول 5-3 سانتی متر با 11-5 جفت رگبرگ. جوانه‌های زمستانی آن معمولاً بدون فلس است. میوه‌ی آن کروی در ابعاد فندق ابتدا سرخ و سپس آبی تیره و در آخر پس از رسیدن به رنگ سیاه در می‌آید. در هر شاخه‌ی درخت ممکن است در عین حال میوه در هر درجه‌ای از رسیدگی و گل هر دو دیده شود.

این درختچه در اروپا، آسیا، سیبری و آفریقای شمالی انتشار دارد و بخصوص در جنگلهای مرطوب جلگه‌ای شمال ایران دیده می‌شود و در جنگل‌های لاهیجان و نور و کجور می‌روید. این درختچه‌ با تخم و یا با قلمه‌ی آن تکثیر می‌شود.

ترکیبات شیمیایی:

از نظر ترکیبات شیمیایی در پوست درختچه‌ سیاه توسه وجود گلوکوزیدی به نام فرانگولین، مقدار کمی اسید سیانیدریک و ... تایید شده است و بعلاوه پوست تازه آن دارای ماده مخمری است که اگر به صورت تازه مصرف شود ممکن است ایجاد ناراحتی و دل پیچه و قی نماید ولی پس از خشک شدن این مخمر از بین می‌رود. به همین علت برای داروی همیشه باید از پوست خشک سیاه توسه‌ای که لااقل یک سال از تهیه آن گذشته باشد، مصرف کرد. بهره‌برداری پوست درخت از درختچه‌های 7-6 ساله به بالا می‌باشد.

خواص ـ‌کاربرد

6-2 گرم پوست سیاه توسه را در 100 گرم آب، 10 دقیقه می‌جوشانند و این جوشانده را با حرارت 22-20 درجه‌ی سانتی گراد، قبل از خواب می‌خورند. ملین و اسهال است و جوشانده‌ی 100 گرم پوست خشک درختچه یا برگ و یا پوست خشک ریشه‌ی آن در یک لیتر آب در استعمال خارج برای معالجه‌ی جرب و کچلی و ناراحتی‌های پوستی و التیام زخم مفید است.

در بازار بین‌المللی معمولاً پوست خشکی که با عنوان پوست سیاه توسه می‌فروشند مخلوطی است از پوست خشک سیاه توسه (عوسج اسود) و آش انگور (عوسج) و توسکا که هر سه درخت از درختان جنگلی شمال ایران


 

سیر

سیر 

نام قرآنی: فوم

نامهای متداول: فارسی، عربی: ثوم، تریاق الفقراء؛ عبری: شومیم؛ اردو، هندی، گجرائی، مراتی: سانسکریت: لهسن؛ سانسکریت: لاسونا؛ بنگالی: رسوم؛ پنجابی: ثوم؛ تامیلی: ولیپاندو؛ کشمیری:‌ رهن؛ تلگو: ویلولی؛ ملیالمی: ویلوتولی؛ انگلیسی: garlic؛ فرانسوی: ail؛ آلمانی: Knoblauch؛ لاتینی: Allium؛ ایتالیایی: aglio ؛ یونانی: skordo ؛ اسپانیایی: ajo؛ روسی: chesnok؛

نام علمی: Allium sativum( از تیره‌ی سوسن)

سیر را بعلت خواص دارویی آن همه می‌شناسند و بعلت فراوانی آن که در دسترس همه قرار دارد. آن را به عربی تریاق الفقرا (پاد زهری برای فقیران) می‌نامند. سیر برای مداوای امراض مختلف و برای معالجه‌ی فشارخون مفید است.

گیاهی است گرم، مرک، ضد نفخ، قاعده‌آور(برای زنان)، ضد درد استخوان، ضد کرم، مقوی و برای درمان تنگی نفس بسیار موثر است. سیر برای درمان ناراحتی‌های روده‌ای بعنوان ماده‌ای ضدعفونی کننده به کار می‌رود. در مورد سل ریوی عصاره‌ی سیر سرفه‌ةای شدید را کاهش می‌دهد و بعنوان ماده‌ای خلط‌آرو به کار می‌رود. برای سرباز کردن دمل نیز موثر است. مصرف آن با نمک طعام برای تسکین سردرد و آرامش اعصاب، نفخ معده و روده، هیستری و غیره مفید است. سیر برای درمان گلو درد، فلج، نقرس، گوش درد و کری مفید است. در صورت دسترسی نداشتن به آنتی بیوتیکهای معمولی، عصاره‌ی سیر را برای پیشگیری از عفونت‌ باکتریها و چرکی شدن زخمها به کار می‌برند.

علی ابن ابی‌طالب علیه‌السلام از پیامبر صلی الله علیه و اله نقل کرده که فرمود خود را با سیر معالجه کنید که هفتاد مرض را شفا می‌بخشد.

وآن زمان را که گفتند: ای موسی، ما بر یک نوع طعام نتوانیم ساخت، از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه از زمین می‌روید چون سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز برویاند. این گیاهان و نوعی کلم (قمری یا کلم سنگ) با اثر گوانیدین سیکلاز ضد سرطان شناخته شده‌اند.                                                   بقره/61


 

سنای مکی

سنای مکی 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: لوکان فی شیء شفا لکان فی السناء.

اگر در چیزی شفا باشد در سنا می‌باشد.

گیاهی است که به فارسی و در کتب طب سنتی با نامهای سنا، سنا مکی و سنای حجازی نامبرده می‌شود به فرانسوی  seneو به انگلیسی senna گفته می‌شود. گیاهی است که به صورت درختچه و بوته علفی می‌باشد. سنا چندساله است با ساقه‌های علفی در هندوستان در پنجاب بلوچستان و در برخی نقاط دیگر مانند ایتالیا و عربستان و در حجاز انتشار دارد. در ایران نیز درجنوب می‌روید. در کرمان و بندرعباس با نام محلی کوسن و در بلوچستان با نامهای محلی نیلتاک و ساناکوری شناخته می‌شود به هندی سومانوموکی گفته می‌شود. سنا درختچه‌ای است دارای برگهای شبیه به برگ حنا و برگ مورد، کمی بزرگتر و از برگ حنا، کشیده‌ و باریک، گل آن زرد مایل به کبود، میوه آن به صورت غلاف کوتاه قوسی و خمیده می‌باشد.

طبیعت گیاه:

سنا مکی از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است.

خواص داروئی:

در هندوستان از برگها  و میوه درختچه‌ی سنا بعنوان ملین و مسهل استفاده می‌شود. سنا مسهلی است قوی و باید با احتیاط خورده شود زیرا در برخی موارد ایجاد ناراحتی و آشفتگی و به اصطلاح نوعی قولنج می‌نماید و هر چه یبوست بیشتر باشد قولنج شدیدتر است. برگ سنا اگر مدتی جوشانده شود اثر مسهلی آن کاسته می‌شود و لذا توصیه می‌شود که از خیس کرده برگ سنا و یا از دم کرده آن استفاده شود. برای کاستن عوارض جانبی سنا معمول است  آن را با گیاه معطر نظیر انیسون، تخم گشنیز، زنجبیل، دارچین و هل مخلوط کرده و می‌خورند. در گذشته عده‌ایی از حکمای طب سنتی برگ سنا را با گل سرخ یا قرنفل تجویز می‌کردند. علاوه بر برگ سنا غلاف میوه سنا نیز خاصیت مسهلی دارد. سنا مسهل بلغم، صفرا، سودا و اخلاط سوخته است و اخلاط را از زوایای بدن بیرون می‌کشد لذا پاک کننده دماغ و درخشان کننده پوست است و برای بیماری روانی،صرع، سردرد کهنه، درد پهلو، تنگی نفس، سیاتیک، نقرس، تشنج عضله، ریختن مو، جرب، کشتن و دفع کرم معده و رفع شقاق دست و پا، تسکین درد مفاصل حاصل از بلغم و صفرا بسیار نتیجه بخش است. جوشانده سنا در سرکه به حدی که سفت شود برای شستشو و درمان انواع زخمهای جلدی و جلوگیری از ریزش موی سر مفید است. اگر برگ سنا با 4 برابر وزن آن روغن زیتون جوشانده شود تا وزن مجموع به نصف برسد و خورده شود علاوه بر مسهل برای درد کمر و بواسیر نافع است. مقدار خوراکی سنا در صورت تشخیص ضرورت 8-4 گرم است.

جوشانده آن در سرکه برای شستن ریزش مو خوب است.

سنا برای زنان باردار خطرناک است و اگر زنان شیرده بخورند به شیر آنها اثر مسهلی می‌دهد. سنا را باید در ظرف چینی یا بلور دم کرده چون این گیاه دارای مقداری تانن است وقتی با فلز مجاور شود رنگ آن تیره و تار می‌شود.

در چسبندگی روده و انسداد کامل مصرف آن مجازن نیست.

سنا را گاهی به تنهائی و گاهی با گل سرخ و در افراد گرم مزاج با آلو بخارا دم کرده و می‌خورند مقدار خوراک از دم کرده آن دو تا شش مثقال به تنهایی و اگر همراه با گل سرخ باشد بیست گرم سنا و ده گرم گل سرخ را دم کرده و آب صاف شده را میل می‌نمایند.

جهت معالجه دردهای مفصلی[5] روزی یک مثقال از پودر آن را به مدت سه روز یا یک هفته می‌خورند. یکی از طرق مصرف سنا همراه با گل سرخ و روغن بادام شیرین است.

معجونی که از سنا و رازیانه و ریوند ساخته می‌شود بهترین داروی دستگاه گوارش است. (برای برطرف نمودن ترشی معده و سوء هاضمه و نفخ شکم و چند ناراحتی دیگر گوارشی.)

1ـ قال رسول‌الله صلی ‌الله و آله و سلم: تداووا بالسنا، فانه لوکان شیء یرد الموت لرده السنا.

ترجمه: پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند: بیماران خود را با سنا درمان نمائید، قطعاً اگر چیزی باشد که مرگ را رد کند همانا سنا می‌باشد.

2ـ امام صادق علیه‌السلام قال: رسول الله صلی‌الله علیه و آله و سلم: بالسنا فتداووا به، فلو دفع الموت شی‌ء دفعه السنا.

ترجمه: حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمودند که پیامبر السلام صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند: بر شما باد مصرف کردن سنا، و مداوا کنید بوسیله آن، اگر چیزی مرگ را دفع نماید پس آن سنا می‌باشد.

3ـ عن الصادق علیه‌السلام قال: لو علم الناس ما فی السنالبلغوا مثقالاً منه مثقالین ذهباً! اما انه أمان من البهق و البرص و الجذام و الجنون و الفالج و القوه و یوخذ مع الزبیب الأحمر الذی لانوی له و یجعل معه هلیلج کابلی و أصفر و أسود أجزاء سواء، یوخذ علی الریق مقدار ثلاثه دراهم و إذا. أویت إلی فراشک مثله و هو سید الأدویه.

ترجمه: اگر مردم منافع سنا را می‌دانستند هر آینه برای مثقالی از آن دو مثقال طلا می‌پرداختند و سنا پیشگیر و درمان بیماری پوستی (لک و پیسی) و جذام و جنون و فلج و لقوه می‌باشد و نسخه‌ی تجویز آن با ترکیب مساوی از هلیله‌ی کابلی، مویز و هلیله‌ی زرد و سیاه بیان شده که ناشتا به مقدار ده و نیم‌گرم پیشنهاد می‌شود و از مهمترین گیاهان برای درمان این بیماریها از آن یاد شده است.

گیاهی است از تیره‌ گل ارغوان ـ بهترین نوع آن گل‌های زرد دارد و نوع حجازی آن است.

برگهای سنا باریک و شبیه به برگ حنا و مورد است. این گیاه چنانچه کهنه و سیاه شده باشد اثر درمانی را از دست می‌دهد. طبیعت آن گرم و خشک است و مسهل صفرا و کلیه اخلاط و مواد زائد بدن می‌باشد و مواد زائد را از مغز و شش‌ها و دستگاههای داخلی جذب و از راه دستگاه گوارش دفع می‌نماید. این دارو برای مداوای بیماریهایی نظیر صرع، جنون، سردردهای کهنه، درد پهلو، نفس تنگی، دردهای مفصلی و نقرس، تشنج ماهیچه‌ای، جوش‌های کهنه‌ای که با معالجات سطحی و جلدی مداوا نمی‌شوند و بیماری‌ وسواس به کار می‌رود.


 

سرخ ولیک

سرخ ولیک 

باید یاد خدای بزرگ آغاز و انجام اندیشه تو و پنهان و آشکار کار تو باشد چشم جانت به دیدار او روشن و سعی قدمت بسوی او گردد تا همواره در برابر او قرار گیری و آیتهای بزرگ او را بنگری.

به فارسی در مناطق غیر جنگلی اران معمولاً‌«زالزالک» و در مناطق جنگلی به طور کلی «ولیک» و بسته به رنگ میوه «سرخ ولیک» و «سیاه ولیک» گفته می‌شود. ولی نام محلی آن در هر یک از مناطق کشور متفاوت است از جمله در لاهیجان «کمار» ، در رامسر و شهسوار «کیجیل»، در دیلمان و رودسر «مارخ» در گرگان و بعضی نقاط بختیاری « ولک و بلک و ولیک»‌در شهسواری «کت کتی»، در اطراف تهران و اصفهان و همدان «گوچ»، در خلخال و آذربایجان «گیچ ـ یمیشان»، در باختران و همدان و پشتکوه «گویچ» و در سردشت «گیویژ، گوژ،گویشک» در فارس «آت گتی» نامبرده می‌شود.

به گونه‌هایی که دارای میوه سرخ رنگ هستند در نور «شال ولیک»، در کتول «سرخ ولیک»، در شفارود «سرالالا»، در سردشت «گوژ سروره»‌گفته می‌شود در کتب طب سنتی با نامهای «خفچه»، «زعروالادویه» نامبرده شده است و در بعضی کتب هم «تفاح بری‌»‌ آمده است.

نام انگلیسی: Maytree و Thornappletree و Whitethorn و Hawthorn

درختچه‌ای است از خانواده‌ی Rosaceaeو از جنس Crataegusاست.

مشخصات گیاه:

این گیاه به شکل درختچه یا درخت کوچک با ارتفاع متوسط است. شاخه‌های آن دارای تیغهای تیزی به بلندی 5/1 سانتی متر است. پایه برگها کوتاه بوده و کم و بیش لوبهای عمیق دارد. شکوفه‌های آن که در ماه اردیبهشت و تیر در می‌آید به طول 1-5 سانتی متر 5 گلبرگ سفید و 2-3 خامه‌ی سبز مایل به سفید دارد. میوه‌اش بیضوی ، به قطر 8-12 میلی‌متر و به رنگ قرمز روشن است.

از نظر طبیعت:

حکمای طب سنتی ایران زالزالک را از نظر طبیعت سرد و خشک می‌دانند و از پوست درخت بعنوان تب‌بر استفاده می‌کنند.

خواص ـ کاربرد:

به طور کلی خواص میوه‌ی زالزالک (سرخ ولیک) را می‌توان، ضد کمی ویتامین C ، ملینٍ، مقوی معده، مفتح و باز کننده‌ی گرفتگی‌ها و محرک دانست . معتقداند که زغال میوه‌ی زالزالک یک زغال گیاهی بسیار مفید است. برای معالجه‌ی سوء هاضمه و بخصوص برای بند‌آوردن اسهال خیلی شدید نافع است. به طور کلی دم کرده‌ی گل‌های سرخ ولیک و یا گرد گل خشک شده‌ی آن به مقدار 8-5 گرم در روز برای ضعف قلب، آنژین، ورم آئورت، اختلالات عصبی ا ز جمله نگرانی، بی‌خوابی، سرگیجه، احساس صدا در گوش و نظایر آن مفید است.

برای تکثیر زالزالک تخم آن را قبل از زمستان در لای ماسه می‌خوابانند و پس از کاشت آنها در خزانه نهالهای سال دوم و سوم را به محل باغ منتقل می‌نمایند.


 

سریش

سریش 

خمس من سنن المرسلین: الحیاء و العلم و الحجامه و السواک و التعطر. «نهج‌الفصاحه 1463»

5 چیز از سنت پیامبر است:‌حیا، علم، حجامت، مسواک و عطر زدن.

        گیاهی است که به فارسی سریش و علف چسب و در کتب طب سنتی آشراس ذکر شده است و در بندرعباس و چاه‌بهار با نامهای محلی چریش و چریشک نامیده می‌شود. ابوعلی سینا در قانون ذکر کرده است که اشراس ریشه‌ی گیاهی به نام خنثی است و می‌گوید: « اصل الخنثی هو الاشراس» ولی در مخزن الادویه آمده است. گیاهی که به سریش معروف است و از ریشه‌ی متورم آن چسب معروف صحافی را بدست می‌آورند «اشراس» است.

نام انگلیسی: Aspodel و Silver rod و Neem و Nimtree و Margosa گفته می‌شود گیاهی است از خانواده‌ی Liliaceae و Meliaceae جنس Asphodelus است

نام علمی:  Azadirachtain dica A.Juss است.

مشخصات گیاه:

        سیرش گیاهی است علفی چند ساله دارای برگهائی سبز و نواری دراز، کمی پهن و ناودانی گلهای آن در امتداد ساقه گل می‌دهند. ساقه گل دهنده در بعضی از گونه‌ها فقط یک و در بعضی گونه‌ها چند ساقه می‌باشد ریشه‌‌ آن عمودی گوشتی به شکل غده که ریشکها به آن متصل می‌باشند که در آن مواد قندی و چسبنده وجود دارد که بعنوان چسب در صحافی به کار می‌رود.

از نظر طبیعت:

        طبق نظر و رای حکمای طب سنتی گرم و خشک است.

خواص ـ کاربرد:

        حکمای طب سنتی معتقدند خوردن آن برای دردپهلو، سرفه، یرقان حادث از صفرای سوخته، بیماری روده‌ایی و خشونت حلق مفید است. سوخته آن مدر است و محلل ورم بلغمی است. اگر با سرکه خورده شود از ریختن موی سر جلوگیری می‌کند. ضماد آ» برای جوش خوردن استخوان شکسته، التیام جراحت‌های بد.

گرفتگی عضله و عصب مفید است. ضماد سریش موجب تسکین درد دندان می‌شود. بادها و گازها را تحلیل می‌برد. در استعمال خارجی نیز روغن آن یا له شده آن روی قسمت‌های ملتهب و زخم می‌گذارند التیام بخش است. برای نرم کردن ورمها و جرب با سرکه و روغن کنجد مفید است با آرد جو برای کچلی نافع است.

توجه:

2.       ممکن است برخی اوقات مصرف  آن باعث سستی معده شود، باید از گلقند استفاده شود.

3.       مقدار خوراک آن 14 گرم می‌باشد.

4.       در هر مورد مصرف غدهای ریشه گیاه بیشتر موثر است.


 

درخت اراک (درخت مسواک)

درخت اراک (درخت مسواک) 

نام قرآنی: خمط

نامهای متداول: فارسی: درخت مسواک؛ عربی:‌شجره السواک ، ارالک، خردل؛ اردو، سانسکریت، هندی، بنگالی: پیلو، اراک؛ تامیلی: سیروکلاروا؛ تلگو: چینور گوگو؛ انگلیسی:Tooth brsuh tree. salvadora؛ فرانسوی: salvadora, arbre bross a dent؛

نام علمی: Salvadora persica (از تیره درخت مسواک Salvadoraceae)

اراک که در عربی شجره السواک نامیده می‌شود از درختان مهم عربستان است و اغلب از شاخه و ریشه‌ی آن برای مسواک استفاده می‌کنند. اخیراً بهره‌برداری از این درخت برای استفاده از عصاره چوب آن در خمیر دندان توجه صنایع اروپایی و آمریکایی را شدیداً‌ جلب کرده است. گزارش داده‌اند که این عصاره محتوی مقدار زیادی نمکها و رزینهایی است که برای تمیز کردن و براق کردن دندانها موثر است. میوه‌ی اراک خوراکی است.

این میوه طعم روغن خردل دارد و از این جهت گاهی این درخت را به انگلیسی خردل (Mustard) می‌نمایند. در حالی که خردل Brassica nigra است.

میوه اراک ملین و مقوی است و در معالجه‌ی بواسیر، بیماری طحال، تب، جذام و دفع کرم نافع است. درخت اراک، بویژه درختان کهن و تنومند، مانند سدر و گز درختی است بسیار محکم و از این رو احتمال باقی مانده آن بعد از سیل بسیار زیاد است و این است آنچه خداوند در سوره‌ی سبأ در این باره فرموده است.

در چندین حدیث حضرت محمد صلی الله علیه و آله به یارانش امر فرمودند که دندانهایشان را هر روز مسواک بزنند. از آن حضرت روایت شده که فرمود « شما باید دهانتان را بشویید و این به معنای ستایش خداوند است.» آن حضرت چنان توجهی به بهداشت دهان داشت که مرتباً‌ به پیروانش توصیه می‌فرمود دندانهایشان را نیکوترین وجهی مسواک بزنند. نقل شده که مسواک چندین خاصیت دارد. از آن جمله است سفید وخوشبو کردن دندانها، محکم کردن و قوت بخشیدن به لثه‌ها و دندانها و روشنی بخشیدن به ذهن، افزایش حافظه، دفع سودا و بلغم، روشنی چشم، تحریک اشتها و دفع یبوست.

از رسول الله صلی الله علیه و آله نقل کرده‌اند که فرمود:‌اگر امری بسیار مشکل نبود مسواک کردن را بر امتم واجب می‌کردم.


 

خطمی

خطمی 

امیرالمومنین علیه‌السلام:‌ شستن سر با خطمی سبب از بین رفتن چرک و پلیدی است.

امام صادق علیه‌السلام: شستن سر با خطمی سبب زیادی رزق و از بین رفتن فقر است.

امام صادق علیه‌السلام: شستن سر با خطمی سبب امان از سردرد و پاکی سر است و برطرف کننده سوزش و سبب شادابی است.

به فارسی خطمی و درکتاب طب سنتی با نامهای خطمی خطمی، شحم المرج،نوعی خبازی نامیده می‌شود. به انگلیسی Mallow گفته می‌شود. این گیاه ظاهراً‌ بومی مناطق شرقی مدیترانه است و در مناطق مختلف آسیا و اروپا کاشته می‌شود در برخی مناطق خودرو می‌روید و بیشتر در شمال ایران دیده می‌شود در گلکاری نیز بعنوان گل زینتی کاشته می‌شود.

طبیعت گیاه:

خطمی از نظر طبیعت گرم معتدل است.

خواص داروئی:

در هند از تخم گیاه بعوان مدر و تب‌بر استفاده می‌شود. گلهای آن خنک کننده و مبرد و مدر است و برای تسکین روماتیسم بکار می‌رود و گلهای له شده آن را روی سوختگی می‌گذارند. دم کرده گلها و غنچه‌های آن در موارد برونشیت و نزبه‌های برونشیتی تجویز می‌شود. این جوشانده برای تسکین سرفه و لینت مزاج نیز مفید است و به صورت غرغره برای رفع التهاب گلو مصرف می‌شود. به طور کلی ملین مزاج، محلل ومنضج (معتدل کننده اختلاط) است. گل خطمی از نظر خواص ضعیف تر است از تخم، برگ و ساقه آن است ضماد برگ آن برای ورم‌های بناگوش، التیام جراحتها، دمل‌ها، ورم پستان و ورمهای مقعد، شکستگی اعضا، سیاتیک و دردمفاصل مفید است. ضماد برگ آن که با پیه مرغابی درست شود برای تسکین درد مفاصل، سیاتیک و رعشه مفید است. از جوشانده خطمی برای رفع تحریکات جلدی و بعنوان آرام کننده‌ی ناراحتی‌های پوستی استفاده می کنند.

در استعمال خارج: جوشانده ریشه خطمی و برگ آن به صورت غرغره در رفع التهاب اعضاء مختلف مانند ورم مخاط دهان، آبسه و خونریزی لثه‌ها و ممانعت از خشکی گلو در دوران تب بکار می‌رود.

طرز تهیه:

دم کرده گل خطمی: 20 گرم گل خشک را در یک لیتر آب جوش می‌ریزند و می‌گذارند که درجه حرارت آن ملایم شود و سپس مصرف می‌کنند برگ آن را خیس کرده و از آب آن استفاده می‌نمایند.

از نظر شیخ‌الرئیس بوعلی سینا

طبیعت خطمی گرم معتدل ـ نرم کننده، رساننده، سست کننده و تحلیل برنده است این نام یونانی است به معنای بسیار مفید مطرح شده است، خطمی را بروغن کنجد بر پوست بمالند و در آفتاب بنشینند بهک (لکه‌های قهوه‌ای) را از بین‌می‌برد و تخمش در این باره موثرتر است. دمل را می‌رساند. خطمی را اگر با پیه غاز مخلوط کنند برای درد مفاصل، عرق النساء، لرزش، گسستگی وسط ماهیچه و کشیدگی اعصاب مفید است. تخمش علاج سرفه گرم است.

(راه بلغم آوردن را آسان می‌کند در جلوگیری از خون برآوردن (هموپتزی) مفید است زیرا گیرندگی در بردارد.)


 

سدر (کنار)

سدر  

(کنار)

از امیرالمؤمنین حضرت علی‌علیه السلام چنین نقل شده است: فرمودند که به رسول خدا امر شد اسلام را اظهار نمایند و وحی را بیان کنند. از تعداد کم مسلمین وزیادی مشرکین غمگین شدند. سپس خداوند عزوجل جبرئیل را با سدری از سدره المنتهی ( که در آسمان هفتم جای دارد) فرستاد پس ایشان سرش را با آن شست آن غم برطرف گردید.                                                                               «وسایل الشیعه ج 1 ص 385»

1ـ سمعت ابا الحسن علیه‌السلام یقول: غسل الراس بالسدر یجلب الرزق.

ترجمه: ابوالحسن علیه‌السلام فرمودند: شستشوی سر با سدر روزی را همچنان می‌افزاید.

2ـ‌ قال علی‌علیه‌السلام : لما امر الله رسول الله باظهار الاسلام و ظهر الوحی رای قله من المسلمین و کثره من المشرکین فاهتم رسول الله صلی الله علیه و آله هما شدیداً‌ فبعث الله عزوجل الیه جبرئیل بسیدر من سدره المنتهی فغسل به راسه فجلا به همه.

ترجمه: از امیرالمومنین جضرت علی علیه‌السلام چنین نقل شده است: به رسول خدا امر شد که اسلام را اظهار نمایند و وحی را بیان کنند. از تعداد کم مسلمین و زیادی مشکرین غمگین شدند. پس خداوند عزوجل جبرئیل را با سدری از سدره المنتهی ( که در آسمان هفتم جای دارد) فرستاد پس ایشان سرش را با آن شست و آن غم برطرف گردید.

4ـ قال الصادق علیه‌السلام، اغسلو رؤسکم بورق السدر فانه قدسه کل ملک مقرب و کل نبی مرسل و من غسل رأسه بورق السدر صرف الله عنه وسوسه الشیطان سبعین یوماً و من لم یعص الله سبعین یوماً دخل الجنه.

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: سرهای خود را با برگ سدر بشوئید همانا که نبوده جمیع ملک مقرب و پیامبر مرسل مگر آنکه تقدیسش کرده است. کسی که سرش را با برگ سدر بشوید خداوند وسوسه شیطان را تا هفتاد روز از او دور می‌نماید و هر که وسوسه از او دور شود به گرد گناه نمی‌گردد و هر کس که هفتاد روز معصیت خداوند راننماید وارد بهشت می گردد.

میوه‌ی آن شبیه به میوه‌ی سنجد و زرد و خوشبو می‌باشد و سدر همان پودر برگ خشک شده درخت کنار است.

طبیعت آن سرد و تر است و میوه‌ی آن مسهل صفرا و کشنده انگلهای دستگاه گوارش است. افرادی که مبتلا به اسهالهای صفراوی و گرم مزاج هستند اگر میوه درخت سدر را کباب کرده میل نمایند اسهال آنان را بند آورد.

جهت دفع صفرا و مقداری ضدعفونی شدن روده‌ها افراد گرم مزاج این میوه را با سکنجبین و افراد سرد مزاج آن را با گل قند می‌خورند.

در شکستگی استخوانها برای زودتر جوش خوردن استخوان دانه سدر را کوبیده و پودر حاصل را با عصاره‌ی شیرین‌بیان بر عضو بمالند موثر واقع می‌شود.

شستشوی بدن با سدر سبب تقویت پوست بدن و پیاز مو شده و از ریزش موها جلوگیری و بدن را لطیف و اعصاب را نیز تقویت می‌نماید. در برگ و گل و ریشه این درخت نیز فوائدی هست که منظور نظر گیاه پزشکان می‌باشد.

برای ضماد پودر دانه سدر بر اعضاء بدن می‌توان آن را به روغن کنجد یا روغن زیتون مخلوط نموده طبخ کنند، سپس بر عضو ضماد نمایند.

درختی است که در طب سنتی با نامهای کنار، سدره، سدر، مونبال داوود، سنجد گرجی، شجره النبق، نیم آمده است میوه آن را به عربی نبق گویند به انگلیسی Christs thorn, Lote treeنامیده می‌شود.

نام علمی: Zizyphus spina – christi (l) Desf

درختی است به بلندی حدود 10 متر، خاردار با شاخه‌های سفید، برگهای آن تخم مرغی، نوک تیز، میوه آن کوچک خوشبو به شکل و ابعاد سنجد بعد از رسیدن سرخ و زرد می‌شود. طعم آن ترش و شیرین ، میوه‌های ترش مزه بیشتر و تعدادی از میوه‌ها نیز شیرین و خوراکی می‌باشد. برگهای سائیده درخت کنار را سدر نامند که با همین نام در بازار عرضه می‌شود در ایران در نقاط گرمسیر به طور خودرو می‌روید.

از نظر مزاج‌تر و خشکش، می‌خشکاند و لطافت می‌بخشد.

خواص ـ‌کاربردی:

میوه سدر سرد و خشک است میوه نارس آن قابض و نفاخ رسیده آن دیر هضم خوردن 200 گرم از آن مسهل صفرا از معده و رودهاست و حرارت را فرو می‌نشاند. اگر دانه پخته آن را تا حدی که غلیظ شود بپزند و به اعضای بدن بچه بمالند برای رفع سستی اعضا و سرعت حرکت آنها نافلع است. ضماد برگ سدر جهت شستشوی زخمها و برای شستن بدن در حمام و پاک کردن چرک بدن، تقوی موی سر و جلوگیری از ریزش مو، تقویت اعصاب بسیار مفید است. برگ سدر ورم گرم را نرم می‌کند و تحلیل می‌برد. صمغ درخت سدر برای پوسته پوسته شدن موی سر و خارش با مالیدن پخته آن استفاه می‌شود. برای ناراحتی پوستی، خارش، جرب، جوش و کورک بروی پوست می‌مالند.

خوردن آب جوشانده و پخته ریشه آن بسیار مغذی و مفید است. برای این کار حدود 200 گرم از ریشه را تمیز کرده پوست آن را خراش می‌دهند و در آب می‌جوشانند تا عصاره آن بیرون آید و آب کاملاً سرخ رنگ شود سپس آب آن را صاف نموده و می‌خورند برای چاق شدن بدن و درخشانی رنگ چهره نافع و بسیار مقوی است.

        مقدار خوراک آن 30 گرم است اسراف در خوردن آن قی و اسهال شدید بدنبال دارد.


 

صبر زرد

صبر زرد 

الکافی ـ عن محمد بن یحیی، عن احمد بن محمد بن عیسی، عن ابن محبوب، عن رجل قال: دخل رجل علی ابی عبدالله علیه‌السلام و هو یشتکی عینه، فقال له:‌این انت عن هذه الاجزاء الثلاثه: الصبر و الکافور و المر؟ ففعل الرجل ذلک، فذهب عنه.

ترجمه: وارد شد مردی برا امام صادق علیه السلام و او شکایت کرد از چشمش. پس حصرت برای او فرمودند چگونه از این اجزا سه گانه صبر و کافور و مر استفاده می‌کنی؟ پس آن مرد آنها را بکار برد و بیماریش خوب شد.

(گیاهی است از تیره لاله)

بهترین نوع آن است که از کشورهای عربی می‌آورند. گیاهی که صمغ را از آن می‌گیرند داخل برگ این درخت متخلخل است و مملو از ماده از ماده لزج بسیار تلخی است که همان صبر است. از برگهای گوشتی این گیاه به وسیله دستگاههای مخصوص و یا قرار دادن قطعات برگ آنها در آب جوش صمغ استخراج می‌کنند و به مصرف داروئی می‌رسانند. صبر هم به صورت خوراکی و هم داروهای ضمادی مصرف می‌شود. اما افرادی‌که ناراحتی شدید گوارشی (زخم معده) دارند یا افراد مبتلا به بواسیر و افراد مبتلا به تصلب شرائین یا فشار خون و یا افرادی که زیادگرم مزاج و پرخون هستند بهتر است که از خوردن آن اجتناب کنند و یا آن را با دو برابرش صمغ عربی مخلوط کرده و در حال خالی بودن معده مصرف نمایند. طبیعت آن گرم و خشک است ـ‌طعمش تلخ‌ـ مسهلی است قوی برای اخلاط مختلف بدن به طوری که از اقاسی (عمق) بدن می‌تواند مواد زائد را جذب و دفع نماید. این دارو مقوی بینایی و تقویت کننده حواس اصلی پنچگانه ـ‌معالجه کننده مالیخولیا و بیشتر امراض دماغی است و جهت معالجه بیماری‌های مغزی آن را که مصطکی می‌خورند و جهت معالجه سینه و نفس تنگی و مفاصل آن را با غاریقون مصرف می‌کنند و در معالجه یرقان مقدار 4 گرم از آ» را با آب خنک می‌خورند و برای معالجه امراض رطوبی گوارشی آن را با گلبرگ گل سرخ و مصطکی می‌خورند. این دارو کشنده کرم امعاء و سایر انگلهای گوارشی بودهو مقدار خوراک آن جهار تا پنج گرم است. لازم به تذکر است که مقدار 4 گرم از این دارو را در یک نوبت نمی‌توان خورد مگر در موارد استثنایی مانند استسقاء دیر علاج و در موارد عادی مقدار خوراک صبر در هر نوبت یک گرم است و چهار گرم را در چهار نوبت باید خورد.

در سکته مغزی ابتدا نیم گرم آن را تجویز می‌کنند و در صورت نبودن اسهال شدید نیم گرم دیگر تجویز می‌شود.


 

صمغ عربی

صمغ عربی 

 1ـ عن ابی جعفر محمد بن علی الباقر علیه‌السلام : انه قال فی الزجیر: تاخذ جزء من خربق ابیض و جزء من بزرقطونا و جزء من صمغ عربی و جزءاً من الطین الارمنی یقلی بنارلینه و یستف منه.

ترجمه: از امام محمد باقر علیه‌السلام همانا امام درباره اسهال فرمود: جزئی از خربق و جزئی از اسفرزه و جزئی از صمغ عربی و جزئی از گل ارمنی را می‌گیرید و با آتش ملایم تا سرخ و بریان شود. (میل کنید تا بهبود یابید.)

نوع مرغوب صمغ عربی سفید مایل به زرد است  در آب بخوبی حل می‌شود و عاری از خار و خاشاک می‌باشد. صمغ عربی هم به صورت خوراکی و هم همراه با داروهای ضمادی مصرف می‌شود.

طبیعت این صمغ معتدل است. در مواقعی که بعضی از داروهای نیمه سمی مصرف می‌کردند همرها با بعضی از آنها جهت جلوگیری از مضار احتمالی مقداری صمغ عربی بدارو اضافه می‌شد بعلاوه خود صمغ عربی داروی خوبی جهت ناراحتی‌های ریوی بوده و داروئی خلط‌آور و برطرف کننده خشونت شش‌ها و حنجره و نیکو کننده رنگ رخسار نیز است.

اگر برگ درخت آکاسیا را جوشانده و آب صاف شده را به شخص مبتلا به اسهال بدهند در بیشتر اسهالها سبب بند آمدن شکم شده و چنانچه ریشه این درخت را جوشانده و با آب نیمگرم آن، اندام نیمه فلج را مالش دهنده در بهبود آن تسریع خواهد شد.


 

عسل


  

عسل 

1ـ قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: قلب المومن حلو یحب الحلاوه.

ترجمه: رسول الله (صلی‌الله علیه و آله ): قلب مومن شیرین است و شیرینی را دوست می‌دارد.

2ـ قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) : ثلاث یفرح بهن الجسم و یربو: الطیب و اللباس اللین و شرب العسل.

ترجمه: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: سه چیز است که بواسطه آنها جسم شاداب می‌شود و رشد می‌یابد: عطر (بوی خوش)  و لباس نرم و خوردن عسل.

3ـ قال رسول الله صلی الله علیه و‌آله قال: من اراد الحفظ فلیاکل العسل.

ترجمه: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: هر کس حافظه خوب بخواهد پس عسل بخورد.

4ـ قال رسول الله صلی الله علیه و آله : نعم الشرب العسل یرعی القلب و یذهب بردالصدر.

رسول خدا صلی الله علیه و‌آله فرمودند: بله خوردن عسل قلب را حفظ می‌کند و سردی سینه را از بین می‌برد.

5ـ قال امیرالمومنین علی علیه‌السلام: العسل فیه شفاء.

حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام فرمودند: شفاء در عسل است.

6ـ قال امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: لم یستشف مریض بمثل شربت عسل.

حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: مریض طالب شفاء نیافته است مگر به شربت عسل.

7ـ قال: ابوالحسن الثالث علیه‌السلام : اکل العسل حکمت است.

امام حسن عسگری علیه‌السلام فرمودند: خوردن عسل حکمت است.

طبیعت آن گرم است. عسل طبیعی دهانه مویرگها و عروق بدن را باز می‌کند و رطوبات و فضولات بدن را دفع می‌نماید. قوی مغزی را تقویت می‌کند و برای استرخاء و استسقاء و ناراحتی‌های طحال و دفع نفخ اعضاء و دفع‌ بادهای کلیه مفید است. ضمناً بسیاری از معاجین با عسل توام و ساخته می‌شوند برای مداوای ناراحتی مغزی و نوعی فلج اعضاء بدن عسل را با مصطکی می‌خورند.

جهت پاک کردن اخلاط شش‌ها و در استسقاء و نوعی یرقان و برطرف کردن نفخ اعضاء و اندامهای بدن عسل را با کندر و جهت دفع بادهای کلیه و سنگ ریزه‌های کلیه عسل را با آب باران می‌خورند.

جهت رویانیدن گوشت لثه و محکم نمودن لثه‌ها عسل را با سرکه انگوری مخلوط کرده و بر لثه‌ها می‌مالند و ماساژ می‌دهند و این عمل را روزی چندبار تکرار می‌کنند. چنانچه لثه‌ها چرکی باشد چرک را زایل و گوشت رفته را ترمیم می‌نماید. چنانچه عسل را با نشادر مخلوط کرده و بر برص و بهق ضماد نمایند معالجه را تسریع می‌کند. کسی که تریاک خورده باشد قبل از آنکه از معده او گذشته باشد می‌توان مقداری عسل را در آب گرم حل نموده و به او بخورانند و او را وادار به استفراغ نمایند. تریاک از معده او خارج و از خطر سم‌رهایی می‌یابد.

هرگاه زنی هنگام عق افتادن عادت ماهانه مشکوک است که حامله است یا خیر چانچه مقداری عسل طبیعی را در آب حل کرده و ناشتا میل نماید. اگر باعث مغص[4] گردد حامله است و در غیر این‌صورت حامله نیست.

افرادی که به طور مداوم عسل مصرف می‌کنند بهتر است از میوه‌های ترش نیز استفاده کنند تا از ضرر حرارت آن جلوگیری شود.


 

سنجد

سنجد 

1ـ الکافی: انه سمع اباعبدالله علیه‌السلام، یقول فی‌الغبیراء : لحمه ینبت اللحم و جلده ینبت الجلد و عظمه ینبت العظم و مع ذلک فانه سخن الکلیتین و یدبغ المعده و هو امان البواسیر و التقطیر و یوقی الساقین و یقمع عرق الجذام.

ترجمه: بدرستی که از امام صادق علیه‌السلام شنیدم می‌فرمودند در سنجد: سنجد گوشت آن گوشت را و پوست آن پوست را و هسته آن استخوان را می‌رویاند و کلیتین را آن گرم می‌کند و دباغی می‌نمایند معده را وامان می‌دهد از بواسیر و تقطیرالبول و ساقهای پا را قوی می‌کند و از خوردن گوشت استخوان جلوگیری می‌کند.

اندام مورد استفاده بیشتر میوه‌ی آن است. طبیعت سنجد سرد و خشک است. آرد میوه‌ی آن قابض و قطع کننده اسهال بخصوص اسهالهای صفراوی و گرم مزاج می‌باشد و کم کننده ادرار بوده و برای افرادی که ادرار فراوان می‌کنند مفید است مشروط بر آنکه از برودت مزاج آنان نباشد.

برای بچه‌هائیکه شب‌ادرار دارند مفید است. از آرد سنجد نان مخصوصی درست می‌کنند که برای بعضی بیماران مصرف می‌شود.

گل سنجد دارای عطر خوشبوئی است و از فاصله‌ی تقریباً دور بوی آن به مشام می‌رسد، عطر آن مفرح بوده برای مردانی که مزاج گرم و تر دارند و بخصوص برای زنان و دختران جوان بوی آن محرک قوای جنسی می‌باشد و بالعکس باری مردان تقرییاً‌مضعف قوای جنسی است.

از گل سنجد عرق سنجد تهیه می‌کنند که علاوه بر خواص مذکور از این عرق برای تقویت و طویل کردن موی سر زنان استفاده می‌گردد که به صورت خوراکی و ضمادی به هر دو طریق استفاده می‌شود.

سرکه

سرکه 

1ـ عن امیرالمومنین علیه‌السلام قال: کلوالخل الخمر، قانه یتقل الدیدان فی البطن.

از کتاب عیون الاخبار الرضا علیه‌السلام: از سرکه استفاده کنید که امیرالمومنین فرمودند: سرکه بخورید بدرستی که آن کرمهای شکم را از بین می‌برد.

2ـ عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: ان ملائکته‌ یصلون علی خوان علیه خل و ملح.

ترجمه:‌از امام صادق علیه‌السلام فرمودند: رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند:‌ خدا و فرشتگاه بر سفرای که سرکه و نمک دارد دورود می‌فرستند.

3ـ عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: خل الخمر یشداللثه و یقتل دواب البطن و یشد العقل.

حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: سرکه لثه را سفت و محکم می‌کند، کرمهای شکم را از بین می‌بردو عقل را زیاد می‌کند.

4ـ عن علی علیه‌السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله:‌لایقفربیت فیه خل.

از امیرالمومنین علی علیه‌السلام نقل شده: از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمودند: خانه‌ای که در آن سرکه است، فقیر و بی‌چیز نمی‌شود.

سرکه شربتی است دارای حالت اسیدی و محتوی اسید استیک همراه با بعضی مواد کانی و آلی دیگر که محلول در آب‌اند. بهترین سرکه، سرکه انگور می‌باشد.

طبیعت سرکه سرد و تر است. دارای قدرت نفوذ بوده و ترکیبات آن می‌توانند از راه پوست جذب بدن گردند. برای مداوای کلیه زخم‌های گرم مزاج مانند باد سرخ، جوشهای خارش‌دار بدن، دملها و ورمهای گرم مزاج و بسیار مفید است و معمولاً به صورت ضمادی و مخلوط با کافور آن را به کار می‌برند.

برای شستشوی زخمهائی که جراحت دارند سرکه را با مقداری آب گرم مخلوط کرده و زخم‌ را شستشو می‌دهند.

برای ورم‌های گرم مزاج که در اعضا بدن پیدا می‌شوند و برای جلوگیری از پیشرفت آن از سرکه و کافور استفاده می‌کنند. گاهی فردی که به حال بیهوشی افتاده است اگر دو سه قطره سرکه را در بینی او بچکانند سبب بهوش آمدن او می‌گردد. (برای ورم پلک چشم که از گرمی باشد نیز شستشو با سرکه و کافور موثر می‌باشد.)

زنهای حامله یا افرادی که به عللی نمی‌توانند گنه گنه بخورند و به تب‌های دوره‌ای مبتلا شده‌اند مقدار دو مثقال زیره را در دو استکان سرکه جوشانده و سپس صاف کرده نصف آن را صبح و نصف دیگر را شب میل نمایند تا بیماری دوره‌ای آنان مرتفع گردد.

گاهی در افراد گرم مزاج لثه قدری متورم شده و دردناک می‌گردد و برخورد غذاهای قدری داغ به آنان درد را شدت می‌دهد. اگر این افراد روزی چندبار سرکه را در پای دندانهای خود بگیرند ناراحتی لثه آنها مرتفع می‌گردد.

افرادی که سردردهای گرم مزاج دارند به تجربه رسیده اگر مقداری سرکه را روی آتش گذاشته و جلو و بینی و دهان خود بخور بدهند سردرد آنان ساکت می‌شود.


 

سیب

سیب 

  المحاسن: قال أبوعبدالله علیه‌السلام کل التفاح، فانه یطفیء الحراره و یبرد الجوف و یذهب بالحمی.

ترجمه: کتاب محاسن نقل کرده: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: سیب بخورید، پس بدرستی‌که سیب حرارت زیاد بدن را فرو می‌نشاند و شکم را سبک می‌کند و تب را از بین ‌می برد.

2ـ‌عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال ذکرله الحمی فقال: انا اهل بیت لانتداوی الا بافاضه الماء البارد یصب علینا و اکل التفاح.

ترجمه: ‌به امام علیه‌السلام از بیان تب بر او گفتند پس ایشان فرمودند: همانان ما اهل بیت علیه‌السلام مداوا نمی‌کنیم مگر به فضیلت آب سردی که بر روی ما ریخته می‌شود و خوردن سیب.

3ـ‌عن ابی عبدالله علیه‌السلام: اطعموا محمومیکم التفاح فما من شی‌ء انفع من التفاح.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: برای تبهایتان سیب بخورید چرا که چیزی نافع‌تر از سیب نمی‌باشد.

4ـ‌عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: لو یعلم الناس ما فی التفاح ماداووا مرضاهم الابه.

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام: اگر مردم بدانند آنچه در سیب است، بیماریهایشان مداوا نمی‌گردد مگر بوسیله‌ سیب.

سیب شیرین به شرط آنکه در بالا درخت خوب رسیده باشد و نارس از درخت چیده نشده باشد میوه‌ایست مفرح و مقوی قلب و اعصاب و تقویت کننده قوای روحی و روانی و تقویت کننده دستگاه گوارش.

چنانچه آب سیب شیرین خوب رسیده را گرفته و با شکر نی پخته بقوام آورند و چند دانه هل و مقداری گلاب و زعفران به آن اضافه نمایند شربتی مقوی درست می‌شود که برای تقویت عمومی بدن و رفع خفقان قلب و وسواس و ضعف اعصاب بسیار مفید می‌باشد و افرادی که فشار خون آنان از حال طبیعی کمتر می‌باشد می‌توانند از شربت مذکور استفاده کنند. اگر سیب را با پوست میل نمایند اضافه برر خواص مذکور برطرف کننده یبوست مزاج و تقویت کننده دستگاه گوارش خوهد بود. خواص سیب شیرین به حدی است که معصومین می‌فرمایند ما اهل بیت زمانی که مریض می‌شویم با سیب مداوا می‌کنیم. اما اگر نارس خورده شود سبب ضعف قوای دماغی شده و حافظه انسان را نقصان می‌دهد.

آب سیب ترش برای افرادی که عطش مفرس دارند بسیار مفید است بعلاوه آب سیب ترش برای اسهالهای صفراوی نیز مفید بوده، اما برای سیار افراد سبب ضعف اعصاب شده و به تجربه رسیده که انسان را ترسو می‌کند.

هرگاه گل برگهای معطر سیب را جمع‌آـوری نموده و با شکرنی یا با عسل به صورت گل قند در آورند این گل قند را برای افرادی که ناراحتی‌های عصبی و ضعف قلب و ضعف عمومی بدن دارند بسیار نافع می‌باشد.


 

سداب(سیاب Ruta

سداب )سیاب Ruta 

روایات:

1ـ عن الرضا علیه‌السلام، قال: السداب یزید فی العقل غیر انه ینتثر ماء الظهر.

ترجمه: از حضرت رضا علیه‌السلام است که فرمودند: سداب خاصیت افزایش قدرت عقلانی دارد ولی سبب تغییر نطفه می‌گردد.

2ـ عن الفردوس، عن عائشه، عن النبی صلی الله علیه و آله وس لم قال: من اکل السداب و نام علیه، نام آمناً من الداء و الدبیله و ذات الجنب.و

ترجمه:از کتاب فرودس از عائشه و از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می‌کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که سداب بخورد و با خوردن سداب بخوابد خواب او ایمن از هر بیماری و دملهای بزرگی که در شکم به هم می‌رسند و ذات الجنب می‌شود.

3ـ المحاسن، عن ابن ع باس قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: السداب جید لوجع الاذن.

ترجمه:‌از کتاب محاسن: از ابن عباس که گفت: رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمودند: سداب بسیار موثر و مفید برای درد گوش می‌باشد.

از تمام قسمت‌های این گیاه بوی ناپسند و تهوع‌آور استشمام می‌شود گلهای آن زرد رنگ و دانه‌های آن سه تایی در یک غلافی مثلث شکل قرار دارند و بهترین نوعش آن است که سبز و تازه بوده و بوی تند داشته باشد.

طبیعت آن گرم و خشک است، داروئی است که قوای عقلی ودماغی را بسیار می‌گرداند آب طبخ شده آن داخل گوش را ضدعفونی کرده و درد گوش را زایل می کند.

مردم قدیم برای معالجه بیماری اوتیت از آن استفاده می‌کرده‌اند، درصد آب ماده منی را کم کرده و درصد اسپرمها را بالا می‌برد، جنین را ساقط می‌گرداند، افرادی که زیاد عصبانی می‌شوند چنانچه از برگ سداب استفاده کنند حالت عصبانیت آنان را نقصان می‌دهد. برای دردهای مفاصل نیز نافع است، افرادی که سکسکه غیرطبیعی دارند و ساکت نمی‌شود مقداری برگ سداب را دم کرده و آب آن را میل نمایند سکسکه را ساکت می‌کند.

در قدیم به افراد مبتلا به استسقای لحمی یعنی آن نوع از استسقاء که هنوز آب از بافتها بیرون نزده است. برگ سداب را در شربت عسل می‌جوشانیده‌اند تا آب آن به نصف می‌رسیده و به بیمار می‌داده‌اند در معالجه بیماری موثر بوده ـ برای برطرف کردن بوی دهان که ناشی از خوردن پیاز و سیر باشد برگ سداب را جوشانده و آبش را در دهان بگردانند و بیرون بریزند.

افرادی که در اثر زیاده‌روی در مشروبات الکلی حالت مسمومیت پیدا کرده‌اند اگر برگ سداب را با مقداری انجیر و گردو کوبیده و میل نمایند، مسمومیت آنان مرتفع می‌گردد، برای افرادی که به بیماری فلج یا رعشه یا تشنج مبتلا شده‌اند. چنانچه چند روز، روزی 3-5/3 گرم از برگ سداب میل نمایند برای آنان بسیار مفید می‌باشد.

چنانچه زنان پس از عمل جماع داخل رحم خود را آب طبح شده سداب شستشو دهند اسپرمهای وارده را کشته و از باردار شدن آنان جلوگیری بعمل می‌آید. ضمناً داخل رحم را نیز ضدعفونی می‌کند.

مالیدن آب برگ سداب در محل گزیدگی عقرب درد را تسکین می‌دهد.

اگر پودر برگ خشک شده سداب را در بینی افراد خون دماغ شدن استنشاق کنند، خون دماغ را بند می‌آورد.

افرادی که در بوییدن برگ سداب مداومت می‌کنند بهتر است از انجام این عمل خودداری کنند چون سبب ضعف چشم‌ها می‌شود.مقدار خوراک آن 5/3 گرم است.


 

گشنیز« جعفری »

گشنیز

« جعفری » 

1ـ اکافی ـ قال سألت أبا جعفر، و شکوت الیه، ضعف معدتی. فقال:‌أشرب الحزاء بالماء البارد ففعلت، فوجدت منه ما أحب.

ترجمه: شخصی گفت از ضعف معده به حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام شکایت نمودم: امام علیه السلام فرمودند جعفری را با آب سرد بنوشید: چنین کردم و درمان شدم.

2ـ المحاسن: روی عن أبی عبدالله علیه‌السلام، أن الحزاء جید للمعده بماء بارد.

ترجمه: روایت شده از امام صادق علیه السلام: همانا جعفری با آب سرد بسیار مفید برای معده می‌باشد. گیاهی است از تیره جعفری گلهای آن کوچک و سفید رنگ و دارای بوی نامطبوع شبیه به بوی ساس است. دانه این گیاه دارای مقداری مواد چربی و اضافه بر سایر مواد موجود و دانه حدود یک درصد اسانس دارد برگ این گیاه همراه با سبزیجات مصرف می‌شود و دانه آن مصرف دارویی و درمانی دارد.

جعفری گرم و خشک و خواص بیشماری دارد که از جمله آن تقویت معده است.

طبیعت گشنیز سرد است. این گیاه مدر و معرق و تب‌بر است و برای سرماخوردگی از برگ آن برای درست کردن شوربا استفاده می‌شود و با ماست می‌خورند. برای سرماخوردگی و آنفولانزا بسیار نافع است افرادی که بی‌خوابی یا کم‌خوابی مبتلا شده‌اند چنانچه عصاره برگ گشنیز را گرفته و مقدار هفت مثقال از این آب را بخورند بیخوابی آنان برطرف می‌گردد. ضمناً اگر عصاره برگ گشنیز را در چشم افراد مبتلا به آبله بچکانند جوش‌های آبله در چشم آنان ظاهر نمی‌شودو از خطر معایب چشم در بیماری آبله در امان می‌مانند. تخم گشنیز بهترین دارو برای سرگیجه و دوران سر است و مقدار خوراک آن دو مثقال است و معمولاًٌ با داروهای دیگر یا می‌جوشانند و می‌خورند و یا پودر دانه را معجون کرده و می‌خورند. اطباء قدیم جهت تحلیل ورم‌های سرطانی سرب را در آب گشنیز میسائیده‌اند و این آب را بر ورم مذکور ضماد می‌نموده‌اند که نقل شده گاهی ورم را تحلیل می‌برده و یا از پیشرفت آن جلوگیری می‌کرده است.

جعفری در هموروئید، دردهای عضلات و بادها و بعنوان قابض مصرف می‌گردد.


 

مصطکی

مصطکی

ـ طب الائمه عن محمد بن سنان، عن الرضا علیه‌السلام قبل: سمعت موسی بن جعفر علیهما السلام و قداشتکی فجاءه المترفعون بالأدویه ـ‌ یعنی الأطباء ـ‌ فجعلو یصفون له العجائب، فقال: أین یذهب بکم؟ اقتصروا علی سید هذه الأدویه هلیلچ و الرازیانج و السکر، فی‌ استقبال الصیف ثلاثه أشهر فی کل شهر ثلاث مات و فی استقبال الشتاء ثلاثه اشهر فی کل شهرثلاث مرات و یجعل موضع الرازیانج مصطکی، فلایمرض الامرض الموت. بیان : ویجعل موضع الرازیانج ای فی الشتاء.

ـ در طب الائمه منقول است از محمد بن سنان از علی‌بن موسی الرضا علیه‌السلام که گفته شنیدم از حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام را که کسی به ایشان شکایت کرد از بیماری، اطباء حاضر توصیف کردند برای حضرت از عجایب ادویه پس فرمودند چرا راه دور می‌روید. قناعت کنید به هلیله زرد و رازیانه و شکر روزی 5 درهم (20 گرم ناشتان) 3 روز متوالی در سه ماه متوالی در ابتدا گرما و در زمستان همان برنامه ولی بجای رازیانه از مصطکی استفاده شود. امام علیه‌السلام فرمودند: کسیکه این دستور را اجرا کند در آن سال اصلاً‌ مریض نخواهد شد.

                                                                                            بحار الانوار ـ ج 62 ـ باب 53 ـ ص 99

طبیعت آن سرد است.

دارویی است ملطف یعنی لطیف کننده اعضاء بدن اگر مقدای از این صمغ را با مقداری صبر زرد مخلوط کرده و بجوند رطوبات زیادی مغز، سر و رطوبت زیادی پرده‌های مننژ را جذب می‌نماید/

اگر مقداری از این مخلوط را به افرادی که سردردهای سرد مزاج دارند بدهیم بطوری که صبر زرد یک پنجم مصطکی باشد برای آنان مفید خواهد بود.

بوییدن مصطکی وسواس را از بین می‌برد و مالیخولیا را تخفیف می‌دهد. مصرف آن با کندر هوش و حافظه را زیاد می‌کند.

افرادی که بیماری کزاز مبتلا شده‌اند چنانچه ضمن مصرف داروهای خوراکی و ضمادی دیگر با آب طبخ شده مصطکی ماهیچه‌های گرفته شده‌ی آنان را ماساژ دهندگرفتگی برطرف خواهد شد و در معالجه بیماری موثر خواهد بود. اگر در گوش کسی ورمی پیدا شود یا غده‌ای باشد که سبب سنگینی گوش یا کری گردد باید مقداری مصطکی را در آب جوشانیده و پس از سرد شدن روزی دو سه بار سه قطره از آنر ا در گوش بچکانند غده را باز و سنگینی یا کری را بر طرف می‌سازد.

این عمل را با روغن کنجد هم بجوشانند برای سنگینی گوش مفید است.

افرادی که گوشت پای دندانهایشان رفته باشد و لثه‌های آنها سست شده باشد اگر روزانه مقداری مصطکی بجوند پای دندانها گوشت می‌آورد و لثه‌ها سالم و محکم می‌گردند.

مقدار خوراکش 5 گرم است.


 

فرفیون (گاوکشک = شبرم)

 فرفیون (گاوکشک = شبرم) 

1ـ الدعائم: عن رسول الله صلی‌الله علیه و آله و سلم‌ قال: ایاکم و الشبرم فانه حار بار و علیکم بالسنا فتداووابه فلودفع شی الموت لدفعه السنا،

ترجمه: رسولخدا صلی الله علیه و آله فرمودند:‌ بر شما باد مصرف کردن شبرم (فرفیون) پس بدرستی که آن گرم مطلوب است و بر شما باد مصرف کردن سنا و با سنا درمان کنید، پس اگر چیزی مرگز را دفع نماید بخاطر سنا می‌باشد.

اگر گاو از این گیاه بخورد می‌میرد و از این جهت آن را گاو کشک نامیده‌اند. اما چنانچه گوسفند بخورد اما به حد افراط نباشد زیان چندانی نمی‌بیند ولی اسهال شدید می‌گیرد.

        گیاهی است شیردار، برگ آن شبیه است به برگ طرخون و نژادهای مختلف دارد و بعضی از انواع آن دارای گل زرد و بعضی گل سفید و بعضی دارای گل بنفش است.

ریشه‌ی این گیاه قطور و تقریباً ترش مزه و میوه آن بیشتر قرمز رنگ است و دانه‌های آن شبیه به عدس می‌باشد. طبیعت آن گرم بوده و گیاهی است سمی به طوری‌که خوردن سه گرم از شیرابه آن انسان را می‌کشد و بعنوان دارو مقداری کمی یعنی یک تا دو قطره از شیره این گیاه و یا مقدار کمی از برگ و یا از ریشه‌ی آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. سمیت شیرابه از سایر اعضاء و اندامهای گیاه بیشتر می‌باشد. مسهلی است قوی برای دفع اخلاط مختلف بدن از هر نوعی که باشند، ضمناً باز کننده دهانه رگهای بدن است و در بعضی از ناراحتی‌هایی که احتیاج به باز شدن دهانه بعضی یا کلیه رگهای بدن هست از این گیاه استفاده می‌گردد. شیرابه این گیاه برای معالجه مرض قوبا که نوعی بیماری جلدی است و به صورت خشکی در گردن یا دست و یا پا و یا بعضی اعضاء بدن پیدا می‌شود و خارش دارد و مانند پوست ماهی در محل زخم‌ بدن پوست می‌اندازد و خشک است و ترشحاتی هم ندارد بسیار مفید بوده و به تجربه رسیده که ضماد مرتب شیرابه این گیاه در بیماری مذکور اثر شفابخش دارد. در مداوای بیماری استسقاء نیز از گیاه فرفیون استفاده می‌شود.

ضمناً ‌حشره‌ای است به اندازه زنبور وکمی باریکتر از آن و به رنگ قهوه‌ای که اکثراً‌ در روی گیاه فرفیون مشاهده می‌شود و از این گیاه نیز تغذیه می کند و نام آن را زرایح است. این حشره را گرفته و در داخل خمیر نان گذاشته و فرد مبتلا به بیماری استستقاء فرو می‌برد ادرار فراوان می‌کند که این خود در مداوای بیماری اثر قابل توجه دارد.

        چنانچه گیاه فرفیون را کوبیده در محل گزیدگی عقرب گذاشته زهر را خنثی و درد را ساکت می‌کند. ضماد جوشانده فرفیون بر روی زگیل برجسته در صورتیکه ضماد طوری باشد که مقداری از دارو از راه پوست جذب شود به سرعت در بعضی افراد سبب بهبودی و از بین رفتن زگیل می‌شود.

        (اما در عده‌ای بی اثر است. زگیل‌های که با این دارو مداوا نمی‌شود ویروسی نمی‌باشد)

اثر فرفیون در خنثی کردن زهر عقرب از سایر گیاهان دیگر بیشتر است و این به تجربه رسیده است.


 

کاهو

کاهو 

1ـ عن أبی عبدالله علیه السلام قال: علیکم بالخسن: فائه یصفی الدّم.

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: بر شما باد خوردن کاهو که خون را صاف می‌کند.

2ـ عن امیراالمؤمنین علیه السلام قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: کل الخس فانه یورث النعاس، و یهضم الطعام.

از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده که گفت رسول خدا فرمودند: بخورید کاهو را پس بخاطر اینکه آن خواب‌آور و هضم کننده غذا می‌باشد.

گیاهی است از تیره کاسنی و جزء زبانه گلی‌ها، طبیعت آن سرد و تر است. مانند: کدو متابولیسم بازال را قدری پایین می‌آورد.

برگهای آن مصرف غذایی و دانه آن مصرف درمانی دارد. خوردن برگ کاهو با سکنجبین مدر و دافع صفرا می‌باشد و برای افرادی که صفراوی مزاج وگرم مزاج هستند و یا افرادی که در اثر کم شدن رطوبات مراکز مغزی و یا کم شدن هورمون مخصوص خواب به بی‌خوابی مبتلا شده‌اند بسیار نافع می‌باشد اما مصرف زیاد کاهو برای افراد مزاج ضعف و ضعق قوای تناسلی و کندی حافظه ایجاد می‌کند. دانه کاهو (تخم کاهو) همراه بیشتر داروهای ضد حرارت به کار برده می‌شود، ضمناً برای اسهال‌های گرم مزاج نافع است. جوانان مجرد که شدت احتلام آنان را ناراحت می‌سازد چنانچه روزی ده گرم تخم کاهو را به مدت چند روز با سکنجبین یا تنها میل نمایند شدت احتلام آنان کم شده و حالت طبیعی پیدا می‌کنند. جهت مداوای کم خوابی مقداری تخم کاهو و تخم خشخاش را از هر کدام ده گرم کوبیده و مقداری می‌خورند و مقداری را نیز با شیرگاو مخلوط و بر پیشانی ضما می‌نمایند. (طبیعت کاهو سرد و تر است.)

تخم کاهو، خیار، کاسنی، خرفه هر کدام ده گرم کوبیده یک قاشق در فنجان چندساعت خیس‌کرده صاف نموده نصف استکان هر شب اگر میل شود جهت آکنه مفید است.

کنجد (گیاهی است از تیره مجاور گل میمون)

کنجد

(گیاهی است از تیره مجاور گل میمون) 

از روغن دانه کنجد استفاده غذایی و درمانی می‌شود طبیعت آن گرم و تر است.

روغن کنجد فربه کننده بدن، لطیف کننده صدا‌ـ زیاد کننده مقاومت بدن در برابر سموم جانوارن گزنده و کم کننده ترشی معده می‌باشد.

افرادی که می‌خواهند فربه شوند می‌توانند دانه کنجد و شکر نی و تخم خشخاش و مغز بادام شیرین را به طور مساوی کوبیده و صبح‌ها ناشتا میل کنند ترشی معده یا سوزش مری را زایل می‌سازد. زنهایی که عادت ماهانه آنان عقب افتاده چنانچه مقداری تخم کنجد را با مقداری نخود طبخ نموده و پس از صاف نمودن آب آن را میل نمایند عقب افتادگی را مرتفع و در صورتی که حامله نباشند عادت آنان را باز می‌کند.


 

کندر

کندر 

1ـ قال رسول الله صلی الله علیه و آله: ما أنبت الحرمل من شجره و البان و لاثمره الا و ملک مول بها حتی تصل الی من وصلت الیه او تصی حطاماً. و ان فی أصلها و فرعها نشره و أن فی حبها الشفاء من اثنین و سبعین داء، فتداووابها و بالکندر.

ترجمه: از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم چنین آمده است که هیچ برگ و میو‌ه‌ای از اسپند نمی‌روید مگر از هنگام رویش و خشک شدن و مصرف آن فرشته‌ای موکل آن است؛ مداوا کنید بیماران خود با آنها (اسپند و کندر) زیرا که هفتاد و دو خواص در آن است

2ـ قال ابی الحسن الرضا علیه السلام:‌انما شفاء العین قراءه الحمد المعوذتین و آیت الکرسی و البخور بالقسط و المر و اللبان.

ترجمه: امام رضا علیه‌السلام فرمودند: شفای چشم در خواندن حمد معوذتین و آیت الکرسی و بخور بالقسط و المر و اللبان.

3ـ سئل الصادق علی السلام عن الحرمل و اللبان، فقال: اما الحرمل فما تقلقل له عرق فی‌الارض و لا ارتفع له فرع فی السماؤ الاوکل الله عزوجل به ملکاً حتی یصیر حطاماً او یصیر الی ماصارالیه، فان الشیطان قد یتنکب سبعین دارآ دون الدار التی فیها الحرمل و هو شفاء من سبعین داء أهونه الجذام، فلایفوتنکم.

قال: و اما اللبان فهومختار الانبیاء علیه السلام من قبلی، و به کانت تسعین مریم علیها السلام و لیس دخان یصعد الی السماء أسرع منه و هو مطرده الشیاطین و مدفعه للعاهه فلایفوتنکم.

ترجمه: درباره لبان و اسپند از حضرت امام صادق علیه السلام سوال شد فرمودند: ... و اما درباره لبان فرمودند: آن گیاه مورد انتخاب پیامبران قبل از من و حضرت مریم علیهاالسلام بوده و هیچ دودی سریعتر از آن به آسمان نمی‌رسد و شیطان را دور می‌کند و اندوه را می‌زداید پس از آن غفلت نکنید.

کندر صمغ درختی است خاردار حدود دو متر در نواحی گرم زمین می‌روید. بهترین نوع کندر آن است که خالص و تازه و نرم باشد ظاهری سفید داشته و زود شکسته نمی‌شود و هنگامی که آن را می‌شکنیم داخل آن چسبنده و زرد و طلایی رنگ باشد و دیگر از علائم کندر خالص آن است که بخوبی در آتش بسوزد و در کندر ناخالص صمغ عربی و یا صمغ صنوبری اضافه می‌کنند و گاهی ممکن است یکی از این صمغ‌ها را به جای کندر بفروشند اما جهت تشخیص آنها از یکدیگر صمغ عربی نمی‌سوزد و صمغ صنوبر هم موقع سوختن فقط دود می‌کند.

برای داخل کردن کندر در معاجین ابتدا کندر را در عرق رازیانه می‌خیسانند سپس در معجون داخل می‌کنند و اگر قصد اضافه نمودن کندر به مرهمی را داشته باشند آنرا در سرکه می‌خیسانند یا طبق دستور پزشک مربوطه عمل می‌کنند.

طبیعت کندر گرم و خشک است این دارو مقوی قلب، مقوی حافظه، جلب کننده رطوبات دماغی، صاف کننده صدا در افرادی که خواننده هستند ـ برطرف کننده خفقان و معالج سرفه مزمن رطوبی است. اگر کندر با عسل خورده شود فراموشی و ضعف حافظه را مرتفع می‌کند. مقوی دندان و لثه است. چنانچه مقدار یک مثقال از آن را در آب حل کرده و چند روز ناشتا میل کنند زیادتی بلغم و کندی ذهن را برطرف می‌نماید و اگر مقداری از آن را با سرمه مخلوط و در چشم بکشند سبب شفافیت چشم می‌شود و اگر در چشم قرحه یا جراحتی باشد معالجه خواهد کرد.

خوردن کندر با شکر نی سبب تقویت دستگاه گوارش می‌شو و نفخ آن را نیز زایل می‌گرداند. خوردن کندر با آب سرد در افرادی که اسهال و استفراغ دارند اسهال را بند واستفراع را قطع می‌کند.

در بیماری وجع یا مرمیقیا یعنی مرضی که شخص تصور می‌کند در روی پوست او مورچه یا حشره‌ای دارد راه می‌رود کندر داروی بسیار خوبی است که به تجربه رسیده است مقدار خوراک کندر 5/2 تا 5 گرم است که می‌توان مقدار به تنهایی یا با عسل یا با صمغ عربی یا دارویی دیگر مخلوط نموده و مصرف کرد. معمولاً کندر با عسل و صمغ عربی از هر کدام یک مثقال (عسل بیشتر باشد مانعی ندارد) را مخلوط کرده و ناشتا می‌خورند، در افراد کند ذهن صفراوی مزاج یک مثقال کندر را با یکی دو مثقال پوست هلیله‌ زرد مخلوط کرده و در دو وعده می‌خورند و این عمل را می‌توان چندبار در روز تکرار کرد.

به مدت بیست روز کندی ذهن را مرتفع می‌سازد (یک مثقال کندر و دو مثقال پوست هلیله زرد یک خوراک است). گاهی نقطه‌ای سرخ یا کبود رنگ در روی سفیدی چشم پیدا می‌شود که آن را طرفه نامند حال اگر دود کندر به چشم دهند آن لکه برطرف می‌گردد.

در چشم تو ای که طرفه ظاهر باشد                 زین نقطه‌تر اغبار خاطر باشد

چون دیـده خود بدود کنــدر دادی                      گر دفع نگردد از تو نادر باشد


 

کرفس

کرفس 

1ـ عن أبی عبدالله علیه‌السلام قال: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم علیکم بالکرفس فانه طعام ألیاس و الیسع و یوشع بن نون.

ترجمه: حضرت امام صادق علیه‌السلام نقل کرده از رسول خدا که فرمودند کرفس بخورید پس بدرستی که آن غذای حضرت الیاس و یسع و یوشع بن نون بود.

2ـ عنه،‌ عن نوح بن شعیب النیشابوری، عن محمد بن الحسن بن علی بن یقطین فیما أعلم عن نادر الخادم قال: ذکر أبوالحسن علیه‌السلام الکرفس فقال: أنتم تشتهونه و لیس من دابه ألا وهی تحتک به.

ترجمه: در فروع کافی از قول علی بن یقطین از ابوالحسن علیه‌السلام: درباره‌ی کرفس یاد شده است که فرمودند: شماها با اشتها آنرا میل نمائید هیچ حیوانی نیست مگر اینکه آنرا دوست دارد و به خواص آن بطور غریزی پی برده است.

3‌ـ طب الائمه: کرفس سبزی پیامبران است.

گیاهی است از تیره جعفری هم به حالت وحشی در کنار آبهای راکد می‌روید و هم آن را پرورش می‌دهند. از ساقه‌ و برگهای مغذی آن استفاده غذایی (در بهمن ماه) و از دانه استفاده دارویی و درمانی می‌شود.

طبیعت آن گرم است دانه آن به نام تخم کرفس مصرف می‌شود محرک اشتها و قدرت جنسی بوده و نفخ شکم را دفع و سده کبدی را باز می‌نماید. افراد مبتلا به آسم چنانچه مقدار دو مثقال از دانه آن را جوشانده و آبش را میل نمایند و مدتی ادامه دهند در باز کردن نفس آنان مجرب است. برای دفع گازهای دستگاه گوارش می‌توان مقدار هشت گرم رازیانه و هشت گرم تخم کرفس را جوشانده و میل نمایند.

اما چون کرفس اثر سموم جانوران گزنده و بخصوص اثر عقرب را تشدید می‌کند کسی که مورد گزش جانوران گزنده واقع شده است حق خوردن کرفس را ندارد.

                        ای آنـکه بشیـوه‌ی خـــرد ره بـردی                گویم به تو گر بزرگی و گر خردی

                        عقرب چو ترا گزد بهر رنگ که هست             زنهار اگـر کـرفس خـوردی مردی

به علاوه افرادی که مبتلا به بیماری صرع هستند در خوردن کرفس مجاز نیستند و اگر کرفس بخورند و ادامه دهند بیماری آنان شدت می‌یابد.


 

انار

انار 

نام قرآنی‌:‌ رمان

نامهای متداول: فارسی، اردو، هندی؛ پنجابی: انار؛ عربی: رمان؛ عبری: رمن؛ بنگالی: دالم؛ مراتی: دالمب؛ سانسکریت، گجراتی: دادم؛بنگالی، تلگو: دارم؛ کشمیری: دان، ملیالمی: متلوم؛ تامیلی:‌مادولای؛ انگلیسی:؛ فرانسوی:؛ ایتالیایی:؛ آلمانی:؛ لاتینی:؛ اسپانیایی:؛ روسی:؛ یونانی:.

نام علمی: Punica granatum(از تیره‌ی انار punicaceae)

در قرآن مجید در سه جا از رمان نام برده است در سوره‌ی انعام 141 درباره‌ی میوه‌ی این درختان توصیه‌ی مهّمی شده است. در آن ذکر شده: چون ثمر آوردند از آنها بخورید و در روز درو حق آن را بپردازید؛ معنی این دستور آن است که خداوند انحصار یا مالکیت فردی محصولات کشاورزی و نباتی را نمی‌پسندندد.

زادگاه انار که نام علمی آن پونیکا گرانتوم می‌باشد، ایران است. انار میوه‌ای بسیار لذیذ و آبدار است و از روزگاران بسیار قدیم بعنوان میوه‌ای خوراکی و هم برای مصارف پزشکی اهمیت بسیار داشته است.

ارزش انرژی‌زایی میوه‌ی انار 65%  است. آب انار بسادگی هضم می‌شود و شامل 15% مواد قندی است که منبعی سرشار از سدیم است  نیز شامل مقدار زیادی ریپوفلاوین، تیامین، نیاسین، ویتامین سی، کلسیم و فسفر می‌باشد. پروتئین و چربی آن بسیار اندک است. صادرات آن بسیار اهمیت دارد و انار ضد میکروب اثنی عشر است.

انار ماده‌ای غذایی مطبوع و دارای خواص طبی بسیار است. دارویی مقوی قلب است و برای التهاب معده و جلوگیری از درد دل نافع است. آب انار شربتی مبرّد و بسیار عالی است و به هنگام اسهال تشنگی را برطرف می‌کند. در درمان اسهال ساده و اسهال خونی موثر است. آب انار برای انواع ناخوشیها از قبیل التهاب قولون، کم خونی، یرقان، فشار خون، بواسیر و دردمفاصل دارویی مفید است و اگر با عسل خورده شود صفرا را کم می‌کند. در بسیاری از ناراحتی‌هایی که با روش هومیاپاتی معالجه می‌شوند میوه‌ی انار تجویز می‌شود.

جوشانده‌ی پوست ریشه‌ی انار که شامل ماده‌ی قلیایی پلاتریرین وجوهر مازواست، دارویی بسیار موثر برای دفع کرم‌ه از جمله کرم روده است. نقل شده که این جوشانده برای بیماری سل نیز موثر است.

پوست ضخیم انار سبب می‌شود که این میوه با کیفیت خوبی نگهداری شود.

گل انار دارای خاصیت طبی بسیار زیادی است و در مورد سقط جنین غیر عمدی تجویز می‌شود. گلهای سرخ روشن انار شامل رنگ دانه‌هایی با کیفیت عالی است.

1ـ عن ابراهیم بن عبدالحمید قال: سمعت اباعبدالله علیه السلام یقول: علیم بالرّمان فانه لم یأکله جائع إلّا أجزأه و لاشبعان إلاأصرأه.                                              وسائل الشیعه ـ ج 17ـ باب الرمان ـ ص 119

ترجمه: ابراهیم بن الحمید می‌گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: سفارش می‌کنم شما را به خوردن انار چرا که هیچ گرسنه‌ای نیست که آنرا بخورد و سیر نشود و هیچ سیری نیست مگر اینکه آنرا بخورد و برای آن گوارا نباشد.

2ـ عن ابی عبدالله بن سنان قال: سمعت اباعبدالله علیه‌السلام قال: الفاکهه عشرون و مائه‌لون سیدها الرمان.

                                                                                   وسایل الشیعه‌ـ ج 17ـ 85 ـ باب الرمان‌ـ ص119

ترجمه: امام صادق علیه السلام فرمود: میوه‌های 120 رنگ و نوعند که سید و سرور میوه‌ها انار است.

3ـ عن عبدالله بن سنان قال: سمعت ابا عبدالله علیه‌السلام: علیکم بالرمان الحلو فکلوا فأنّه لیس من حبه تقع فی معده مومن الا ابادت داء و أذهب شیطان الوسوسه.                وسایل الشیعه ـ ج 17 ـ 86 ـ باب الرمان ـ ص121

ترجمه: عبدالله بن سنان می‌گوید من از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود: شما را سفارش می‌کنم به خوردن انار شیرین، چرا که دانه‌ای از آن در معده‌ی مومن قرار نمی‌گیرد مگر این دو اثر را از خود به جای می‌گذارد. یکی از بین بردن بیماری و دیگری وسوسه شیطان را دور می‌کند.

4ـ عن عمرو بن ابراهیم عن الخراسانی (یعنی امام رضا علیه‌السلام) قال: أکل الرمان یزید فی ماء الرجل و یحسن الولد.                                                             وسایل الشیعه ـ‌ج 17 ـ باب الرمان ـ ص 122

ترجمه: عمربن ابراهیم می‌گوید: امام رضا علیه‌السلام می‌فرمود: از فواید خوردن انار این است که اولاً قوه شهویّه و منی انسان را زیاد می‌کند و ثانیاً فرزندش را نیکو می‌کند.

میوه‌ی آن خوراکی است و دارای مقدار کافی ویتامین C و مواد قندی و اسیدهای آلی می‌باشد. پوست، ریشه و ساقه درخت انار تانن فراوان و آلکالوئیدهای مختلف دارد که یکی از آنها پله‌تیرن است که بهترین گیاه داروی کرم کدو و سایر انگلهای روده می‌باشد.

میوه‌ی آن سرد و تر است و ضد بیماریهایی است که در اثر حرارت عارض شده باشند، برای مداوای ورمهای گرم داخلی مانند ورم کبد، ورم کلیه، ورم سایر احشاء داخلی مصرف می‌شود.

گاهی در اثر زیاده روی در بعضی اغذیه یا ادویه‌های تند خروج ادرار با سوزش همراه می‌شود و یا ممکن است خون ‌آلوده باشد در هر دوحالت با آب انار یا رب انار مداوا می‌گردد.

انار صفرا را روان و ترشح و دفع آن را آسان می‌کندو (ترش آن در مزاج گرم و شیرین آن در طبع سرد)

افرادی که به گلو درد مبتلا می‌شوند می‌توانند گل انار، یا پوست میوه‌ی آن را که دارای مقداری تانن و اسیدهای آلی و ضدعفونی کننده می‌باشد با مقداری برگ مورد و پوست خشخاش جوشانده و آب آن را صاف کرده روزی چند بار غرغره نمایند تا همراه با داروهای خوراکی به سرعت بیماری را بهبود بخشد.

افرادی که کرم کدو یا آسکاریس یا انگلهای دیگری در دستگاه گوارش مبتلا باشند می‌توانند مقداری به اندازه‌ی شش مثقال از پوست ریشه‌ی درخت انار را به مدت سه روز ناشتا هر روز دو مثقال جوشانده و میل کنند.

افرادی که در اثر زخم یا ناراحتی‌های معده استفراغ شدید و مداوم دارند اگر انار را با پوست بالای آتش گذاشته و کباب کنند و سپس آنرا بخورند استقراع آنها قطع می‌شود و بعد از رفع استفراغ باید چند روز عسل را در آب گرم حل کرده بخورنده تا معده و اثنی عشر را پاک کند.

و به تدریج خوردن غذا اقدام کنند و از معجون ریوند نیز استفاده کنند البته بعد از اعمال فوق.


 

انجیر

انجیر 

نام قرآنی: تین

نامهای متداول: فارسی، اردو،هندی، پنجابی، مراتی: انجیر؛ عربیـ تین؛ عبری: تینه؛ تلگو: انجورو؛ کشمیری:انجور؛ تامیلی، ملیالمی:‌ سیمای آتی؛ بنگالی: دو مور؛ سانسکریت:‌کاکودومبریکا؛ انگلیسی:Fig ؛ فرانسوی:Figue؛ آلمانی:Feige؛ لاتینی:Ficus؛ ایتالیایی:Fico؛ یونانی:Sukio,suko؛ روسی:Inzhir, figa؛ اسپانیایی: Higo.

نام علمی: Ficus carica  (از تیره توت Moraceae)

در قرآن مجید فقط یک مرتبه کلمه تین (انجیر) آمده است. اما این یگانه یادآوری اهمیتی بسیار دارد. خداوند به تین و زیتون، طور سینا و بلد امین (مکه) سوگند یاد می‌کند و می‌فرماید آدمی در این دنیا به نیکوترین اعتدالی آفریده شده است.

تین یا زیتون چه اشاره به درخت باشد، چه اشاره به جایی که این درختان در آن می‌رویند، در واقع بعلت اهمیتی که برای انسان دارند این دو نام در قرآن مجید آمده است. طول متوسط این درخت حدد 10 متر است و سالی دو بار میوه می‌دهد. این درخت تنها با وجود حشره‌ای به نام مگس انجیر میوه می دهد؛ در صورت نبودن این حشره باروری غیر ممکن است و میوه‌ای به دست نمی‌آید. لازم است این حشره به مناطق جدیدی که کاشت درخت انجیر در آن متداول می‌شود منتقل گردد و گرنه درخت انجیر ثمر نمی‌دهد.

انجیر ماده‌ای سرشار از مواد غذایی است و چون الیافی ندارد خوردن آن مخصوصاً پس از بهبود از بیماریهای طولانی تجویز می‌شود.

انجیر غذایی است کامل و بسادگی هضم می‌شود. از نظر طبی ماده‌ای است که سنگ کلیه و صفرا را برطرف می‌کند و در رفع انسداد خفیف کبد و طحال موثر است. این میوه برای بهبود بواسیر و نقرس تجویز می‌شود و برای نارسایی کبد نیز مفید است. در حدیثی حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله به بیماران مبتلا به بواسیر توصیه می‌کند که مرتباً انجیر بخورند.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: انجیر میوه بهشت است. آنرا بخورید که بواسیر را درمان می‌کند. ورم مفاصل را بهبود می‌بخشد. 

انجیر

1ـ قال رسول الله صلی الله علیه و آله: کل التین، فانه ینفع البواسیر و النقرس.

                                                بحارالانوار ـ ج 62 ـ باب نوادر طب النبی صلی‌الله علیه و آله ـ ص 297

        ترجمه: رسول الله خدا صلی الله علیه و آله فرمود: انجیر بخورید، پس همان انجیر نافع برای بیماری بواسیر و نقرس می‌باشد.

        2ـ قال رسول الله صلی‌الله علیه و آله: اکل التین أمان من القولنج و أکل السفر یذهب ظلمه البصر.

                                                                                                  بحارالانوار ـ ج 62 ـ باب نوادر ـ ص 296

        ترجمه: رسول خدا صلی‌الله علیه و‌ آله و سلم فرمود: انجیر بخورید که ایمنی از قولنج است و به بخورید که تاریکی و کم نوری چشم را از بین می‌برد.

        3ـ عن ابی الحسن الرضا علیه‌السلام قال: التین یذهب بالبخر و یشد العظم و ینبت الشعر و یذهب بالداء و لایحتاج معه إلی دواء و قال التین أشبه شی‌ء بنبات الجنه.

        ترجمه: امام رضا علیه‌السلام فرمود: انجیر بوی بد دهان را از بین می‌برد و استخوان را مستحکم می‌کند و موی را می‌رویاند و بیماریها را از بین‌می‌برد و همراه انجیر دیگر به داروهای دیگری احتیاج نیست و فرمودند: انجیر شبیه‌ترین چیز به نبات بهشت می‌باشد.

        میوه‌ی این گیاه دارای مواد قندی فراوان و طبیعی گرم است و ضمن استفاده غذایی جزء ملین‌های قندی به شمار می‌رود و از نظر ویتامین‌ غنی می‌باشد.

1)      افرادی که یبوست دارند انجیر را در شیر گاو خیسانده و میل نمایند.

2)      برای افرادی که سرفه‌های رطوبی دارند میوه‌ی انجیر نافع است.

با تفکر و تعقل یعنی تصورات و نتیجه‌گیری از فکر که بزرگترین موهبت انسانی است درمی‌یابیم که حکمت خلقت گیاهان بطور کلی بالاتر از خواص غذایی آنها بوده است. این نگرش کیفی ما را به رموزی آگاه می‌سازد که کلید آن را هم باید از حافظ اسرار جست.

آری آنگاه که  به این طبیعت پهناور با رنگها و بوها و مناظر و سطوح و اشکار گوناگون بر می‌خوریم گاهی مات و مبهوت از این عظمت و سرافکنده از این علم و عقل کل می‌شویم و یکباره دل را به معبود و مفسرین این علوم می‌سپاریم.

لذا با دقت در ظاهر گیاهان و پرسش از همه‌ی خواص آن کاربرد آنها را از منابع وسیع فقه اهل بیت علیهم السلام باید سوال کرد. این بیانات که تقریباً در کمتر کتابی به دقت آن موجود است می‌بایست هر یک برحسب مورد بیمار و بیماری ترجمه، تفسیر تحقیق و تجربه شود.

در این تحقیق که در حقیقت با تکیه به منبع وحی و نظرات عمیق و منطق علمای اسلامی بدست آمده است، سعی بر بیان گویای نظرات این رجال علم شده است و از اصطلاحات طب جدید حتی الامکان با ترجمه‌ی عربی اصیل معصومین نیز استفاده شده است. لذا شکل کاربردی آن در قرن اخیر که فراموش شده بوده است تجدید کشته و در نهایت نتیجه‌ی درمانی به تجربه بر روی بیماران واگذار می‌شود.

در هر حال این چکیده که از متون اصلی گرفته شده است می‌توان یک روش تدریس در دانشگاههای کشور ما و مراکز تدریس طب سنتی نیز باشد تا با علوم اهل بیت عصمت و طهارت از یک طرف و نیاز کشور ما آشنا شده و رفع مشکل را در دیار پهناور خود بیابند و همچون مستمندان همواره دست گدائی به دامن سلطه‌جویان ضد اسلام دراز ننمایند.

در هر حال هنر نویسندگان، اساتید و دانش پژوهان بیان حقایق عمیق گذشته به زبان روز است که حتی‌الامکان در این تحقیق بعمل آمده است.


 

بلادون

بلادون 

یارب، یاربّ، یا ربّ قوّ‌ علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمه جوانحی

ای پروردگار من، ای پروردگار من، ای پروردگار من

اعضایم را برای خدمت خود نیرومند ساز و در حرکت بسوی خود درونم را محکم کن.

به فارسی و در کتب طب سنتی با نامهای شاهبیزک و بلادون و بلادانه گفته می‌شود در کتب طب سنتی گیاه لفاح را نیز با نام شاهبیزک ذکر می‌کنند که نباید با بلادون اشتباه شود، البته هر دو گیاه سمی، قوی و از یک خانواده هستند ولی به هر حال دو گیاه کاملاً‌ متفاوت می‌باشند.

نام انگلیسی: Belladonna و ِِDeadlynighushade گویند گیاهی است از خانواده‌ی Solanaceae است.

نام علمی: Atropabelladonnal و مترادفهای آن A.acuminata RoyL. و A.lethalis salisb می‌باشد.

مشخصات گیاه:

گیاهی است چند ساله و علفی، ارتفاع آن تا 5/1 متر می‌رسد. برگهای آن متناوب به رنگ سبز تیره بیضی شکل نوک تیز گلهای آن درشت منفرد، آویزان به شکل زنگوله، میوه آن کروی کمی پهن می‌باشد.

خواص ـ کاربرد:

بلادون در طب سنتی به مصارف داخلی و خارجی می‌رسد برای تسکین دردهایی که با بسیاری از بیماریها همراه است به مقدار مجاز زیر نظر پزشک تجویز می‌شود. برای بسیاری از دملها به منظور سرباز کردن آن استعمال می‌شود و ضمناً در مواردی برای دردهای سرطانی، صرح، جنون، کزاز، آسم، رماتیسم مفصلی به میزان محدود و مجاز مصرف می‌شود. بلادون را سابقاً در مازندران (جمشید کش) نیز می‌گفتند زیرا ظاهراً‌«جمشید نامی» مقداری زیادی از میوه بلان به جای گیلاس خورده و همی باعث مرگ او شده است. اصولاًًًًًًًًً در مصارف درمانی از برگ، میوه، ریشه، تخم گیاه بلادون استفاده می‌شود که هر یک موارد مصرف خاصی دارند، با ید توجه داشت بلادون به هر حال سمی است و مصرف آن می‌تواند زیر نظر پزشک و در حد مجاز باشد.

بابونه

بابونه 

شاداب وضو بگیر تا عمرت دراز شود. نصایح 437

بابونه به طور کلی به تعدادی از گیاهان گفته می‌شود که از خانواده‌ی گیاهی Compositae و تیره‌ی فرعی Radiae می‌باشند از نظر شکل خارجی تا حدودی شبیه به هم هستند ضمن اینکه اختلافاتی کم و بیش در آنها وجود دارد گونه‌های مختلف آنها عبارتند از: Anthemis ، Pyrethrum,Chrysanthemun,Matricaria . در کتب طب سنتی با نام هانه، بابونه، بابونه صغیر، اقحوان صغیر، بابونه اصغر و عین الثور نامبرده شده است و در بازار به نامهای گل بابونه و بابونه رسمی و در برخی کتب با نام بهار معرفی شده است.

نام انگلیسی: Dyers chamomile, Yellow oxeye, Common chamomi Le

نام علمی: Anthemistinctorial  وSalisb.&sm

مشخصات گیاه:

گیاهی است یکساله، کوتاه، بلندی آن حداکثر به یک متر می‌رسد. با برگ‌های سبز بریده شده بسیار نازک شبیه به برگ شبت، گلهای آن خیلی کوچک شبیه به داودی ها است، گلها در طول فصلهای بهار و تابستان می‌رسند و می‌توان آنها را به تدریج که می‌رسند برای مصارف داروئی چید، گلهای زرد مایل به قهوه‌ای بسیار معطرند.

از نظر طبیعت:

طبق نظر و رای حکمای طب سنتی بابونه خیلی گرم و خشک است.

خواص ـ کاربرد:

از گلهای خشک آن بعنوان ضد اسپاسم برای تسکین تب مصرف می‌شود. حکما معتقدند که گرم کننده قوی و باز کننده گرفتگی و انسداد مجاری کبد، دهانه عروق، رقیق کننده‌ی خون غلیظ در مثانه، سنگ مثانه را خرد می‌کند، برای درد مثانه ورم طحال، استسقاء و رفع صدا و درد معده مفید است. بوییدن گل تازه‌ی آن خواب‌آور است اگر اسراف شود خواب‌آلودگی ایچاد می‌کند. در مورد بی‌خوابی پیران اگر هر شب بابونه را با جو در آب بجوشانند و روغن ایرسا به آن اضافه کنند به سر بیمار بمالند خواب راحتی می‌آورد. برگ و گل بابونه اثر کرم کشی دارد و در رفع کرمک مفید است. افزایش دهنده شیر و خون قاعدگی و عرق و رفع کنند یرقان و افزاینده ادرار و معالج سوزش آن است. گذاردن ضماد گیاه روی پیشانی برای تسکین سردرد و همچنین برای میگرن مفید است.

از عصاره گلهای تازه بابونه که شامل اسانس فراوانی است برای ضدعفونی کردن مخاط دهان و لثه پس از کشیدن دندان استفاده می‌شود و از چوشانده‌ی گلهای آن برای شفاف کردن و طلائی کردن رنگ موهای بور و برای بور کردن رنگ موهای بلوطی استفاده می‌شود.

در ایران مرسوم است که در بهار گیاه تازه بابونه به نام سبزی صحرائی در بازار عرضه می‌شود که با سایر سبزی‌ها در بعضی غذاها مصرف می‌شود. بابونه بعنوان مسکن و آرامبخش، تامین سلامت زنان، آرترو و درد مفاصل، پیشگیری از عفونت‌ها و در سیستم دفاعی بدن استفاده می‌شود. تحقیق جدید دیگری حاکی از ضد تومور بودن بابونه است ولی هنوز خیلی زود است درباره آثار ضد سرطانی بابونه اظهار نظر شود و احتمالاً در آتیه ممکن است این خاصیت گیاه مورد توجه قرار گیرد. از ضماد آن برای نرم کردن ورومهای سفت استفاده می‌شود و جوشانده‌ی غلیظتر گل‌های آن برای شست‌و شو، ضد عفونی و التیام زخم بسیار موثر و مفید است.

حداکثر مصرف آن 15 گرم مثلاً در سه وعده 5 گرمی است. 

بابونه در روایات

1ـ قال علی بن موسی بن الرضا علیه‌السلام: و من اراد دخلو الحمام للنوره فلیجتنب الجماع ذلک باثنتی عشره ساعه و هو تمام یوم، و لیطرح فی النوره شیئاً‌ من الصبر و الاقاقیا و الحضض، او یجمع ذلک و یاخذ منه البسیر اذ کان مجتمعاً‌ او متفرقاً‌و لا یلقی فی النوره شیئاً من ذلک حتی تماث النوره بالماء الحار الذی طبخ فیه بابونج و مرزنجوش أوورد بنفسج یابس، اوجمیع ذلک، اجزاء بسیره، مجموعه او متفرقه، بقدر ما یشرب الماء رائحته و لیکن الزرنیخ مثل سدس النوره.                                                                                  بحارالانوار ـ ج 62 ـ رساله الذهبیه

        ترجمه و شرح: امام رضا علیه السلام فرمودند: کسی که تصمیم دارد از نوره استفاده کند باید دوازده ساعت (یعنی یک روز کامل) از عمل جماع پرهیز کند و بعد هم نوره را با اندکی صبر و حضض (شیره فیل زهره) و اقاقیا مخلوط کند فرق ندارد که این مواد جدا جدا تهیه شود یا همه را یک جا بکوبند بعد قسمتی از آن کوبیده را با نوره مخلوط کنندولی باید رعایت کرد که تا نوره را بعمل نیاورند نباید ماده دیگری را به آن مخلوط کنند. نوره را با این ترتیب تهیه کنند: از بابونه‌، مرزنگوش، بنفشه‌ی خشک یا گل سرخ مقداری در آب داغ بریزند و نوره را با این جوشانده معطر خمیر کنند و مقدار اینها باید به میزانی باشد که آب داغ را معطر کنند. در نسبت مواد نوره هم باید رعایت شود که ذرنیخ از میزان یک ششم نسبت به سایر مواد تجاویز نکند.

طبیعت آن گرم و خشک است.

از نظر خواص لطیف کننده‌ی اعضا و پوست بدن و تحلیل برنده اورام است ترشح عرق و شیر و بول را زیاد می‌کند عقب افتادگی دوران جنسی زنان را باز می‌گرداند. خاصیت ضد سم هم دارد.

افرادی که ورم بیضه دارند مقداری گل بابونه را با مقداری گل ختمی و آرد جو کوبیده و با شیرگاو لواشک کننده و بر روی ورم بگذارند ورم از بین خواهد رفت.

مقدار خوراک از پودر گل یک مثقال و از جوشانده‌ی آن سه مثقال است.

هرگاه گل بابونه را با چهار برابر وزن آن روغن کنجد مخلوط نموده و در ظرف سربسته‌ای ریخته وبجوشانند تا آب آن تبخیر شودو روغن نسوزدو در ظرف سربسته‌ای به مدت چند هفته در آفتاب گذارند و در سه بار روغن را تجدید نمایند همان روغن بابونه است کارایی (ریختن روغن در گوش ثقل سامعه‌آی را که بر اثر ورممخاطر گوش و اندام‌های اطراف آن یا ورم پرده‌ی صماخ باشد برطرف می‌گرداند.برای درد کمر و نقرس مفیداست و چنانجه مقداری گل بابونه را پودر کرده با عسل مخلوط کرده میل شود برای قوای جنسی مفید است.


 

زنبق

زنبق 

جابرحیان صوفی به امام صادق علیه‌السلام نوشت:

یابن رسول الله بیماریی دارم که دردی است به صورت باد پوشاننده از سر تا قدم، حضرت برایشان پاسخ دادند که از استنشاق زنبق ناشتا استفاده کند و عنبر صبح.

به فارسی و کتب قدیم و کتب طب سنتی قدیم با نامهای زنبق و سوسن آزاد و سون ابیض و بیخ بنفشه، آسمان جونی و ایرسا نام برده می‌شود.

نام انگلیسی: Orris و Orrisroot و Rhizoma Iris گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌ی Iridaceae می‌باشد.

نام علمی: I.barbata  و Iris florentinal

مشخصات گیاه:

گیاهی است چند ساله، دارای ساقه زیرزمینی متورم، حجیم، گوشتی و بند بند که سطح خارجی آن خاکستری و مغزش سفید و طعمش تند است. تازه‌ی آن دارای بوی تهوع‌آوری است ولی وقتی که خشک شود بوی ضعیفی شبیه بوی بنفشه دارد. برگهای آن باریک دراز نوک تیز به رنگ سبز تیره و گلهای آن به رنگ کبود یا مخلوطی از ارغوانی، کبود و زرد با خطوط تیره است و در سطح فوقانی گلبرگهای آن تارهای مانند مو دیده می‌شود.

از نظر طبیعت:

طبق نظر و رأی حکمای طب سنتی ایرسا یا ساقه‌ی زیرزمینی زنبق از نظر طبیعت نسبتاً‌ گرم و از نظر تری و خشکی متعادل و انواع بری و صحرایی آن گرم و خشک است.

خواص ـ کاربرد:

از نظر حکمای طب سنتی ایران و سایر مناطق دنیا، بیخ تازه‌ی زنبق به مقدار کم، اثر مدر و خلط‌آور دارد ولی مقدار زیاد آن مسهل قوی و قی‌آور است و موجب ایجاد دل پیچه و دفع مقدار زیادی مدفوع می‌شود. خوردن مقدار متناسب آن نتایج مثبتی در بهبود بیماری‌های ریه، آسم، سیاه‌سرفه، گریپ، کبد و بواسیر از خود نشان می‌دهد. جوشانده‌ی 90-60 گرم بیخ تازه‌ی‌ آن در 1000 گرم آب مسهل و قی‌آور است و اگر به صورت قطره در گوش چکانیده شود برای تسکین درد گوش نافع است. مضمضه کردن آن مخلوط با سرکه برای تسکین درد دندان مفید است. خوردن دم کرده‌ی 60-40 گرم بیخ تازه‌ی آن در 1000 گرم آب جوش برای رفع خواب رفتن عضلات، رعشه، فلج، آسم، سستی بدن، سختی تنفس و برای ازدیاد حافظه و رفع درد ناحیه گلو مفید است. در ضمن تخم زنبق خواب آور است.


 

ریحان

ریحان 

نام قرآنی: ریحان

نامهای متداول : فارسی: شاه اسپرم، نازبویه؛ عربی: شاهسبوم، ریحان، حبق؛ اردو،هندی،گجراتی: سبزه؛ بنگالی، مراتی: سبجه؛ کشمیری:نیازبو؛ فرانسوی: Basilic لاتینی: Ocium آلمانی: Bailienایتالیایی: Basilico اسپانیایی: Albahaca روسی: Basilik یونانی: Basilikos

نام علمی: Ocimum (از تیره نعناع Labiatae, Lamiaceae

ریحان

نامهای متداول:  مراتی: سبجه؛ کشمیری: نیازبو؛ فرانسوی: basilico؛ لاتینی: Ocium؛ آلمانی: Bailien؛ ایتالیائی: Basilico‌؛ اسپانیایی: Albahaca؛ روسی:Basilik؛ یونانی:Basilikos؛

نام علمی: Ocimum basilicum( از تیره نعناع‌)

والحب ذوالعصف و الریحان                                                                   سوره رحمن /12

و دانه‌هایی که همراه با کاهند و نیز گیاهان خوشبو.

فروح و ریحان و جنت نعیم                                                                   سوره واقعه/89

برای اوست آسایش و روزی و بهشت پر نعمت.

در آینه فوق خداوند وجود ریحان در زمین را لطف و رحمت خدایی دانسته است.

معنای دیگر ریحان گل خوشبو است. خداوند نه گیاهان غذایی که گلها را نیز آفریده است.

همه ریحان را علفی خوشبو ترجمه کرده‌اند. در مجموعه‌ی گیاهی عربستان از ریحان با عنوان شاهسفرم «اسیموم باسیلیکوم» یاد می‌شود. در ایران ریحان فراوان است و شاه اسپرم یا «سلطان گیاهان» نامیده می‌شود. می‌گویند ریحان گیاه بومی کرمان است و از این رو گاهی آن را «حبز کرمان» می‌نامند.

تمامی قسمت‌های گیاه ریحان بسیار خوشبو است. این گیاه محرک، قابض خون، مسکن، مدر و ضد نفخ باشد.

بوییدن عصاره برگ آن عطسه آور است و دماغ را پاکیزه می‌کند . برای درمان ناراحتی‌های خفیف روانی و هیستریک نیز موثر است. برای درمان دل درد  بیماریهای پوستی نیز به کار می‌رود. دانه‌های لعابدار آن بسیار قابض است و برای بهبود اسهال‌ روده‌ای تجویز می‌شود. تحم ریحان برای ناراحتی های مجاری ادراری مانند سوزنک و کم ادراری نیز مفید است. ریشه‌ی ریحان بعنوان مرهم به کار می‌رود. در اروپا از ریحان برای خوشبو کردن بعضی از غذاها استفاده می‌کنند.


 

 

1ـ رحمن /12

والحب ذوالعصف و الریحان (12)

و دانه‌هایی که همراه با کاهند و نیز گیاهان خوشبو.

2ـ واقعه /89

فروح و ریحان و جنت نعیم (89)

برای اوست آسایش و روزی و بهشت پرنعمت.

در آیه فوق خداوند وجود ریحان در زمین را لطف و رحمت خدایی دانسته است.

معنای دیگر ریحان گل خوشبو است. خداوند نه گیاهان غذایی که گلها را نیز آفریده است.

همه ریحان را علفی گل خوشبو ترجمه کرده‌اند. در مجموعه‌ی گیاهی عربستان از ریحان با عنوان شاهسفرم (اسیموم باسیلیکوم) یاد می‌شود. در ایران ریحان فراوان است و شاه اسپرم یا (سلطان گیاهان) نامیده می‌شود.

می‌گویند ریحان گیاه بومی کرمان است.

تمامی قسمت‌های گیاه ریحان بسیار خوشبو است. این گیاه محرک، قابض خون، مسکن، مدر و ضدنفخ است. بوییدن عصاره برگ آن عطسه‌آور است و دماغ را پاکیزه می‌کند. برای درمان ناراحتی‌های خفیف روانی و هیستریک نیز موثر است. برای درمان دل درد و بیماریهای پوستی نیز به کار می‌رود. دانه لعابدار آن بسیار قابض است و برای بهبود اسهال روده‌ای تجویز می‌شود. تخم ریحان برای ناراحتی‌های مجاری ادراری مانند سوزنک و کم ادراری نیز مفید است. ریشه‌ی ریحان بعنوان مرهم به کار می‌رود. در اروپا از ریحان برای خوشبو کردن بعضی از غذاها استفاده می‌کنند. ریحان بنفش در کاهش وزن گاهی مصرف دارد بخور ریحان برای میگرن تجویز می‌گردد.د

حالات بیمار ناشی از بی‌اشتهایی و ضعف و لاغری را از بین می‌برد و چون اثر نیرو دهنده دارد، در بی‌نظمی‌های عمومی بدن موثر واقع می‌شود. در کاهش چربی خون نیز موثر است.

از معایب دانه شنبلیله فقط بوی ناپسند آن است که چنانچه با مواد معطر یا شیرین مخلوط شود عیب آن بر طرف می‌شود.

مقدار مصرف:

جوشانده 30 تا 50 هزار دانه نیم کوب شنبلیله که به مدت طولانی جوشانده باشند به صورت خوراکی و در استعمال خارجی جوشانده 60 تا 120 در هزار به مصرف می‌رسد. معمولاً 50 گرم از گیاه و 25 گرم از تخم استفاده می‌شود.

با پختن 3 تا 4 قاشق آرد شنبلیله در سرکه، می‌توان ضماد چربی جهت التهاب‌های سطحی بدن، چرکین شدن بافت ملتحمه زیر پوست و اولسرها تهیه نمود.

در استعمال خارجی، آرد دانه شنبلیله را می‌توان به جای آرد دانه کتان در تهیه ضماد مورد استفاده قرار داد.