عود
1ـ محمد بن یحیی عن موسی بن الحسن بن عامر ابیالعباس عن موسی بن القاسم قال حدثنی ابو زید قال اخبرنی مولی لجعفر بن محمد (علیهالسلام) قال مرض بعضی فجر جنا الیه نموده و نحن عده من موالی جعفر فاستقبلنا جعفر (علیهالسلام) فی بعض الطریق فقال لنا این تریدون فقلنا نرید فلانا نعوده فقال لنا قفوا فقال مع احدکم تفاحه او سفر جله او اترجه او لعقه من طیب او قطعه من عود بخور فقلنا ما معنا شیء من هذا فقال اما تعلمون ان المریض یستریح الی کل ما اذخل به علیه.
ترجمه: ابوزید گفت: مولایم از امام صادق علیهالسلام خبر داد. گفت که بعضی از دوستان آن حضرت بیمار شدند در نتیجه ما به سوی آن حضرت خارج شد (راه افتادیم) و بازگشتیم. ما عدهای از دوستان امام جعفر صادق علیهالسلام بودیم به همین دلیل امام علیهالسلام قسمتی از راه را به استقبال ما آمده بودند به ما فرمودند به کجا قصد داشتید بروید ما نیز گفتیم به فلان مکان پس به ما فرمودند بایستید ما هم ایستادیم امام به هر یکی از ما سیب یا به یا بالنگ یا به مقدار یک بار مصرف عطر یا قطعهای از چوب عود یا بخور عود را دستور میدادند. از امام معنای این دستورات را پرسیدیم، امام فرمودند آیا نمیدانید که همانا مریض به خاطر آنچه برایش میآورند آرام میگیرد.
2ـ محمد ین یحیی عن علی بن ابراهیم الجعفری عن بعض اصحابه رفعه قال قال ابو عبدالله (علیهالسلام) یبقی ریح العود التی فی البدن اربعین یوما و یبقی ریح عود المطراه عشرین یوما.
ترجمه: محمد ین یحیی... گفت امام صادق علیهالسلام فرمودند: بوی عطر عود تا زمانی که در بدن است، چهل روز باقی میماند و بوی عود المطراه (عود تازه و تر) بیست روز باقی میماند.
3ـ و روی عمر بن أذینه عن زراره عن ابی جعفر علیهالسلام قال سالته عن المریض کیف یسجد فقال علی خمره او علی مروحه او علی سواک یرفع الیه و هو افضل من الایماء إنما کره من کره علی المروحه من اجل الاوثان التی کانت تعبد من دونالله و انا لم نعبد غیر الله قط فاسجدوا علی المروحه و علی السواک و علی عود.
ترجمه: زراده از امام جعفر صادق علیهالسلام روایت کرده که امام در مورد چگونگی سجده کردن بیماران را سؤال نمودم امام فرمودند: بر روپوش یا بر حصیر باد بزن یا برچوب مسوالک که عرضش بلند است میتوان سجده کرد و این چنین سجده کردن از اشاره کردن برتر و بالاتر است. همانا سجده را برخی زشت میدانند به خاطر بتهایی که عبادت میکردند زیرا این بتها اشیاء غیر خدا بودند و ما میگوئیم که بر اینها سجده جایز است (اشکال ندارد) چون غیر خدا را ما هرگز عبادت نمیکنیم. پس سجده کنید بر باد بزن و مسواک و عود.
این چوب بسیار خوشبو است و هنگام سوزائیدن آن اسانس بسیار خوشبوئی در فضا پراکنده میشود که اثرات طبی فراوان نیز دارا میباشد. طبیعت آن گرم و خشک است.
گیاهی است مفرح و مقوی دماغی و اعصاب و حواس دهگانه انسان بوده و قلب و کلیه اعضاء بدن را قوی میسازد.
جویدن مقداری از چوب عود برای برطرف کردن بوی بد دهان چنانچه منشاء آن از معده یا ششها نباشد موثر است و بوی بد دهان را برطرف میسازد.
خوردن مقداری از چوب عود سبب تقیت عمومی بدن و به خصوص تقویت قوای دماغی میشود و سبب تقویت لثهها و دندانها میشود.
اگر برای استفراغ شددی اطفاع که قطع نمیشود مقداری عود را در آتش انداخته و ظرفی را به صورت معکوس بالای آن بگیرند تا به دود عود خوب آغشته شود سپس مقداری شیر در آن ظرف بدوشند و با دود مذکور مخلوط نمایند و به طفل بخورانند استفراغ آن بند میآید. برای شب ادراری طفل نیز مقداری عود به او بخورانند شب ادراری او متوقف خواهد شد.
چنانچه ترشحات رحم بیش از حد طبیعی باشد و ناراحتیهایی را به دنبال دارد و مانع چسبیدن جنین به جدار رحم میشود و اکثر بچههایشان دختر میشود مقداری از این دارو را بخورند و مقداری را سوزانیده و دود آن را به خود بدهند رطوبات زیادی را خشک نموده و رحم را به حال طبیعی باز میگرداند.[6]
مقدار خوراک از چوب عود پنج گرم است لکن افراد گرم مزاج بهتر است که مقدار کمتری میل نمایند.
برای افراد رطوبی و بلغمی مزاج بسیار مفید است و هنگام مصرف پودر کرده با شکر میل نمایند و گاهی نیز پنج گرم را دو قسمت کرده نیمی را صبح و نیمی را شب میخورند چنانچه شخص پس از خوردن این دارو احساس حرارت زیاد یا ناراحتی کند میتواند با خوردن مقداری سکنجبین اثر آن را خنثی نماید.
لازم به تذکر است آن چه امروز،بعنوان عود در بازار فروخته میشود اکثرات ترکیبات شیمیایی بوده و چوب درت عود نیت و مادهای است سمی و هیچ یک از اثرات عود طبیعی را ندارد.