منابع گیاهی و میوه ها در طب قدیم

گزیده ای از نرم افزار دایره المعارف سلامت با طبیعت

منابع گیاهی و میوه ها در طب قدیم

گزیده ای از نرم افزار دایره المعارف سلامت با طبیعت

موز

موز 

1ـ عن ابی أسامه قال: دخلت علی ابی عبدالله علیه‌السلام فقرب الی موزا فأکلته.

                                                                                     وسایل الشیعه ـ ج 17 ـ‌باب الموز ـ 100 ـ ص 136

ترجمه: ابی اسامه گفت: بر امام صادق علیه‌السلام داخل شدم آن حضرت موزی را آورد و من آن را خوردم.

2ـ عن یحیی بن موسی الصنعانی قال:‌اخلت علی أبی الحسن الرضا علیه السلام بمنی و ابوجعفر الثانی علیه‌السلام علی فخذه و هو یقشر موزا و یطعمه.                      وسایل الشیعه ـ ج 17 ـ‌باب الموز ـ 100 ـ ص 137

ترجمه: یحیی بن موسی صنعانی گفت: به خدمت امام رضا علیه‌السلام در منی رسیدم در حالی که امام جواد علیه السلام بر روی زانویش نشسته بوده و امام رضا علیه‌السلام موزی را پوست کند و به امام جواد علیه‌السلام خوراند.

طلح=کیله (هندی ) گیاهی است از تیره موز

مغز ساقه این درخت خوراکی و مغذی است و کنجیال نام دارد و هنگامی که درخت چندان میوه‌ای نمی‌دهد مغز ساقه را در آورده و پس از طبخ می‌خورند. در بعضی از سرزمینها میوه موز اختصاص به فصل معینی ندارد و در تمام سال میوه می‌دهد. میوه موز ارزش غذایی فراوان دارد و کالری زیاد ایجاد می‌نماید.

موز میوه‌ای است تقریباً دیر هضم و افراد دارای دستگاه گوارش تنبل باید کمتر و بتدریج بخورند تا بخوردن آن عادت نمایند. میوه‌ای است خون‌زا و برای افراد کم خون مناسب است و بدن را نیز فربه و قوی می‌گرداند/

ملین سینه بوده و سرفه‌های خشک را مداوا می‌کند. اسهال را می‌بندد قدرت جنسی را زیاد می‌کند.

لاغری غیرطبیعی را از بین می‌برد اما در صورتی‌ که اسباب لاغری بیماری یا انگل باشد ابتدا بطرف نمودن اسباب لاغری مقدم است.

چنانچه میوه موز را با مغز دانه خربزه میل نماید سبب نیکویی رنگ رخساره و زیبایی چهره می‌گردد.


 

ترنجبین

ترنجبین 

به فارسی ترنجبین، ترنگبین، ترانگبین گفته می‌شود، به عربی ترنجبین.

نام انگلیسی: Manna of hedy

نام علمی: Sarun

ماده‌ایی است شیرین از منها که روی گیاه «حاج» «خارشتر» یا خاربزی می‌نشیند. درختچه‌ایی کوچک گسترده روی زمین که بلندی آن از نیم متر تا یک متر خاردار است و کرکهای تیزی دارد غلاف میوه آن کرکدار کمی ضخیم و خمیده اسفنجی و تخمدان آن پوشیده از تارهای ابریشمی است. ریشه آن بسیار عمیق است تا به آب برسد. دانه‌های آن در ابعاد ارزن و به رنگ سرخ است. این گیاه را به آن سبب علف ترنجبین گویند که در فصل گرمای تابستان روی برگ و شاخه‌های آن قطرات سخت ترنجبین به شکل شنبم سفت شده باشد، دیده می‌شود.

خواص ـ کاربردی:

خارشتر یا گیاه «الحاج» از نظ طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است. از نظر خواص معتقد هستند که این گیاه مدر و مسهل است برای سینه بسیار خوب است، جوشانده آن معرق است مالیدن روغن برگهای آن روماتیسم بسیار مفید است. گلهای آن برای بواسیر بسیار مفید است. عرق خارشتر اگر مدتی با مداومت خورده شود برای دفع سنگ کلیه و مثانه تا حدودی موثر است.

ترنجبین از این گیاه بدست می‌آید.

معمولاً در مناطقی که این گیاه ترنجبین نمی‌دهد به مصرف تعلیف دام شتر و بز می‌رسد. به همین جهت این گیاه به خارشتر و خار بز معروف شده است. در مناطقی که این ترنجبین می‌دهد شتر و بز خیلی دوست دارند از آن تعلیف شوند و پرورا هم می‌شوند.

سابقاً مرسوم بود از ترنجبین در خراسان و یزد در کارخانجات ساده قندگیری به طور سنتی قند می‌گرفتند. ولی بعدها چون فروش ترنجبین از نظر داروئی بازار بهتری پیدا کرد فقط بعنوان دارو می‌فروشند.

از نظر خواص ترنجبین طبق نظر حکمای طب سنتی کمی گرم و در عین حال تر می‌باشد. به طور کلی ملین و مسهل صفرا بوده و در مورد سرفه، درد سینه، تسکین عطش و تبهای گرم از شیر خشت لطیف‌تر و موثرتر است. با آب پنیر برای اخراج سوخته با ماءالشعیر برای دفع اخلاط گرم و مخلوط با کره برای بازکردن ادرار در مواردی که ترشخ ادرار بند می‌آید و مداومت در مصرف آن با شیر تازه برای تحریک قوه باء مفید است. برای این کار باید 30 گرم آن را با 200 گرم شیر تازه هر بار بیاشامند.

اگر ترنجبین با آب زیره خورده شود برای صدای شکم که با تب خفیفی توام باشد نافع است.

توجه: خوردن ترنجبین برای بیماران مبتلا به حصبه، اسهال خونی، بواسیر و خون ادراری مضر است. ترنجبین برای طحال و اشخاص گرم مزاج مضر است.

برای تهیه: مقدار لازم ترنجبین را در آب جوش می‌ریزند تا حل شود و آب صاف روی آن را برداشته می‌گذارند تا کمی بماند و مواد خارجی آن ته نشین شود و مایع صاف روی آن خوردنی است. اگر صبح ناشتا خورده شود موثرتر است مقدار خوراک آن 35_ 13 گرم است.

شیخ‌‌الرئیس بوعلی سینا معتقد است: ترنجبین شبنمی است که اکثراً در خراسان و ماوراء النهر فرود آید و در مملکت ما بیشتر بر گیاه «حاج» می‌نشیند. تازه و سفیدش خوب است. مزاج آن معتدل و مایل به گرمی است. خواص آن ملین است و زداینده‌، دوای سرفه است و سینه را نرم می‌کند، تشنگی را فرو می‌نشاند. اسهالش ملایم است و صفرا بیرون آورد و داروی اسهالش ده مثقال تا 20 مثقال بر حسب مزاج شخص است.

از نظر شیمیایی:

روشن شده است که در ترنجبین به مقدار زیادی قندساکاروز وجود دارد.

طبیعت این صمغ گرم و تر بوده و داروئی است مدر صفرا و کم کننده تب و برای درد سینه و سرفه نیز مفید است و چنانچه با زیره دم کرده و میل کنند قراقر و صداهای دستگاه گوارش را ساکت می‌کند.

افرادی که جوش‌های آبله مانند در روی بدن دارند که با تب همراه است و همچنین بیمار حصبه‌ای و اسهال خونی و افرادی که در ادرار آنان خون وجود دارد در خوردن آن مجاز نیستند.


 

تره تیزک

تره تیزک 

1ـ عن ابی عبدالله علیه السلام قال: ما تصبح رجل من الجر جیر بعد أن یصلّی العشاء الا بات تلک اللیله تنازعه الی جذام.

ترجمه: امام صادق علیه السلام فرمودند:مرد شکمش را از شاهی پر نمی کند بعد از خواندن نماز عشاءمگر اینکه آنشب را به صبح می‌رساند در حالیکه نفسش او را بسوی جذام می‌کشاند.

2ـ عن أبی عبدالله علیه‌السلام قال: من آکل الجرجیر باللیل ضرب علیه عرق الجذام و بات ینزف الدم.

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام فرمود: کسی که ترتیزک را در شب بخرد جذام بر او غلبه می‌کند و به خونریزی منتهی می‌شود.

3ـ عن ابی بصیر قال: سال رجل اباعبدالله علیه‌السلام عن البقل فقال: الهندباء‌و الباد زوج لنا و الجرجیر لبنی امیه.

ترجمه: ابن بصیر گفت:‌مردی از ابا عبدالله علیه السلام درباره سبزی سوال کرد، پس فرمودند: کاسنی بادزوج (ریحان کوهی) برای ماست و ترتیزک برای بنی‌امیه می‌باشد.

4ـ عن جابر، عن ابی جعفر علیه السلام قال: الجرجیر شجره علی باب النار.

امام باقر علیه السلام فرمود: شاهی (ترتیزک) درختی بر آتش جهنم است.

5ـ عن أبی عبدالله علیه‌السلام قال: کانی أنظربها تهتز فی النار.

ترجمه: امام صادق علیه السلام فرمود: همانا می‌بینم که (شاهی) در آتش به حرکت در می‌آید. (در جهنم می‌روید)

6ـ محمدبن الحسین الرضی فی (المجازات النبویه) عنه علیه السلام انه قال فی الجرجیر: ما من عبدبات و فی جوفه شیء من هذه البقله ألابات الجذام یرفرف علی رأسه حتی یصبح، إما أن یسلم، إما ان یطب.

ترجمه: محمد بن الحسین الرضی در کتاب «مجازات النبویه» از معصوم علیه‌السلام که درباره ترتیزک فرمودند: هیچ عبدی صبح نمی‌کند حال آنکه در شکمش از این سبزی باشد مگر اینکه با جذام صبح می‌کند که در سرش جذام پیشرفت می‌کند تا اینکه به صبح برسد یا اینکه سالم بماند و یا هلاک گردد.

از تیره شب‌بو علفی و خوراکی که همراه با سبزیجات خورده می‌شود.در بردارنده چند نوع ویتامین و املاح مختلف گیاهی است. اشتها‌آور و مقوی اعضا بدن. دانه این گیاه را همراه با داروهای دیگر در ساختن معجون‌ها به کار می‌برند برای افرادی که عرق بدنشان بوی بد می‌دهد اگر چند روزی ناشتا تره تیزک بخورند و حمام کنند بوی بد زیر بغل زایل می‌گردد.


 

سیاه دانه

سیاه دانه 

یا ایها الناس اذکرو نعمه‌الله علیکم و هل من خالق غیرالله یرزقکم من السماء و الارض.

ای مردم نعمت‌هائی که خدا به شما مرحمت فرموده بیاد آورید.

آیا آفریدگاری غیر از خداوند هست که شما را از آسمان و زمین روزی دهد؟ (قرآن3-35)

قال رسول‌الله صلی الله علیه و‌ آله: الشونیز دواء من کل داء الاالسام.

سیاهدانه برای هر دردی درمان است بجز مرگ.

به فارسی سیاهدانه یا سیاه تخمه در کتاب طب سنتی با نامهای شونیز و شونوز آمده است به عربی آن را حب‌السودا و کمون السود می‌نمامند.

نام انگلسیی: Blak Cumin

نام علمی: «L»Nigella Sativa

طبیعت سیاهدانه خیلی گرم و خشک است. برخی پوست آن را گرم و خشک و مغزش را گرم و تر می‌دانند.

رنگ تخم سیاه ولی مغز آن سفید می‌باشد این داروی گرانبها و غذای با ارزش گیاهی تا چندین سال خاصیت دارویی خود را حفظ می‌نماید. (حدود هفت سال)

خواص درمانی:

خواص آن گرم است. رطوبتها را خشک می‌کند. اخلاط را اعتدال می‌بخشد و اخلاط را رقیق می‌کند. ضدفشار خون، زیاد کننده‌ی شیر، ضداسپاسم و کرم و بهترین داروی رینیت آلرژیک بصورت محلول در روغن زیتون است.

ضماد آن با سرکه محلل زگیل‌ها بوده، داروی موثر بر روی بیماری برص یا وی تیلی گو می‌باشد، هم بصورت خوراکی و هم مالیدنی.

سیاه‌دانه مدر بوده، اخلاط اضافی را خشک می‌نمید. ضد سم، ضد کلیت و بورنشیت و نیز مسکن سرفه می‌باشد. مالیدن آن با روغن زیتون به پوست بدن پاک کننده بشره است. خاکستر آن با مورد برای بهبود بواسیر بکار می رود. سیاهدانه داروی موثری برای دردهای مفصلی می‌باشد هم بصورت دم کرده و هم پودر آن با عسل. اگر با روغن سرخ شود و خورده شود. برای درخشان کردن رنگ صورت خوب است. اگر با عسل خورده شود برای سنگ کلیه مثانه و رفع تبهای مزمن خوب است.

محلول سیاهدانه و سرکه برای خارش و حساسیت پوست بصورت مالیدنی می‌باشد. بو داده سیاهدانه با موم و روغن حنا یا روغن دیگری ضد ریزش مو بوده و رویش آنرا نیز تسیرع می‌نماید. بوئیدن سیاهدانه برای لرزش اندام و ناراحتی عصبی موثر است زیرا بر روی اعصاب مرکزی اثر مفیدی دارد. سیاهدانه محرک نیروی جنیس است.

ثابت شده است که هیستامین بوجود آمده در برونشهای آسمی را خنثی مینماید.

خواص ـ کاربردی:

خواصی که از نظر طب گیاهی بر آن مترتب است بطور خلاصه چنین است: لاغر کننده، رقیق و خارج کننده خلط سینه ـ تصفیه کننده خون ـ دافع اخلاط زیان آور‌ـ زیاد کننده ادرار و شیر و خشک کننده ترشحات زخم‌ها و تراوش ندول چرکی و غرورها ـ‌خنثی کننده خون کثیف شده بعلت سردی، بخورد و اسپری آن دور کننده حشرات ـ‌ ضد اسپاسم و قولنج ـ‌مسکن سرفه ـ ضد تنگی نفس  آسمی‌ها با عسل و نافع برای استفراغ خونی و خونریزی سینه ضد یرقان و عطش و نارسائی کبدی‌ـ موثر بر نارسائی کبدی و طحال ـ روغن آن باز کننده رنگ پوست و شفاف کننده آن ـ خوردن آن با سرکه ـ ضد انگلهای گوارشی ـ موثر بر ویروس هاری و گزیدن عقرب ـ‌خنثی کننده سموم وارده به بدن مثل سموم زنبور و حشرات دیگر ـ خوردن آن با سکنجبین ضد تب. موثر بر سنگ کلیه ـ مالیدن آن با سرکه ضد خالهای پوستی و پوسته ریزی بدن ـ ضماد آن با آمونیاک رقیق شده جهت تحلیل و از بین بردن تومورها و خالها ـ مالیدن آن با سرکه ضد لک صورت ـ ضماد آن با سرکه ضد کچلی و اگزماهای تر (بسیار موثر)‌است. خوردن آن با عصل ضد دردهای قاعدگی ـ با روغن گل سرخ برای جرب و خارشهای پوستی و آلرژی‌ها ـ‌کوبیده آن با موم و حنا و روغن زیتون بهترین دارو برای ریزیش مو و روئیدن آن ـ‌مالیدن آن با گلاب مفید برای زخم‌های خارش‌دار ـ‌ساق پا (قارچی ـ جرب ـ پسوریازیس، اگزما) ـ با آمونیاک رقیق شده جهت کورک‌های آبدار سر بصورت مالیدنی‌ـ‌خوردن آن با عسل موثر برای لرزش اندامهای و لقوه ـ‌ضماد آن به قسمت جلوی سر (فونتانل ـ ملاج) برای آبریزش دائم بینی و زکامهای فصلی موثر است. ضماد آن با روغن به نواحی دردناک و متورم موثر و مفید است. مضمضه آن با سرکه مسکن درد دندان‌ـ خوردن آن با کندر و روغن زیتون موثر برای تقویت باه و ناتوانی جنسی ـ ضد دردهای پراکنده بعلت ضعف و ناتوانی عمومی و اثرات بیشمار دیگر می‌باشد.

1ـ اسراف در خوردن سیاهدانه برای کلیه‌ها مضر است و موجب ورم و دردگلو می‌شود.

2ـ برای خانمهای باردار خطرناک است برای تقویت زنان بعد از زایمان تجویز می‌شود.

3ـ مقدار خوراک در سرد مزاجها 8 گرم و در گرم مزاجها 2 گرم می‌باشد.

درباره‌ی سیاهدانه و ارزش آن حدیثی از نبی اکرم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم را زینت بخش کلام می‌سازیم:

فی الیله الاسری: مامررت بملأ من الملائکه الّا ان قالوا یا محمد احتجم و أمر امتک بالحجامه و ما تداویتم به الحجامه،الشونیز و القسط.

شب معراج در اثناء‌پیمودن راه، به عده‌آی از ملائکه (فرشتگان) برخورد کردم که می‌گفتند: ای محمد (صلی الله علیه و آله) حجامت را به امت توصیه بفرما و بهترین درمان برای شما حجامت و خوردن سیاهدانه و قسط است.

1ـ فقه الرضا علیه‌السلام قال: اروی عن العالم علیه السلام: ان حبه السودا مبارکه یخرج الداء الدفین من البدن.

ترجمه: از فقه الرضا علیه السلام از امام موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده است که سیاهدانه مبارک است و بیماریهای مزمن را از بدن خارج می‌نماید.

2ـ عن فیه الرضا: ان حبه السوداء‌ شفاء من کل داء الاالسام،‌ علیکم بالعسل و حبه السوداء.

ترجمه: از او علیه‌السلام روایت شده است همانا سیاهدانه از هر بیماری شفاهست و بر شما باد به مصرف عسل و سیاهدانه.

3ـ عن ابی جعفر علیه‌السلام قال: رسول الله صلی الله علیه و آله و سیم و فی هذه: الحبه السوداء، إن فیها شفاء من کل داء الا السام فقیل: یا رسول الله و ما السام ؟ قال: الموت

ترجمه: از ابی جعفر علیه‌السلام نقل شده که رسول خدا فرمودند درباره سیاه‌دانه: یعنی اینکه سیاهدانه شفای کل امراض در آن می‌باشد مگر مرگ، پس شخص سوال کرد از رسول خدا سام چیست؟ فرمودند: موت و در گذشتن.

4ـ‌عن المفضل قال: شکوت إلی أبی عبدالله علیه أنی ألقی من البول شده فقال: خذمن الشونیز فی آخر اللیل.

ترجمه:‌از فضل یا مفضل روایت شده است که به امام صادق علیه‌السلام از سختی ادرار کردن شکایت کردم فرمودند: از سیاهدانه در آخر شب استفاده کن.

5 ـ عن أبی عبدالله علیه السلام قال: أن فی الشونیز شفاء من کل داء ، فأنا آخذه للحمی و الصداع و الرمد، و لوجع البطن و لکل مایعرض لی من الأوجاع، یشفینی الله عزوجل به.

ترجمه: در بیان امام صادق علیه‌السلام چنین آمده است. همانا سیاهدانه شفای هر دردیست. من آن را برای تب، سردرد، درد چشم و شکمو سایر دردها مصرف می‌کنم و باذن خداوند شفا می‌یابم.

6ـ المکارم: قال رسول الله: ان هذه الحبه السوداء فیه شفاء منکل داء الا السام. فقلت:‌و ما السام؟ قال:‌الموت. قلت: و ما الحبه السوداء؟‌ قال: الشونیز. قلت:‌و کیف أصنع؟ قال:‌تأخذ احدی و عشرین حبه فتجعلها فی حرقه و تنقعها فی الماء لیله،  فاذا أصبحت فطرت فی المنخر الایمن قطره، و فی الایسر قطرتین، فاذا کان فی الیوم الثانی قطرت فی الایمن قطرتین و فی الایسر قطره، فاذا کان فی الیوم الثالث قطرت فی‌الایمن قطره و فی الایسر قطرتین تخالف بینهما ثلاثه أیام. قال سعد: و تجدد الحب فی کل یوم.

ترجمه: در کتاب مکارم الاخلاق رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بیان شده است: همانا در سیاهدانه شفای همه بیماریها است مگر سام. پس گفتم:‌سام چیست؟ فرمودند: مرگ. گفتم: سیاهدانه چیست ؟ فرمودند: شونیز. گفتم: چگونه برای مصرف آن را آمده کنم؟ فرمودند: بیست و یک عدد آنرا در پارچه‌ای داخل آب در شب قرار می‌دهی، صبح یک قطره در بینی راست و یک قطره در بینی چپ می‌چکانید، در روز سوم در بینی راست دو قطره و چهارم در بینی چپ دو قطره، در روز پنجم سه قطره در راست و ششم سه قطره در چپ، سه روز عکس همدیگر پس سعد گفته: هر روز این دانه را عوض می‌کنی.

طبیعت آن گرم و خشک و اندام مورد استفاده دانه آن است. دانه این گیاه زیاد کننده شیر است در مادران شیرده‌ـ‌ مدربول ـ ‌دفع کنده نفخ  شکم و چون ساق کننده چنین است خوردن آن جز مقدار اندک برای زنان باردار جایز نیست و برای خارج کردن جنین مرده از داخل رحم خورانیدن دودی مقداری معینی از دانه‌های سیاهدانه سبب حرکات ماهیچه‌های دیواره‌های رحم شده و جنین مرده به این طریق خارج میگردد. اگر مدتی مقداری سیاه‌دانه را با سرکه دمکرده میل نمایند بعضی از انگل‌های دستگاه گوارش را کشته و اخراج می‌سازد. مقدار خوراک 5 تا 8 گرم است.

در معالجه تب‌های کهنه رطوبی و یا جهت اخراج سنگ‌های کلیه و مجاری ادراری مقدار هفت تا ده گرم سیاه‌دانه را با مقداری آب نیم گرم و عسل مخلوط کرده می‌خورند این عمل سختی خروج ادرار را آسان می‌سازد.

اگر سیاهدانه را در سرکه انگوری بجوشانند و حاصل را بر روی خالهای بدن و یا زگیل‌ها بگذارند بعضی از آنها را از بین می‌برد.

اگر پودر سیاهدانه را با مقداری حنا و روغن سوسن مخلوط کرده و بر قسمتی از بدن مانند سر یا صورت که موی آن ریخته باشد بگذارند سبب رویش موها شده و از ریزش بقیه موها جلوگیری می‌کند.

افرادی که زکام رطوبی بسیار شده و عطسه بسیار می‌زنند اگر مقداری سیاه‌دانه را در روغن زیتون جوشانیدهو چند قطره آن را در بینی بچکانند ناراحتی را نقصان می‌دهد.

مغز آن سرد و پوست آن گرم، معمولاً معتدل است در مقالات خارجی برای درمان بیش از 30 بیماری بکار می‌رود که شامل:

1)  آسم و علائم برونشیت تنفسی: یک قاشق مرباخوری روغن سیاهدانه در قهوه میل شود هر شب موقع خواب این روغن به قفسه سینه مالیده می‌شود و بخور مخلوط روغن با آب داغ انجام می‌گردد.

2)  رشد مو و جلوگیری از سفید شدن مو: ماساژ روغن به طوری که مطمئن شویم که روغن به ریشه مو نفوذ کرده است: بعد از شستن مو ماساژ آب لیمو ترش و باقی مانده آن تا 15 دقیقه، سپس شستن آن با سدر و بعد از خشک کردن، ماساژ پوست سر و مو با روغن سیاهدانه و خوردن یک قاشق مرباخوری از آن با چای و قهو نیز مفید است.

3)  افزایش ترشح شیر: 250 گرم عسل با 250 گرم سیاهدانه مخلوط نموده 2 قاشق غذاخوری از آن با یک قاشق مرباخوری روغن سیاهدانه، مخلوط روزانه میل شود.[1]

4)  سرماخوردگی و تورم مخاط بینی: دانه‌های آن را سوزانده داخل روغن سیاهدانه یا هر روغن گیاهی ریخته روزی سه تا چهار بار به صورت قطره در بینی می‌چکانند.

5)  فیبروزکیستیک:‌ماساژ روغن سیاهدانه به قفسه صدری و نوشیدن یک قاشق مرباخوری از آن با یک قاشق مرباخوری از عسل که تا روزی سه بار در روز قابل تکرار است.

6)  دیابت: یک فنجان سیاهدانه[2]، یک فنجان دانه ترتیزک، نصف فنجان دانه انار، نصف فنجان شاه تره با هم مخلوط و آسیاب شود سپس نصف قاشق مرباخوری از این مخلوط با یک قاشق مرباخوری روغن سیاهدانه یا روغن خردل قبل از صبحانه تا یک ماه می‌شود.

7)   اسهال: مخلوط یک فنجان ماست با سیاهدانه، همراه نهار و شام تا رفع علائم مصرف شود.

8)  کمر درد: ماساژ توام با کشش روغن سیاهدانه نسبتاً ولرم و خوردن یک قاشق مرباخوری روغن 3 بار در روز (مخلوط با مایعات عسل)

9)  درد دندان و لثه:‌سرکه سیب با جوشانده سیاهدانه و روغن سیاهدانه مخلوط شود سپس برای شستشوی دهان و ماساژ لثه استفاده بشود.

10)  سردرد: مالیدن روغن سیاهدانه به پیشانی و پشت گوش و بستن سر و خوردن یک قاشق مرباخوری از روغن سیاهدانه صبح ناشتا برای رفع سردرد مفید است.

11)  التهاب مفاصل و کشاله ران: شستشوی ناحیه مبتلا با صابونو پس از خشک کردن آن مالیدن روغن سیاهدانه این عمل سه روز دیگر تکرار شود.

12)   ناراحتی دیسک: ماساژ روغن گرم برای کاهش درد مفید است.

13)  سرفه‌های خشک:‌خوردن یک قاشق مرباخوری روغن سیاهدانه با قهوه دو بار در روز و ماساژ روغن به جلو و پشت سینه برای رفع سرفه مفید است.

14)  بیمارهای چشم و اختلال دید: خوردن یک قاشق مرباخوری روغن سیاهدانه با آب هویج صبح ناشتا و ماساژ روغن سیاهدانه به روی پلک‌ها نیم ساعت قبل از خواب مفید است.

15)   آب ریزش و تورم مخاط بینی ناشی از سرماخوردگی: بخور دادن سه تا چهار قطره از روغن سیاهدانه شبی یک بار.

16)  سنگ کلیه و کیسه صفرا: ترکیبی از 250 گرم سیاهدانه با 250 گرم عسل تهیه شود که 2 قاشق مرباخوری از این مخلوط در نصف فنجان آب گرم و نصف قاشق مرباخوری روغن سیاهدانه صبح ناشتا میل شود.[3]

17)  بیمارهای زنان: یک قاشق سیاهدانه با یک قاشق مرباخوری عسل مخلوط نموده با جوشانده‌ی انیسون 5 بار در روز مصرف شود و همراه این مجموعه 2 قاشق مرباخوری روغن سیاهدانه مصرف گردد.

18)   حساسیت فصلی: یک لیوان آب لیمو رقیق شده با یک قاشق چای خوری روغن سیاهدانه 2 بار در روز تا رفع علائم مصرف بشود.

19)   سستی و ضعف: یک قاشق مرباخوری روغن سیاهدانه با یک لیوان آب پرتقال هر روز صبح به مدت ده روز میل شود.

20)  فشار خون: مخلوط یک قاشق مرباخوری سیاهدانه و دو عدد سیر با یک نوشیدنی صبح ناشتا میل شود هر 3 روز بدن را با روغن سیاهدانه در مقابل آفتاب ماساژ دهید و تا یکماه این عمل را تکرار کنید.

21)   لکه‌های قرمز و سفید پوست و جذام: ماساژ روغن سیاهدانه مخلوط با سرکه سیب به مدت 15 روز؛

22)   جهت حافظه: جوشانده یک قاشق مرباخوری روغن سیاهدانه در 100 میلی‌گرم نعناء روزانه به مدت 15 روز مصرف شود.

23)   مننژیـت: بخور روغن سیاهدانه و خوردن یک قاشق غذاخوری آبلیمو ترش با روغن هر صبح و عصر؛

24)   ناراحتی عصبی: یک قاشق مرباخوری روغن سیاهدانه با یک فنجان قهوه 3 بار در روز میل شود.

25)  بازیافتن سلامت از دست رفته (بعد از جراحی): یک قاشق مرباخوری روغن زیتون و سیاهدانه میل شود و مالیدن این مخلوط به صورت و شستن آن بعد از یک ساعت نیز مفید است.

26)   گرفتگی عضلات: ماساژ روغن سیاهدانه

27)   مشکل خواب: نوشیدن یک قاشق مرباخوری روغن سیاهدانه همراه با آب گرم بسیار مفید است.

28)  مشکلات جنسی: 200 گرم سیاهدانه + 200 گرم عسل+ 100 گرم کندور+ 50 گرم روغن سیاهدانه+ 50 گرم روغن زیتون یک قاشق غذاخوری از مخلوط فوق همراه غذا میل شود.

29)  السرها: پودر سیاهدانه روی آتش حرارت داده بشود با روغن سوسن مخلوط شود و به موضع مالیده شود و بعد از آن شستشو با سرکه انجام شود.

30)   انگل‌ها:‌استفادهاز سرکه سیاهدانه و روغن سیاهدانه مفید است.

31)   تقویت لثه: سیاهدانه در سرکه جوشانده به محلول روغن سیاهدانه اضافه شود با محلول لثه را شستشو می‌دهند.

32)   عدم احساس و کنترل عصب صورت ـ فلج عصب زوج هفتم و پرش عضلات: بخور روغن سیاهدانه با آب جوش.

33)   حفظ قدرت بدن: ماساژ تمام بدن با روغن سیاهدانه این عمل وزن بدن را تنظیم می‌کند.

34)   بیماریهای قبلی و تنظیم عروق: خوردن روغن سیاهدانه با مایعات ولرم مفید است.


 

سعد

سعد 

1ـ المکارم ـ عن ابراهیم بن بسطام قال: اخذنی اللصوص و جعلوا فی فمی الفا لوذج حتی نضج ثم حشوه بالثلج بعد ذلک، فتساقطت . (فتخلخلت) اسنانی و اضراسی فرایت الرضا علیه‌السلام علیه السلام فی النوم فشکوت الیه ذلک قال:‌استعمل السعد فان اسنانک تثبت، فلها حمل الی خراسان بلغنی أنه ماربنا، فاستقبلته علیه و ذکرت له حالی و أنی رأیته فی المنام و أمرنی باستعمال السعد، فقال: و أنا آمرک به فی الیقظه. فاستعمله فعادت إلی أسنانی و أضراسی کما کانت.

ترجمه: المکارم از ابراهیم بین بسطام چنین نقل نموده است که در اثر سرمازدگی حاصل از قراردادن فالوده سرد در  دهانم به وسیله دزدها و دارویی برای دندانم تجویز کردم که نتیجه‌ای نگرفتم. حضرت امام رضا علیه‌السلام را در خواب دیدم و به ایشان شکایت نمودم فرمود: سعد را مصرف کن که دندانت می‌روید. پس آن گاه که در خراسان به ایشان رسیدم بعد از سلام و احوالپرسی به حضرت بیان داشتم شما را در خواب دیدم که امر به استفاده از سعد نمودید حضرت فرمودنددر بیداری هم چنین است. پس آنرا استفاده کردم دندانهایم تقویت شد و هم اکنون همانطور که قبلاً بود شده است.

2ـ الکافی ـ یقول أبا عبدالله علیه‌السلام: اتخذوا فی أسنانکم السعده فإنه یطیب الفم و یزید فی الجماع.

ترجمه: امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: در پاک کردن دندانتان سعد استفاده کنید، زیرا آن دهان را خوشبو می‌کند و قدرت جماع را افزایش می‌دهد (زیادتر می‌نماید)

3ـ محمدبن یحیی، عن احمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن ابی و لاد، قال: رایت أباالحسن الاول علیه‌السلام، فی الحجر، هو قاعد، و معه عده من أهل بیته، فسمعته یقول ضربت علی أسنانی، فأخذت السعد، فدلکت به أسنانی، بنفعنی ذلک و سکت عنی.

ترجمه: حضرت امام موسی بن جعفر علیه‌السلام را در کنار حجرالاسود دیدم و ایشان با عده‌ای از اهل بیت نشسته بودند و می‌فرمودند: بر دندانم ضربه خورده (درد می‌کند) سعد را گرفته به دندانم مالیدم مفید واقع شد و درد از بین رفت.

دو نوع سعد وجود دارد یکی آنکه مقطع سفید و خوشبو دارد و دیگر مقطع زعفرانی رنگ که سمی است و اگر پودر کرده آن را در قسمتی از بدن بمالند موی آن قسمت می‌ریزد.

در اینجا منظور سعدی است که مقطع بسیار سفید دارد و خوشبو می‌باشد، اندام مورد استفاده، ریشه گیاه است. طبیعت آن گرم و خشک است. گیاهی است خشک کننده‌ـ‌مدر بول ـ باز کننده عادت ماهانه در زنهاـ بازکننده دهانه رگهای بدن ـ خارج کننده چرک از اعضاء بدن و بخصوص خشک کننده چرک پای دندان‌ها و لثه‌ةا و برای مداوای بیماریهای چرکی بهترین داروی گیاهی است.

چنانچه سعد خورده شود عفونت‌ها داخلی را مرتفع نموده و اشتها را زیاد و نفخ دستگاه گوارش را دفع و دهان را خوشبو و رنگ رخسار را نیکو و معده را تقویت می‌نماید.

برای سوزش دهانه معده سعد بسیار نیکو می‌باشد. اگر پودر سعد را در رحم بریزند و یا با پنبه شیاف نمایند. علاوه بر خشکانیدن رطوبت زیادی و انجام  عمل گندزدائی دهانه رحم را بهم می‌آورد.

افرادی که در اثر ناراحتی پرده صماخ گوش و یا عفونت و یا چرکی شدن مجاری گوش ثقل سامعه داشته باشند بخور سعد کوفی در مجرای شنوایی کندی شنوایی را مرتفع می‌سازد.

شستشوی لثه‌ها و دندان‌ها با پودر سعد لثه‌ها را بسیار محکم و دندان‌ها را قوی کرده و بوی بد دهان را به خاطر خاصیت گندزدائی که دارد از بین می‌برد. بخور سعد کوفی بوی بدبینی را مرتفع می‌سازد و داخل سینوس‌های اطراف بینی را بخوبی ضدعفونی می‌کند. چنانچه با آبی که سعد کوفی در آن جوشانده شده صورت را بشویند گلونه انسان را گلگون می‌سازد. مقدار خوراک از نوع سفید آن تا چهار گرم است.

اما نوعی که پودر قرمز یا آجری رنگ دارد سمی است و تنها برای ضماد به کار برده می‌شود.گاهی سعد را با سنبل الطیب می‌خورند که در اینصورت مقدار سنبل الطیب باید نصف مقدار سعد باشد. گاهی قبل از خوردن سعد آن را به مدت سه روز در مخلوطی از عسل و سرکه می‌خیسانند و بعد مصرف می‌کنند.


 

ترب

ترب 

1ـ محمد بن یعقوب، عن علی بن محمد بن بندار، عن ابیه، عن محمد بن علی الهمدانی، عن حنان قال: کنت مع ابی عبدالله علیه السلام علی المائده فناولنی فجله فقال: یا حنان کل الفجل فان فیه ثلاث خصال: ورقه یطرد الریح، ولبه یسهل البول و اصوله تقطع البلغم.                        وسایل الشیعه ـ ج 17ـ باب 121 ـ ص 163

ترجمه: حنان می‌گوید: همراه امام صادق علیه السلام سر سفره‌ای بودم پس ترب خوردم، حضرت فرمود:‌ای حنان ترب بخور. زیرا آن سه خاصیت دارد: برگشت بادها را برطرف می‌کند و دانه‌اش بول را آسان می‌کند و ریشه‌اش (ساقه‌اش) بلغم را از بین می‌برد.

2ـ‌قال الکینی: و فی روایه اخری ورقه یمریء.

ترجمه گفت:‌کلینی در روایت دیگر از امام علیه‌السلام: برگ او گوارا می‌باشد.

3ـ عن ابی عبدالله علیه السلام قال: الفجل اصوله تقطع البلغم و لبه یهضم و ورقه یحدرالبول حدرا.

ترجمه: امام صادق علیه السلام فرمود: ترب ریشه‌ای بلغم را از بین می‌برد و دانه‌اش هضم را آسان می‌کند و برگش خروج بول تشدید می‌کند.

گیاهی است یکساله از تیره شب بو که هم مصرف خوراکی و هم مصرف درمانی دارد.

طبیعت این گیاه گرم است اندام مورد استفاده این گیاه برگ و دانه و ریشه غده‌ای آن است. دانه این گیاه دفع کننده نفخ دستگه گوارش بوده اما برگ و غده زیرزمینی آن در دستگاه گوارش ایجاد نفخ می‌کنند. مدر بول ـ زیاد کننده شیر مادران می‌باشد.  برگ این گیاه را با روغن زیتون طبخ کنند سبب تلیین مزاج می‌گردد.

ریشه غده‌ای آن قاطع بلغم بوده و افرادی که اجتماع بلغم در شش‌های آنان ایجاد ناراحتی می‌کند آب ریشه ترب را گرفته میل کنند (آب ترب سیاه بهتر است) برای سرفه‌های رطوبتی نیز مفید است.

برای هضم بهتر غذا مقدار دو گرم از پودر تخم ترب را بعد غذا میل نمایند. برای هضم و تخلیه مهده مفید است. جهت اخراج سنگ کلیه و رفع شن کلیه عصاره شاخه‌های آن را گرفته با مقداری شربت سکنجبین میل می‌نمایند. اگر کسی مقداری ترب خورد و عقرب او را بگزد قسمت اعظم سم خنثی شده و ضرر سم به حداقل می‌رسد.اگر آب ترب را روی عقرب بریزند می‌میرد و گاهی جسم او متلاشی می‌شود.

تخم ترب با سکنجبین قی‌آور است مقدار خوراک از تخم ترب تا چهارگرم و از آب ریشه‌ی آن تا 120 گرم و از جرم ریشه‌ اندوخته آن به قدر معمول اجتماع است.


میخک (قَرنفل)

میخک (قَرنفل) 

1ـ عن اسماعیل بن فضل الهاشمی قال: شکوت الی ابی عبدالله السلام قراقر تصیبنی فی معدتی و قله استمرائی الطعام، فقال لی:‌لم لا تتخذ نبیداً نشربه نحن و هو یمریء الطعام و یذهب بالقراقر و الریاح من البطن، قال: فقلت له: صفر لی جعلت فداک، قال: تاخذ صاعاً من زبیب فتنقیه من حبه و مافیه، ثم تغسل بالماء عسلاً‌جیدا، ثم تنقعه فی مثله من الماء او ما یغمره ثم تترکه فی الشتاء ثلاثه ایام بلیالیها و فی‌الصیف یوماً و لیله، فاذا اتی علیه ذلک القدر صفیته و اخذت صفوته و جعلته فی اناء‌و اخذت مقداره بعود، ثم طبخته طبخاً رقیقاً حتی یذهب ثلثاه و یبقی ثلثه، ثم تجعل علیه نصف و رطل عسل و تاخذ مقدار العسل، ثم تطبخه حتی تذهب الزیاده، ثم تاخذ زنجبیلاً و خولنجان و دارصینی و زغفران و قرنفلاً  و مصطکی و تدقه و تجعله فی خرفه رقیقه و تطرحه فیه و تغلیه معه غلیه‌، ثم تنزله، فاذا برد صفیت و اخذت منه علی غدائک و عشائک، قال: ففعلت فذهب عنی ما کنت اجده و هو شراب طیب لا یتغیر ادا بقی ان شاء ا...

                                                                                                    وسائل الشیعه ـ‌ج 17 ـ ص 232

ترجمه: اسماعی بن فضل هاشمی گفت: به امام صادق علیه السلام از سر و صدای معده‌ای که بر من عارض شده بود و از کم شدن اشتهای من به غذا شکایت کردم. پس امام صادق علیه السلام برای من فرمودند: شربتی اخذ می‌کنی و آنرا می‌نوشی و آن طعام را آراسته می‌کند و بوسیله آن صداها و بادهای شکم را از بین می‌برد. گفت:‌ سپس گفتم برای امام علیه السلام: توصیف کن برای من فدای شما بشوم فرمود: یک صاع (تقریباً‌ 3 کیلو) از کشمش را می‌گیری و سپس آن را از دانه و غیره پاک می‌کنی سپس کاملاً‌ آن را با آب می‌شویند و توی آب صاف می‌ریزی بطوری که آب چهار انگشت بالاتر از دانه قرار بگیرد. سه روز و سه شب در داخل همان ظرف در زمستان و پاییز می‌گذارند، (یک روز و شب در تابستان) می‌گذاری.

اگر باران پاکیزه ببارد آن ظرف را جلو بازان می‌گذارند تا آب صاف باران بداخل آن بریزد، (اگر باران صاف نباشد، بداخل آن ظرف مقداری از آب چشمه می‌ریزند، خصوصیات آن چشمه این است که باید از سمت مشرق جاری شود، آبش زلال و سفید باشد و سبک، این آب بزودی سردی و گرمی را قبول می‌کند و همین خاصیت دلیل بر صاف بودن آب می‌باشد.)بعد آنرا می‌ریزند تا انگور باد می‌کند. سپس آن را در پارچه‌ی نظیف می‌فشارند، تا آبش از انگور پاک شود بعد هم آن را دوباره جلو باران می‌گذارند تا بماند. بعد هم از عسل پاک (بدون موم) یک رطل (نزدیک به یک کیلو) توی آن می‌ریزند، مقدار این عسل بمیزان همان آب است که بداخل آن می‌ریزند و دوباره آن را می‌جوشانند تا کمی ست شود، بعد هم زنجبیل، خولنجان، دارچین و زعفران و قرنفل (میخک) و مصطکی را می‌گیرند و می‌کوبند بعد آنرا در داخل پارچه نظیف (نازک) می‌ریزند و اطراف آنرا محکم می‌بندند و صاف می‌کنند و داخل شراب می‌ریزند و همه را با هم کاملاً می‌جوشانند و دوباره از صافی رد می‌کند و بعد می‌گذارند سرد شود من این دستور را انجام دادم و بیماری از من برطرف شد.

آنچه که تو یافتی آن شراب پاک و پاکیزه است و تغییر نمی‌یابد تا زمانی که باقی است مگر باذن خداوند.

توضیح: امام رضا علیه السلام هم دستور چنین شرابی را دادهکه شراب حلال می‌گویندو آن با این کمی فرق دارد و آن یکی در سنبل الطیب وکاسنی می‌باشد که در این شراب نیست و دیگری آن که بعد از این مراحل امام فرمودند سهما بایدبماند و سپس مصرف شود. که فرمودندباذن خدا شب و روزت را از دردهای رطوبتی مزمن مانند: نقرس،‌بادهای دیگر و دردهای اعصاب، دماغ و معده و بعضی از بیماریهای کبد و طحال و روده‌ای ایمن ساخته‌ای.

2ـ الطب،‌(طب الائمه علیهم السلام) عن احدهم لوجع المعده و برودتها و ضعفها قال یوخذ خیار شنبر مقدار رطل فینقی ثم یدق و ینقع فی رطل من ماء یوما و لیله ثم یصفی و یطرح ثفله و یجعل مع صفوه رطل من عسل و رطلان من افشرج السفرجل و اربعون مثقالاً من دهن الورد ثمن یطبخ بنار لینه حتی یثخن ثم ینزل القدر عن النار و یترک حتی یبرد فاذا برد جعل فیه الفلفل و دار الفلفل و قرفه القرنفل و قرنفل و زنجبیل و دارچینی و جوزبوا من کل واحد ثلاث مثاقیل مدقوق منخول فاذا جعل فیه هذه الاخلاط عجن بعضها ببعض و جعل فی جره خضراء الشربه منه وزن مثقالین علی الریق مره واحده فانه یسخن المعده و یهضم الطعام و یخرج الریاح من المفاصل کلها باذن الله تعالی.

                                                                بحارالانوار 59 ـ 186‌ـ‌باب 66 ـ معالجه الریاح الموجعه

ترجمه: یکی از ائمه علیهم السلام برای درد معده و ضعف آن فرمودند: یک رطل (450 گرم) فلوس را می‌گیرید بعد پاک و تمیز می‌کنید سپس می‌کوبید و در آب یک شبانه روز می‌خیسانید، دوباره آن را صاف می‌کنید وباقی مانده آن را دور می‌ریزید و با صاف شده و برگزیده‌اش یک رطل از عسل (450گرم) و دو رطل افشره به (900 گرم) و چهل مثقال از روغن گل سپس با آتش ملایم می‌پزندتا اینکه غلیظ و سفت شود دوباره مقداری از پوست قرنفل (میخک) و هل سیاه و زنجبیل و دارچنی و جوزبوا (میوه میخک) واز هر یک سه مثقال (تقریبا 15 گرم) کوبیده و الک نموده بعد هنگامی گه این مخلوط را در آن قرار دهید بعضی از آنها را با بعضی دیگر معجون کرده و در ظرفی خضرا شربت (بطری سبز رنگ بدون تابش نور) از آن بوزن دو مثقال (تقریباً 10 گرم) یکدفعه صبح ناشتا است که می‌خورند پس همانا آن معده را گرم می‌کند و غذا را هضم می‌کند و بادها را از مفاصل خارج می‌کند تمام اینها بخواست خداوند می‌باشد.

3ـ و منه، عن احمد بن ابراهیم بن ریاح قال حدثنا الصباح بن محارب قال کنت عند ابی چعفر ابن الرضا فذکر ان شبیب بن جابر ضربته الخبیثه فمالت بوجهه و عینه فقال یوخذ له القرنفل خمسه مثاقیل فیصبر فی قنینه یابسه و یضم راسها ضما شدیداً ثمن تطین و توضع فی الشمس قدر یوم فی الصیف و فی الشتاء قدر یومین ثم یخرجه فیسحقه سحقا ناعما ثم یدیفه بماء المطر حتی یصیر بمنزله الخلوق ثم یستلقی علی قفاه و یطلی ذلک القرنفل المسحوق علی الشق المائل و لایزال مستلقیا حتی یجف القرنفل فانه اذا جف دفع الله عنه و عاد الی احسن عاداته باذن الله تعالی قال فابتدر الیه اصحابنا فبشروه بذلک فعالجه بما امره به فعاد الی احسن ما کان بعون الله تعالی.                                                    بحارالانوار ـ 59 ـ 240 ـ باب 87 ـ الادویه المرکبه الجامع للف

ترجمه: از احمد بن ابراهیم بن ریاح گفت روایت کردم از صباح بن محارب گفت خدمت امام جواد علیه‌السلام بودم پس شخصی بنام شبیب بن جابر گفت یک باد خیلی بدی به سرو صورت و چشمم زده است. پس حضرت فرمود قرنفل یا میخک هندی 5 مثقال (تقریباً 25 گرم) می‌گیریدو بعد در یک پارچه خشک ریخته می‌شود و سرش را کاملاً‌مسدود و می‌بندید و سپس آن را گل اندود می‌کنید و در مقابل آفتاب به مدت یک روز در تابستان و دو روز در زمستان قرار می‌دهید و بعد خارج کرده و کاملاً‌پودر می‌کنید و دوباره با آب باران مخلوط نموده بطوری که کاملاً مخلوط شود و بعد به پشت می‌خوابید و آن قرنفل ساییده شده را بر جانب مایل می‌مامالید تا اینکه قرنفل خشک شود. پس همانا آن زمانی که خشک شد خداوند از او بیماری را دفع می‌کند و بسوی بهترین عادت و حالت بخواست خداوند برگرداند فرمود: پس اصحاب ما بسوی آن پیشی جستند بنابراین شما را به آن مژده می‌دهم بوسیله آن معالجه کنید به آنچه به آن امر شده‌اید در نتیجه بسوی بهترین شما را هدایت می‌کنم آنچه به یاری خداوند تعالی باشد.

میوه این درخت را داروفروشان میخک یا قرنفل گویند این گیاه بیشتر در نواحی گرم و مرطوب می‌روید طبیعت آن گرم و خشک است. مقوی اعضا رئیسه بدن مانند مغز و قلب و دستگاه عصبی است و برای تقویت قوای مغزی و فکری و رفع سردردهای رطوبی سرد مزاج مصرف می‌شود. افرادی که بدنشان آمادگی برای سکته‌ةای رطوبی دارد می‌توانند با مصرف این دارو از سکته جلوگیری کنندو اگر مختصر سکته‌ای عارض آنان شده باشد با خوردن این دارو بیماری مداوا و از پیشرفت آن جلوگیری بعمل می‌آید مضمضه آب طبخ شده آن مقوی لثه بوده و بوی بد دهان را زایل می‌سازد. اگر مقداری از پودر میخک را به ترکیبات سرمه اضافه کنند به چشم بکشند سبب تقویت چشم و بالا رفتن قدرت بینایی می‌گردد.برای افرادی که قطره قطره یا بریده بول می‌کنند و این حالت مربوط است به ضعف اعصاب و عضلات دفع کنند ادارا از مجرا و مثانه نیز مفید است و افرادی که نمی‌توانند بول خود را نگهدارند می‌توانند جهت مداوا از قرنفل استفاده نمایند. (لازم به تذکر است که این قرنفل با قرنفل زینتی که گیاهی است بوته‌ای متفاوت می‌باشد.)

1ـ حدثنا الشیخ الفقیه ابو جعفر بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی ره قال حدثنا محمدبن الحسن بن احمد بن الولید رض قال حدثنا محمد بن الحسن الصفار عن سلمه بن الخطاب البراوستانی عن ابراهیم بن مقابل قال حدثنی حامد بن محمد عن عمروبن هارون عن الصادق عن ابیه عن آبائه عن علی بن ابی اطالب علیه‌آلسلام قال لقد هممت بتزویج فاطمه سلام الله ابنه محمد صلی الله و علیه و آله حینا و لم اتجرا ان اذکر ذلک للنبی صلی الله علیه و آله و ان ذلک اختلج فی صدری لیلی و نهاری حتی دخلت علی رسول الله صلی الله علیه و آله فقال یا علی قلت لبیک یا رسول الله قال هل لک فی التزویج قلب رسول الله صلی الله علیه و آله اعلم و اذا هو یرید ان یزوجنی بعض نساء قریش و انی لخائف علی فوت فاطمه فما شعرت بشیء اذا تانی رسول الله صلی‌الله علیه و‌اله فقال لی احبب النبی و اسرع فما راینا رسول الله اشد فرحا منه الیوم قال فاتیته مسرعا فاذا هو فی حجره ام سلمه فلما نظر الی تهلل وجهه فرحا و تبسم حتی نظرت الی بیاض اسنانه یبرق مسرعا فاذا هو فی حجره ام سلمه فلما الی تهلل وجهه فرحا و تبسم حتی نظرت الی بیاض اسنانه یبرق فقال ابشر یا علی فان الله عزوجل قدکفانی ما قد کان همنی من امر تزویجک فقلت و کیف ذلک یا رسول الله قال اتانی جبرئیل و معه من سنبل الجنه و قرنفلها فناولنیهما فاخذتهما و شممتهما ما سبب هذا السنبل و القرنفل فقال ان الله تبارک و تعالی امر سکان الجنان من الملائکه و من فیها ان یزینوا الجنان کلها بمغارسها و اشجارها و ثمارها و قصورها و امر ریحها فهبت بانواع العطر و اطیب و امر حور عین‌ها بالقراءه فیها بسوره طه و طواسین ویس و حمعسق ثم نادی مناد من تحت العرض الا ان الیوم و لیمه علی بن ابی طالب علیه السلام الا انی اشهد کم انی قد زوجت فاطمه بنت محمد صلی‌الله علیه و آله من علی بن ابی طالب رضی منی بعضهما لبعض ثم بعث الله تبارک و تعالی سحابه بیضاء فقطرت علیهم من لولوها و زبرجدها و یواقیتها و قامت الملائکه فنثرت من سنبل الجنه و قرنفلها هذا مما نثرت الملائکه ثم امر الله تبارک و تعالی ملکا من ملائکه الجنه یقال له راحیل و لیس فی الملائکه ابلغ منه فقال اخطب یا راحیل فخطب بخطبه لم یسمع بمثلها اهل السماء لا اهل الارض ثم نادی مناد الا یا ملائکتی و سکان جنتی بارکوا علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام جیب محمدالله صلی الله علیه و آله و فاطمه محمد فقد بارکت علیهما الا انی زوجت احب النساء الی من احب الرجال الی بعد النبیین و المرسلین فقال راحیل الملک یا رب و ما برکتک فیمها باکثر مما راینا لهما فی جنانک و دارک فقال عزوجل یا راحیل ان من برکتی علیهما ان اجمعهما علی محبتی و اجعلهما حجه علی خلقی و عزتی و جلالی لاخلقن منهما خلقا و لانشان منهما ذریه اجعلهم خزانی فی ارضی و معادن لعلمی و دعاه الی دینی بهم احتج علی حلقی بعد النبیین و المرسلین فابشر یا علی فان الله عزوجل اکرمک کرامه لم یکرم بمثلها احدا و قد زوجتک ابنتی فاطمه علی ما زوجک الرحمن و قد رضیت لها بما رضی الله لها فدونک اهلک فانک احق بها منی و لقد اخبرنی جبرئیل ان الجنه مشتاقه الیکما و لو ان لله عزوجل قدر ان یخرج منکما ما یتخذه علی الخلق حجه لاجاب فیکما الجنبه و اهلها فنعم الاخ انت و نعم الختن انت ونعم الصاحب و انت و کفاک برضی الله رضی قال علی علیه‌السلام فقلت یا رسول الله بلغ من قدری حتی انی ذکرت فی الجنه و زوجنی الله فی ملائکته فقال علی علیه‌السلام ان الله عزوجل اذا اکرم و لیه و احبه اکرمه بما لا عین رات و لا اذن سمعت فاحیاها الله لک یا علی فقال علی علیه‌السلام رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی فقال رسول الله صلی الله علیه و آله آمین.   

                                                                            امالی صدوق 1  588 ـ المجلس الثالث و الثمانون

ترجمه: علی بن ابی طالب فرمود من قصد تزویج فاطمه سلام الله علیه را نمودم که دختر محمد صلی الله علیه و‌اله بود ولی جرات نداشتم آن را به پیغمبر اظهار کنم ولی شب و روز این اندیشه در نهادم بود تا خدمت رسول الله صلی الله علیه و آله رسیدم و فرمود ای علی عرض کردم لبیک یا رسول الله فرمود: میل زن گرفتن داری؟ گفتم: رسول خدا صلی الله علیه و‌اله داناتر است و با خود گفتم می‌خواهد یک از زنان قریشرا بمن بدهند نگران بودم که فاطمه از دستم برود بناگاه فرستاده رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: پیغمبر را اجابت کن و بشتاب که ندیدیم رسول خدا مثل امروز شاد باشد. گوید شتابانه آمدم و آن حضرت در حجره ام سلمه بود چون چشمش بمن افتاد خوشحال شد و خندید تا سفیدی دندانهایش را چون برق نگریستم، فرمود ای علی مژده گیر که خدا آنچه را من در دل داشتم از تزویج تو کفایت کرد. عرض کردم چگونه، فرمود جبرئیل آمد و سنبل و قرنفل بهشتی همراه آورده بود و بمن داد و گفتم برای چه آوردی؟ گفت: خدای تبارک و تعالی بفرشتگان بهشت و دیگر بهشتیاندستور داد  بهشت را بیاریند و با هر چه دارد از درخت و میوه و کاخ و ببادش دستور داد تا انواع عطر و بوی خوش وزید وب حوریانش دستور داد سوره طه و طواسین و یس و حمعسق بخوانند و منادی از عرش جر کشید که امروز روز ولیمه علی ابن ابی طالب است هلا همه گواه باشید که من فاطمه دختر محمد را به علی‌ابن ابیطالب تزویج کردم و آنها را برای هم پسندیدم.

سپس خدا ابر سفیدی فرستاد از لولو و زبرجد و یاقوت بهشت بر همه بارید و از سنبل و قرنفل بهشت نثار کرد و این ار نثار فرشته‌ها است.

سپس خدا فرشته‌ای از بهشت را بنام راحیل که سخنرانترین فرشتگان است دستور داد تا خطبه‌ای خواند که اهل آسمانها و زمین مانند آنرا نشنینده بودند.

سپس جارچی حق ندا کرد این فرشتگانم و ساکنان بهشتم بر علی بن ابیطالب تبریک گوئید که دوست محمد صلی الله علیه و آله است و بر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله که من آنها را مبارک کردم هلا من محبوبترین زنانرا نزد خود بمحبوبترین مردان نزد خودم پس از پیغمبران و رسولان بزنی دادم، راحیل عرض کرد خدایا بیش از آنچه ما دیدیم چه برکتی به آنها دادی ، فرمود از آنجمله است که آنها را بر محبت خود یکدل کردم و بر خلق خود حجت نمودم بعزت و جلال خودم سوگند که من از آنها خلقی برآورم و نژادی پرورم که در زمین خزانه‌داران و معدن علم باشند و داعیان دینم و با آنها بر خلق خود حجت آورم پس از پیغمبران و رسولان مژده گیر ای علی که خدای عزوجل بتو کرامتی داده که باحدی مانندش نداده من دخترم فاطمه را طبق تزویج خدا بتو تزویج کردم و همان را پسندیدم که خدا پسندید. اهل خود را برگیر که تو باو از من شایسته‌تری. جبرئیل بمن خبر داد که بهشت بشما دو تن مشتاق است و اگر خدا حجت خود را از شما مقدر نکرده بود هر آینه بهشت واهلش را بوجود  شما مفتخر می‌کرد چه خوب برادری هستی و چه خوب دامادی هستی و چه خوب رفیق و صاحبی و رضای خدایت بس است. علی گوید گفتم مقام من بآنجا رسیده که در بهشت یاد شوم و خدا در محضر فرشتگاه مرا زن دهد؟ فرمود چون خدا دوست خود را گرامی می‌دارد باو لطفی کند که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده‌ای علی خدا آنرا برایت نگهدارد. علی گفت:‌خدایا بمن توفیق ده شکران نعمتی که عطا کردی.. انجام د هم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آمین.


 

نعناع

نعناع 

1ـ رساله ذهبیه: عن علی بن موسی الرضا علیه السلام: تشرین الآخر (الثانی) ثلاثون یوما، فیه یقطع المطرالوسمی و ینهی فیه عن شرب الماء باللیل و یقلل فیه من دخول الحمام و الجماع و یشرب بکره کل یوم جرعه ماء حار و یجتنب اکل القول کالکرفس و النعناع و الجرجیر.

                                                                                        بحارالانوار ـ ج 63 ـ ص 314 ـ رساله الذهبیه

ترجمه: امام رضا علیه‌السلام: تشرین دوم سی ‌روز است باران فصلی در این ماه قطع می‌شود، شب نباید آب خورد حمام باید کم رفت و جماع کم کرد هر صبح یک لیوان آب گرم باید سرکشید کرفس، نعناع و ترتیزک نباید خورد.

طبیعت آن گرم است گیاهی است مفرح و مقوی قلب و اعصاب و لطیف کننده خون یعنی کار اعضاء و اندام‌هایی که ترکیبات خون را تنظیم می‌کند تسهیل نموده و اندام‌های دفع کننده مواد زائد خون را فعال می‌سازد افرادی که خون استفراغ می‌کنند در صورتی که زیاد شدید نباشد (از شش‌ها باشد یا از معده) اگر نعناع تازه را کوبیده و عصاره آن را اخذ و به بیمار بخورانند، سبب قطع خونریزی خواهد شد، اما چنانچه خونریزی شدید باشد و دسترسی به پزشک و بیمارستان باشد بهتر است بیمار فوراً بستری نمایند. زنانیکه خونریزی غیر طبیعی دارند. چنانچه عصاره برگ‌های تازه نعناع را گرفته و بیاشامند خونریزی آنان قطع خواهد شد در بعضی ناراحتی‌های گوارشی نظیر دیر هضم شدن غذا ـ درد دهان، معده  و خود معده ـ بادگلوهای غیر طبیعی‌ـ نفخ شدید دستگاه گوارش ـ چنانچه مقداری برگ نعناع را با نیم برابر آن پرسیاوشان بجوشانند و میل نمایند ناراحتی را برطرف خواهد کرد. افرادی که به سکسکه غیرطبیعی مبتلا شده‌اند، می‌توانند برگهای تازه‌ی چند شاخه‌ نعناع را با مقداری آب انار ترش بخورند سکسکه قطع خواهد شد. افرادی که به ورم بیضه مبتلا شده‌اند چنانچه ورم قرمز رنگ نباشد و خارش شدید نداشته باشد، یعنی اگر جزء ورمهای گرم مزاج نباشد می‌توانند مقداری برگ نعناع را با مقداری مویز کوبیده و بر بالای بیضه‌ها گذارند ورم را تحلیل خواهد برد.

عرق نعناع حال تهوع را زایل می‌کند و در فصول گرم سال که افراد بسیار آب می‌خورند بهتر است گاهگاهی مقدای عرق نعناع را به صورت تنها یا همراه با شربت‌ها میل نمایند. ضمناً‌در بچه‌ها و افراد مسن و افراد ضعیف اگر برای هضم سریع غذا مقداری عرق نعناع بعد از غذا خورده شود هضم را آسان و نفخ را دفع می‌نماید. اسانس موجود در نعناع مانتول نام دارد (الکل مانتولیک) که آن را تحت تاثیر برودت پس از اخراج از گیاه بصورت متبلور در می‌آورند این اسانس در آب تقریباً نامحلول ولی در الکل اتر ـ کلروفرم و بعضی روغن‌ها محلول می‌باشد.

(=کندس = ریشه کازران)

کندش

(=کندس = ریشه کازران)

1ـ عن ابراهیم بن ابی یحیی، عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: شکوت الیه الزکام، فقال: صنع من صنع الله و جند من جندالله، بعثه الله الی عله فی بدنک لیقلعها، فاذا قلعها فعلیک بوزن دانق شونیز و نصف دانق کندس یدق و ینفخ الانف، فانه یذهب الزکام و ان امکنک ان لا تعالجه بشی‌ء فافعل، فان فیه منافع کثیره.

                                                                                                 بحارالانوار‌ـ ج62ـ باب 65 ـ ص 183

ترجمه: از ابراهیم بی ابی یحیی از امام صادق علیه‌السلام گفت: برای امام از زکام شکایت کردم،‌پس امام فرمودند: ساخته‌ای از ساختگان خداوند و لشگری از لشگریان خداوند است. او را خداوند بخاطر علتی (بیماری) که در بدن تو می‌باشد و برای از بین بردن آن برانگیخته است. بعد هنگامی که علت را قطع کردی پس برای تو می‌باشد یک دانق شونیز (یک گرم) نصف دانق کندس(نیم گرم) کوبیده و  در بینی آن را می‌کشی (مثل انفیه) بعد همانا آن زکام را از بین می‌برد و اگر برای تو امکان داشت یعنی می‌توانستی آنرا معالجه نکنی بگذار باقی باشد و در نتیجه برای او منافع بسیار می‌باشد . (جلوگیری از جذام می‌کند)

کندش ریشه گیاهی است شبیه به کنگر برگ آن سبز مایل به سفید سطح ریشه سیاه رنگ و داخل آن زرد است و دارای بوی تند می‌باشد. مواد دارویی آن تا بیست سال خواص خود را حفظ می‌کنند گیاهی است تقریباً سمی و طبیعت آن گرم و خشک است. این دارو به شدت عطسه‌آور است و چنانچه به مقدار یک عدس از پودر آن را در بینی بکشند عطیه می‌آورد و اگر آن را در روغن بنفشه یا روغن بادام شیرین مخلوط نموده و در بینی بچکانند عطسه شدید عارض می‌شود و بسیاری از ناراحتی‌هایی که با عطسه مداو می‌شود برطرف می‌نماید مانند بیشتر سکسکه‌ها و لقوه برای افراد مبتلا به صرع که بیهوش شده‌اند با چکاندن مختصر در این دارو در بینی بهوش می‌آیند.

ضمناً بوی بد بینی را مرتفع می‌سازد اما این دارو را باید به صورت کشیدن در بینی یا به صورت ضماد مصرف کنند و خوردن آن خطرناک است و سمی می‌باشد. در فصل گرمای شدید و همچنین برای بچه‌ها و افراد مسن استعمال آن ممنوع است برای افراد رطوبی مزاج مناسب ولی برای افراد گرم مزاج و خشک چندان مناسب نیست. گاهی نیز در اثر کشیدن این دارو در بینی آن قدر عطسه می‌آورد که به آسانی ساکت نمی‌شود در چنین حالتی باید جلوی بنینی بیمار روغن بنفشه بگیرند تا ببوید و با سرکه و گلاب که مخلوط نموده‌اند بینی را تر کنند و با برف و یخ بینی را خنک نمایند تا عطسه ساکت شود. لازم به ذکر است افرادی که دارای فشار خون بالایی هستند حق کشیدن کندس در بینی را ندارند چون احتمال پاره‌شدن مویرگهای آنان می‌رود.


 

مرزنجوش

مرزنجوش 

(مرزنگوش ـ ریحان داوود) مارژورانا ـ مردقوش ـ سمق ـ عتره ـ‌گاورنه

1ـ الطب: عن احمد بن المستعین، عن صالح بن عبدلرحمان، قال: شکوت الی الرضا علیه السلام داء باهلی من الفالج و القوه فقال: این انت من دواء ابی؟ قلت: و ماهو؟ قال: الدواء الجامع، خذمنه حبه بماء المرزنجوش، و اسعطها به فانها تعافی بادن الله تعالی.

                                                                                             بحارالانوارـ ج62 ـ ص 246 ـ باب 87

ترجمه: از احمد بن المستعین ، از صالح بن عبدالرحمان گفت: ‌سوی امام رضا علیه‌السلام بیماری که برای اهلش از فلج و لقوه (سکته مغزی) مبتلا شده شکایت کرد. سپس امام فرمود: چرا از داروی پدرم استفاده نمی‌کنی؟ گفتم: آن چیست؟ فرمود: داروی جامع، از آن یک حبه بگیر و با آب مرزنگوش ایجاد عطسه کن.

2ـ قال، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : علیکم بالمرزنجوش، سموه فانه جید للخشام، و الخشام داء.

                                    بحارالانوار ـ ج 62 ـ باب نادر فیه کتاب طب النبی صلی الله علیه و آله ـ ص 299

ترجمه: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: شما را به خوردن مرزنجوش سفارش می‌کنم،‌آن را ببوئید پس بدرستی که آن بسیار نیکو برای بینی می‌باشد و گرفتگی بینی است.

گیاهی است از تیره نعناع و از خانواده پونه و آویشن. طبیعت آن گرم است.

بویید مرزنجوش قوای دماغی را تقویت می‌کند. مستی حاصل از خمر را زایل می‌سازد. ورم مخاط بینی را برطرف می‌کند و بخور آن سبب بازشدن بینی می‌گردد.

خوردن آب طبخ شده آن سبب بهبود زکامهای رطوبی می‌شود. کشیدن آب طبخ شده مرزنگوش در بینی بیماری لقوه و صرع مفید است. دارویی است مفرح و جهت سینه درد و تنگی نفس نیز مفید می‌باشد مقدار خوراک آن از پودر یا خود گیاه دم نکرده تا یک مثقال و از دم کرده آن که آبش را صاف کرده می‌خورند تا هفت مثقال است و مقدار متوسط آن سه مثقال.

خواص مرزنگوش تقریباً‌ شبیه به خواص سوسنبر است. نفخ دستگاه گوارش را دفع و برای قولنجی که در اثر نفخ متمرکز در روده‌ها باشد نیز مفید است.

        خواص گیاه از قانون:

1)   نرم کننده اخلاط غلیظ ـ باز کننده رگها، حمل کننده مواد در هضم، قوه برابر روغن حیوانی در بدن ایجاد می‌کند. (نوشیدن جوشاننده گیاه)

2)      رفع سفید شدن عضو بعد از خون گرفتن (آب فشرده با عسل بمالند)‌(نوشیدن جوشاننده گیاه)

3)      رفع کبودی و یا سبزی و یا قرمزی زیر چشم (برگ خشک آن با عسل بمالند)

4)      رفع ورم مفاصل (آب جوشاننده با سفید آب مالیدن)

5)      رفع در پشت (آب جوشاننده با سفیدآب مالیدن)

6)      تفویت گردن در فلج و غیر آن (باعسل بطور ضماد) و مالیدن روغن گیاه

7)   رفع سره و لزجی از مغز و رفع درد یک طرف سر از مغز و رفع سردردهای سرطانی (سودایی) و رفع سردردهای رطوبتی در زمان یائسگی (مالیدن روغن گیاه به سر)

8)      رفع سردردها که از باد غلیظ است (نوشیدن جوشانده گیاه)

9)      رفع درد گوش (چکاندن روغن گیاه در گوش و یا پنبه آغشته گیاه به تمام بدن)

10)   رفع آب ریزی و لزجی گوش بترتیب (مالیدن آب جوشانده گیاه به تمام بدن)

11)   رفع استسقاء (نوشیدن پخته گیاه) و رفع سختی ادار کردن

12)   رفع کشش اعصاب (خوردن و مالیدن جوشانده گیاه)

13)   رفع بسته شدن و اختناق رحم (نوشیدن جوشانده گیاه)

14)   رفع سم عقرب  (ضماد با سرکه)

مصلح آن تخم خرفه می‌باشد.

بدل آن افشین روی و یا دووزن آن خرماجوز و یا نیم وزن آن فلفل است و گویند بدل دیگر آن ورق یاسمین می‌باشد.

مرزنجوش: یک گیاه معمولی نیست بلکه جنبه درمانی دارد و این گیاه بوی پرتغال است و در فصلی خاص فقط زمستان در دیگر فصلها پیدا نمی‌شود این گیاه یک سال می‌باشد در فروردین کاشته می‌شود. در اردیبهشت ماه بذرپاشی می‌شود و 9 اینچ رشد می‌کند از سطح زمین و به طور ناگهبانی زیاد می‌شود و جذب آب می‌نماید در وقت وجین باید احتیاط کرد تا به همراه علف هرزه کنده نشود و برای چیدن این گیاه بایستی همراه با دست برداشت تخم‌های آن قابل استفاده می‌باشد.

مرزنجوش در سایر گیاهان عطر مانند ریحان و شوید و ... در خطر خوردن پرندگان نمی‌باشد.

از یک اینچی بعد شروع می‌کنند به بزرگ شدن تا 9 اینج و سپس می‌رود به سوی گل دادن در ماه شهریور و در این ماه قابل استفاده می‌باشد علت اینکه اسم دوم آن سوئیت می‌باشد به دلیل شباهت گلهای این گیاه به پسته شام می‌باشد.

در فرهنگ تونس به مدت طولانی بودهو به عربی خیز ما می‌گویند.

این گیاه در خاک‌ها ماماسه‌ای رشد خوبی را دارد.

گیاه مرزنجوش بصورت تقسیم خوشه‌های آن زیاد می‌شود.

این گیاه را در خطوط موازی به فاصله دو متری کاسته می‌شود و بین درختان بادام و زیتون کاسته می‌شود و در این حالت محصول بهتری می‌دهد و بهتر است یک بار از گیاه برداشت شود در سال و 10 سانتیمتر بیشتر از ساقه آن نباید برداشت و محصول آفتاب خشک کرد و مقدار تغییر رنگ می‌دهد و شکنده می‌شود مقداری بوی آن هم کم می‌شود.

در سایه اگر آن را خشک کننده بوی آن بیشتر است و شکنده آن کمتر است و خواص آن کمتر می‌شود.

مصرف پزشکی:

مصرف روغن آن (مرزنجوش) برای در رفتگی‌ها و پاک کننده (ضدعفونی) و به عنوان مسهل استفاده می‌گردد و پودر آن عطسه‌آور مصرف می‌گردد. در بخش عطر درمانی از آن استفاده می‌شود.

خواص:

این گیاه لطیف کننده می‌باشد و حلال و باز کننده و جلا دهنده و جذب و عضوهای‌ سر

آشامیدن پخته شدن آن باز کننده غدد سر می‌باشد و بینی‌ها و برطرف کننده سردرد سرد بلغمی و سودایی و بادی و مالیخویی (علائم توهم و هذایان مننژیت)‌و قطع کردن زکام (بعلت آن که رطوبت و بادهای سر را در خود حل می‌کند) و بعد از مستی شراب و جلوگیری از خماری و رفع‌گرفتگی بینی بو کردن آن مفید است و کشیدن پودر آن در بینی بجهت پاک کردن مغز و لقوه و صرع مفید می‌باشد.

و مالیدن آن با حنادر حمام بجهت درد سر بلغمی و سودایی مجرب است و روغن مالیدن آن بهبدن بجهت فلج و امراض عصبی سر مانند کزاز و تشنج مفید است و سرمه آن بجهت ابتدا اشک ریختن چشم و ضعف بینایی مفید می‌باشد و مالیدن مخلوط خشک آن با عسل جهت رفع آثار خون مردگی زیر چشم و جویدن آن و فروبردن آب آن مانع رطوبت می‌شود و آب دهان (نعول) بجهت دردگوش چند قطره در گوش و دهان بریزید.

گذاشتن پارچه‌ ای که به روغن این گیاه آلوده شدن در گوش و درد دهان و گرم کردن اعضا داخلی و معده و روده‌ها و از بین بردن بادها طحال و دفع کننده دل پیچه و آب آوردن بدن و سختی ادار و بندآمدن حیض و قولنج بادی و شیاف واژینال باعث باز شدن قاعدگی می‌باشد و تهیه شربت از گیاه تا 2 مثقال و دم کرده آن تا 7 مثقال جهت درمان استفاده شود مضرر کلیه و مثانه و مصطه آن کاسنی و تخم خرفه می‌باشد و بدل آن سوسن بر و گویند افسنطین می‌باشد که بایستی دو برابر وزن آن استفاده شود و نصف وزن آن فلفل وزن آن شاه‌بنگ.

مالیدن آن باعث فرونشستن ورم‌های بلغمی و با بذر بنگ بجهت ورم‌های زنانگی مفید می‌باشد و برای بیضه‌ها و تخمدانها مورد بالا مفید می‌باشد.

روغن با موم بجهت در گرفتگی و درد اعصابی بجهت نرم اعصاب و در پشت بخصوصاً‌ در بیران مفید است.

با روغن موم با عسل برای ناتوانی و سستی موثر می‌باشد. در زیبایی با سرکه برای رفع لک و مک و بوی بد عرق و زخم حجامت مفید می‌باشد.

جهت رفع سم ضماد آن با سرکه بخصوص عقرب زدگی مفید است.

برای دفع حشرات بخور آن و رفع آلودگی هوا و میکروبهای نافع است.

عرق مرزنجوش با روغن زیتون بجوشاند تا آب رفته و روغن بماند بجهت فلج و لقوه و قطره آن جهت باز کردن غده‌های گوش و سنگینی گوش و از بین بردن بادها.


 

هلو (شفتالو)

هلو (شفتالو) 

عن علی ابن موسی الرضا علیه السلام: ... و یدلک الجسد بعد الخروج منها بشیء بقلع رائحتها کورق الخوخ و ثجیر العصفر و الحناء و الورد و السنبل مفرده او مجتمعه.

ترجمه: امام رضا علیه السلام فرمودند: بدن را بعد از شستن و خارج شدن بوی نوره از بدن بسبب چیزی که آن را از بین می‌برد بوی خوش می‌مالند مانند برگ هلو (شفتالو) و نرمه گل کاجیره و حنا و گل سرخ و سنبل بتنهائی یا همه را با هم ترکیب کرده می‌مالند.

                                                                                                بحارالانوار ـ‌ج62 ـ ص 323 ـ رساله ذهبیه

در برگها و گلبرگها و مغز هسته تلخ هلو گلو کوزید حاوی مقداری اسید سیانیدریک موجود است و طعم تلخ مربوط به این ماده شیمیایی است. ماده‌ی گلوکزیدی تلخ مزه و تقریباً‌ سمی در نوعی از گیاه که هسته آن از قسمت خوراکی جدا نمی‌شود بیشتر از نوعی است که هسته جدا شوند دارد. طبیعت این گیاه سرد و تر است و برای افراد گرم مزاج به خصوص آنان که طبیعتی گرم و خشک دارند نافع بوده و ترشخ و دفع صفرا را در افراد صفراوی مزاج تسهیل می‌کند و حرارت کبد و کلیه را نقصان می‌دهد. برای افرادی که به یبوست مبتلا می‌شوند جهت لینت مزاج از هلو استفاده می‌کنند. زیاده روی افراد سرد مزاج در خوردن هلو سبب ضعف اعصاب و ضعف عمومی بدن شده در عده‌ای ایجاد تب‌های مزمنو سرد مزاج می‌نماید و همچنین سبب سردی مزاج معده و سایر اعضاء دستگاه گوارش می‌شود و اشتها را کم می‌کند.

برای جلوگیری از این زیان می‌توان هلو را با عسل یا زنجبیل استفاده نمود. عصاره برگ هلو کشنده و کرم‌ها و انگل‌های دستگاه گووارش بوده ضمناً‌ ساقط کننده جنین است. روغنی که از مغز هسته هلو تهیه می‌شود برای درد گوش مفید است و ثقل سامعه را نقصان می‌دهد (ناشنوایی را بهتر می‌کند) و ورم مخاط داخل گوش را مرتفع می‌سازد. جویدن مغز دانه هلو کندی دندان‌ها را برطرف می‌کند. در مداوای بعضی از جوش‌های بدن اطفال اگر از روغن مذکور ضماد نمایند مفید است. در اماکنی که مار سیار می‌باشد اگر برگ خشک درخت هلو را در آن جا سوزانده وو دود بدهند از این دود مارها گریخته و چنانچه این عمل را تکرار کنند مارها از آن محل دور می‌شوند.


 

نرگس

نرگس 

1ـ قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : شموا النرجس و لوفی الیوم مره، و لوفی الاسبوع مره، و لوفی الشهر مره،‌و لوفی الدهر مره، و لوفی السنه مره،‌فان فی القلب حبه من الجنون و الجذام و البرص و شمه یقلعها

                                                                                  بحار الانوار ـ ج 62 ـ ص 299 ـ‌باب نوادر طب

ترجمه: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند‌: نرگس را ببوئید اگر چه یک دفعه در روز، و اگر چه یک دفعه در هفته و یا یکدفعه در ماه و یکمرتبه در روزگاری و عصری و یکدفعه در سال باشد، پس به درستی که قلب دانه و ذره‌ای از جذام و برص است و بوئیدن نرجس آنها را از بین می‌برد

2ـ‌ قال علی بن موسی الرضا علیه‌السلام: ولا یؤخر شم النرجس، فانه یمنع الزکام فی مده ایام الشتا و کذلک الحبه السوداء...                                                                 بحارالانوار ـ‌ ج 62 _ ص324 _ رساله ذهبیه

ترجمه:‌امام علی‌بن موسی الرضا علیه‌السلام فرمودند: در فصل زمستان گل نرگس بوئید، بوئیدن این گل را بطور استمرار رعایت کنید تا از سر زکام در امان بمانید، همچنین استشمام سیاهدانه آدمی را از زکام ایمن می‌دارد.

گل نرگس چند رنگ است و تکثیر این گیاه با پیاز انجام می‌شود. طبیعت آن گرم و خشک است. بوییدن گل نرگس جهت رفع سردردهای سرد مزاج و زکام سرد مزاج که با تب همراه نباشد نافع است. پزشکان قدیم نوشته‌اند افرادی که در زمستان زیاد زکام می‌شوند مداومت کنند به بوییدن گل نرگس این حالت از آنان برطرف می گردد. پیاز نرگس قی‌آور است و اگر بکوبند و مقداری از آب آن را بخورند و یا جوشانده مقداری از آب طبخ شده را بخورند سبب استفراغ و خروج مواد از معده می‌شود. چنانچه مقداری از آب آن را با عسل مخلوط کرده بخورند هر چه در معده باشد بیرون می‌ریزد. پیاز نرگس ساقط کننده جنین است. بعلاوه اگر بچه در رحم مادر مرده باشد، مقداری از عصاره پیاز نرگس را گرفته به مادر بخورانند انقباضات شدید در دیواره‌ی رحم حاصل و بچه‌ مرده را از رحم خارج می‌سازد . مقدار خوراک آن ده تا پانزده گرم است که معمولاً با شربت عسل خورده می‌شود خوردن مقدار مذکور فوق از پیاز نرگس کلیه انگل‌های دستگاه گوارش را نیز کشته و دفع می‌نماید. چنانچه پیاز نرگس را کوبیده و عصاره‌ی آن را بگیرند و به آلت تناسلی بمالند سبب بزرگی و قدرت آن می‌گردد. ضماد این عصاره با عسل طبیعی بر اعضا دارای دردهی مفصل و دردهای مزمن عصی و نقرس سبب از بین رفتن این دردها می‌شود.


 

غوره

غوره 

رساله ذهبیه: عن علی بن موسی الرضا علیه السلام: و اعلم یا امیرالمومنین ان المسافر ینبغی له ان یتحرز بالحر اذا سافر و هو ممتلی من الطعام و لاخالی الجوف، ولیکن علی حد الاعتدالی و لیتناول من الاغذیه البارده مثل القریص و الهلام و الخل و الزیت و ماء الحضرم و نحو ذالک من الاطعمه الباره.

                                                                بحار الانوار ـ ج 62 ـ باب آخر الرساله الذهبیه ـ ص 325

ترجمه: امام رضا علیه‌السلام فرمودند: امیرالمومنین باید توجه کند که: شخص مسافر هنگام سفر از سیری شدید و یا گرسنگی زیاد بپرهیزد، وقتی‌که معده‌اش پر از غذاست یا کاملاً‌ خالی است در گرمای شدید نباید مسافرت کند و خود را از میان سیری و گرسنگی در حال تعادل نگهدارد بر مسافر لازم است که از غذاهای سرد مزاج مانند قریص (گوشت تازه)‌و هلام (گوشت بدون چربی) و سرکه و روغن نباتی و آب غوره و سایر غذاهای سرد استفاده کند.

2‌ـ محمد بن ادریس فی (آخر السرائر) نقلا من کتاب مسائل الرجال عن ابی الحسن علی بن محمد علیهما السلام ان محمد بن علی بن عیسی کتب الیه: عندنا طبیخ یجعل فیه الحصرم و ربما یجعل فیه العصیر من العنب و انما هو لحم یطبخ به و قد روی عنهم فی العصیر انه اذا جعل علی النار لم یشرب حتی یذهب ثلثاه و یبقی ثلثه و ان الذی یجعل فی القدر من العصیر بتلک المنزله و قد اجتنبو اکله الی ان نستاذن مولانا فی ذلک، فکتب: لاباس بذلک.

                                                                وسایل الشیعه ـ ج 17 _ باب اسریه المحرمه ـ 5 ـ‌ص 230

ترجمه: محمد بن ادریس در آخر کتاب سرائر نقل از کتاب مسائل الرجال از ابی الحسن علی بن محمد علیهما السلام همانا محمد بن علی عصاره انگور می ریزندو تنها گوشت را با آنها می‌پزند و بتحقیق از ائمه علیهم السلام در عصیر روایت شده همانان عصیر زمانی کهبر روی آتش قرار داده شود نوشیده نمی‌شودتا اینکه دوسوم آبرود و یک سوم باقی بماند، بدرستی که آن چیزی که به مقدار مساوی از‌ آن عصاره انگور گذاشته شده بوسیله آن عصاره جانشین آن آبغوره شده است و همانا از خوردن آن تا زمانی که مولا و پیشوای شما در آن اجازه نداده شاشند نباید خوزد پس نوشت اشکالی در خوردن آن نیست.

غوره بعلت داشتن اسیدهای آلی نظیر آسکوربیک و اسید تارتاریک و اسیدهای آلی دیگر هم به صورت غذا و هم بعنوان دارو مصرف می‌شود.

طبیعت آن سرد و تر است از دانه غوره و از آب آن و یا از پودر خشک شده آن استفاده می‌شود.غوره ضد صفرا و غلبه خون بوده و ترشح و دفع صفرا را آسان می‌کند و از غلبه خون در افراد مبتلا به این ناراحتی جلوگیری می‌نماید و در اثر داشتن اسید تارتاریک برای مداوای پا دردهائیکه جزء روماتیسم‌های گرم مزاج می‌باشدمفید است و تولید گرمای زیادی را در کبد نقصا می‌دهد.در افرادی که کثرت عطش دارند مفید است .

چنانچه در پودر غوره خشک مقداری توتیا «توتیا گیاهی است که پودرخشک شده روی دمگل آن جزء داروهای بسیار مجرب چشم است و در کوه الوند همدان در ماه خرداد گل می‌دهد»

جهت مداوای بعضی بیماری های چشمی و ضد عفونی کردن چشم و تقویت قدرت بینایی بسیار نافع است.

افراد گرم مزاج که مبتلا به بیماری های حرارتی می‌شوند معمولاً از رب غوره و رب انبار استفاده می‌کنند. اما افرادی که ره زخم معده و یا زیادتی اسیدمعده مبتلا هستندو یا شش‌های آنها ناراحت است خوردن غوره برای آنان ممنوع می‌باشد.


 

شیر خشت

شیر خشت 

1ـ قال علی بن موسی الرضا علیه السلام فی رساله الذهبیه: حزیران ثلاثون یوما، یذهب فیه سلطان البلغم و الدم و یقبل زمان المره الصفرا و نهی فیه عن التعب و اکل اللحم داسما (دائماً ) والاکثار منه،‌ثم المسک و العنبر و ینفع فیه اکل البقول البارده کالنهد باء و بقله الحمقاء و اکل الخضر کالخیار و القثا و الشیر خشت و الفاکهه الرطبه و استعمال المحمضات و من اللحوم لحم المعز الثنی و الجذع و من الطیور الدجاج و الطیهوج و الدراج و الالبان و السمک الطری.                                                                            بحارالانوار ـ ج 62 ـ رساله الذهبیه ص 312

ترجمه: امام رضا علیه السلام فرمودند: حزیران سی روز است در این ماه تسلط بلغم و خون به بدن کم می‌شود زمان غلبه صفر است. در این ماه از تلاش خسته کننده و خوردن گوشت‌های چربیدار و زیاده روی در آنها خودداری بقله الحمقاء‌(خرفه) ومیوه‌های سبز مانند: خیار و خیارچه و شیرخشت و میوه‌های آبدار و ترشی‌ها نافع است و از گوشت‌ها هم گوشت دو ساله بزغاله و گوشت پرنده‌ها مانند مرغ، تیهو، دراج و شیر گوسفندان تازه زاییده، و ماهی تازه خوبند.

شیر خشت یعنی شیر منجمد شده، شیر خشت صمغ درختی است که بهترین نوع شیر خشت آن است که قطعات آن درشت و سفید و شیرین و خالص باشد. چون در دهان گذاشته زود حل شود و دهان و زبان را شیرین و خنک سازدو شیرینی آن خالص غیر از شکر و عسل طبیعت آن معتدل است و بعنوان ملین و مسهل می‌توان از آن بخصوص برای بچه‌ها وافراد مسن استفاده نمود.مقوی کبدو امعاء و احشاء بوده و سرفه و خشونت شش را نیز برطرف می‌کندو اگر با ماء‌الشعیر خورده شود بهتر است. در تب افراد گرم مزاج خاصیت تب‌بری دارد و تب آنان را قطع می‌کند.

طرز مصرف:

یک روش آن است که مقدار ده گرم روغن بادام شیرین را به شیر خشت اضافه کرده و قدری گرم می‌کنند و می خورندو بعد از مصرف اگر صدای قراقر دردستگاه گوارش ایجاد کرد می‌توان با مصرف مقداری رازیانه بوداده صدای دستگاه گوارش را زایل نمود. چون شیر خشت سرعت انزال را در مردان زیاد می‌کنند بهتر است مردانی که سرعت انزال دارند زیادمصرف نکنندو اگر مصرف کردند از داروهایی که سرعت انزال را کم می‌کنند بعد از مرتفع شدن ناراحتی اصلی استفاده نمایند.

شقایق

شقایق 

1ـ وروی ان فاطمه صلوات الله علیها کانت تحب هذه البقله فنسب الیها و قیل بقله الزهرا کما قالوا شقایق النعمان ثم ان بنی امیه غیرتها فقالو بقله الحمقاء و قالوا الحمقاء صفه البقله لانها تنبت بممر الناس و مدرج الحوافر فتداس.                                                                         بحارالانوار 61 ـ باب 7 ـ فصل ارتباط الدواب

ترجمه: از حضرت فاطمه صلوات الله علیها روایت شده: این سبزی را دوست داشته باشید. سپس نسبت به او داده شد و گفته شده: سبزی زهرا سلام علیها هست همچنان که شقایق « النعمان» گفتند سپس همانا بنی امیه آن را تغییر دادند و پس خرفه را بقله الحمقاء (گیاه نادانان) گفتند و حمقاء را صفت سبزی نامیدند بخاطر اینکه خرفه سر راه مردم رویده می‌شود و جای رفت و آمد چهارپایان پس ناچارند آن را بچینند.

از تیره خشخاش بوده و از نظر شکل ظاهر و گل و برگ و دانه شبیه به گل گیاه خشخاش است با این تفاوت که در همه چیز از خشخاش کوچکتر است و گلهای قرمز آتشین و زیبا دارد. طبیعت آن گرم و خشک است و اکثر مواد دارویی که در خشخاش موجود است در این گیاه هم وجود دارد، بعلاوه در این آلکالوئیدهایی بنام رآدین می‌باشد.

کشیدن پودر خشک شده‌ی‌ آن در بینی سبب قطع خون دماغ می‌شود که این امر به تجربه رسیده است ضماد عصاره برگ و گل این گیاه بر زخم‌های چرک‌دار به سرعت زخم را ضدعفونی و چرک را خارج می‌سازد. در بیماری‌ برص یعنی قسمت‌هایسفیدی که روی پوست بدن پیدا می‌شود و اگر سوزن به این سفیدیها بزنند خون در نیاید بلکه یک مایع زرد کمرنگ شبیه به آب میان بافتی از آن خارج گردد در قدیم جهت مداوا از دانه این گیاه استفاده می‌شده است.

اما خوردن اعضا و اندام‌های این گیاه باید زیر نظر پزشک گیاه شناس باشد، چون قدری سمی است چنانچه گل این گیاه را با پوست سبز میوه گردو مخلوط کنند، رنگ طبیعی مناسبی بدست مِی‌آید که چنانچه پوست گردو را زیاد بزنند تیره‌تر و گل شقایق را بیشتر بزنند خرمایی رنگ خواهد شد و جهت رنگ آمیزی موهای انسان بسیار مناسب است و پارچه و خامه را نیز می‌توان با آن رنگ‌آمیزی نمود.

افراد مبتلا به برص باید روز چهارگرم از دانه‌ی این گیاه را با آب سرد بخورند و مدتی بدان مداومت نمایند و مقداری هم به صورت ضمادی مصرف کنند، در بهبودی برص دارویی مجرب است.

اگر مقداری از برگ و ساقه این گیاه را با هم وزن آن جو طبخ نمایند و آب صاف شده مطبوح را بخورند مدر شیر و بول و حیض می‌باشد. افرادی که پوست بدنشان لایه لایه شده و می‌ریزد ضماد عصاره این گیاه و یا عصاره دانه‌ها یا گل آن یا جوشانده اعضاء این گیاه ناراحتی را برطرف می‌سازد.

افرادی که در اثر زیادی رطوبات دماغی دچار ناراحتی‌هایی شده باشند کشیدن عصاره این گیاه در بینی سبب کم شدن رطوبات دماغی شده و بهبودی بیماری راتسریع می‌کند. گاهی بر روی سیاهی چشم یک لکه سفیدی پیدا می‌شود که آن را بیاض می‌گیند در این حالت اگر مقداری از عصاره شقایق را با مختصری علس مخلوط نموده و در چشم بچکانند لکه سفیدی را از بین خواهد برد.

در چشم توچون بیاض پیدا گردد                       دفعش به دوا ترا تمنا گردد

گر آب شقایق بچکانی به عسل                      تا چشم بهم زنی مداوا گردد

افرادی که قصد خوردن از گیاه شقایق دارند بهتر است از مقدار کم شروع کنند تا مقدارمعین شده مصرف گردد.


 

توت

توت 

1ـ محمد بن یحیی عن حمدان بن سلیمان عن علی بن الحسن عن جعفر بن احمد المکفوف قال کتبت الی ابی الحسن الاول علیه السلام اساله عن اشربه تکون قبلنا السکنجبین و الجلاب و رب التوت و رب الرمان و رب السفرجل و رب التفاح اذ کان الذی یبیعها غیر عارف و هی تباع فی اسواقنا فکتب جائز لاباس بها.

                                                                                        الکافی 6 ـ 427 باب فی الاشربه ایضا...

ترجمه: جعفر بن احمد مکفوف گفت برای امام ابی الحسن اول علیه السلام از نوشیندنی‌هایی که از قبل مصرف می‌کردیم سوال نمودم: از سکنجبین و جلال (شربت شکر و گلاب با عسل و گلاب) رب توت و رب انار و رب به و رب سیب هنگامی که خرید و فروش آنها شناخته شده نباشد و آنها معامله می‌شوند در بازارهای ما مسلمانان سپس امام نوشت جایز است و اشکالی برای آنها نیست. (حکم شراب ندارد)

توت شیرین دارای طبیعتی گرم و تر است و میوه‌ای است ملین و مقوی بدن و معمولاً آن را با دوغ یا سکنجبین می خورند، میوه توت برای بیماران مبتلا به آبله و حصبه مفید می‌باشد.


 

شقاقل

شقاقل 

1ـ الطب: عن الخضر بن محمد عن خرازی : قال دخلت علی احدهم علیهم السلام فسلمت علیه و سالته ان یدعو الله لاخ لی ابتلی بالحصاه لاینام، فقال لی، ارجع فخذله من الاهلیلج الاسود و البلیلج و الاملج و خذالکر و الفلفل و الدارچینی (الدار صینی) و زنجبیل و شقاقل و وج و انیسون و خولنجان اجزاء سواء یدق و ینخل ویلت سمن بقر حدیث، ثم یعجن جمیع ذلک بوزنه مرتین من عسل منزوع الرغوه او فایند جید، الشربه منه مثل البندقه اوعفصه.                                                                                                        بحارـ ج 62 ـ باب 67 ـ ص 189

ترجمه: خضر بن محمد از خرازی گفت خدمت حضرت علیه‌السلام رسیدیم بخاطر درد سنگ مجاری اداری که ما را خواب نمی‌برد و حضرت فرمودند بروبگیر برای خود از هلیله سیاه  بلیله و آمله و کبر و فلفل و دارچین و زنجبیل و شقاقل و وج و انیسون و خولنجان، اینها را باندازه مساوی کوبیده و صاف کن و مخلوط کن و به روغن گاو و بعد دو برابر آن از عسل موم گرفته یا شکر تصفیه شده و یک شربتی از آن مثل فندق درست کن یا مثل معجون و بخور.

و دو حدیث در قسمت عاقرقرها آورده شده است.

از ریشه‌های گره‌دار آن در صنعت غذاسازی و داروئی استفاده می‌شود، مثلاً از آن مربای شقاقل یا معاجین دارای شقاقل درست می‌کنند. طبیعت آن گرم و تر است. مقوی کبد و کلیهها بوده و قدرت تناسی را زیاد می‌کند و رطوبات و بلغم را دفع می‌نماید. اما نوشته‌اند که شقاقل اشتها را کم می‌کند مصرف زیاد آن در بعضی از افراد گرم مزاج ایجاد سر دردهای گرم مزاج می‌نماید در صورتی که شقاقل را با مقداری عسل بخورند و یا مربای آن را با عسل بسازند ایجاد کم اشتهایی و سر درد نمی‌نماید بلکه برای افراد سرد مزاج اشتها آور نیز هست.


سماق

سماق 

1ـ عن سهل بن زیاد، عن ابن فضال، عن ثعلبه بن میمون عن حمران قال: کان بابی عبدالله علیه‌السلام و جع بطن فامران بطبخ له الارز و یجعل علیه السماق، فاکل فبرء.

ترجمه: ثعلبه می‌گوید: برای امام صادق علیه السلام درد شکم عارض شد پس امام امر فرمود که برای او برنج بپزنندو همراه برنج سماق قرار داد، سپس خوردند و خوب شدند.

                                                                                        وسائل الشیعه ـ‌ج 17 ـ باب 66 ـ ص 94

طبیعت آن سرد و خشک است، دارویی است قابض، رادع ، قطع کننده اسهالهای صفراوی و مزمن، کم کننده بول در افرادی که بشدت بول دارند ضمناً افرادی که حالت استفراغ شدید دارند می‌توانندمقداری سماغ و زیره را به طور مساوی مخلوط و پودر نموده با آب سرد میل نمایند موثر است. خوردن آن با زیره اشتها را زیاد می‌کند افراد مبتلا به اسهال می‌توانند مقداری سماق را با دو برابر آن گشنیز خشک کوبیده و با زرده تخم مرغ مخلوط و چند نوبت میل نمایند.

در گلو دردها مانند ورم حلق یا چرک لوزه‌ها و سایر گلودردها می‌ـوان مقداری سماق را با برگ مورد و میوه بلوط یا پوست خشک شده میوه انار یا گل خشک شده انار مخلوط کرده بجوشانند و آب حاصل را غرغره کنند در  بهبودی بیماری اثر مجرب دارد. ضمناً‌اگر مقداری از آب داروی فوق را در پای دندانها بگیرند. هم سبب محکمی لثه ها شده و هم از پیشرفت کرم خوردگی دندان جلوگیری می‌نماید.

سماق در کاهش چربی و فشار خون میوه سماق کاربرد دارد.


 

سنبل الطیب

سنبل الطیب 

دارای ریشه‌ای معطر و اسانسی مطبوع، برگ‌های آن کامل و دندانه‌دار و بوی گل‌های آن فضای آنجا را خوشبو می‌کند.

اندام داروئی این گیاه گل‌ها و برگ‌های جوان  و بخصوص ریشه‌‌ی‌ آن است از ریشه‌ی این گیاه بعنوان داروی قلبی یا بعضی بیماری‌های دیگر استفاده می‌نمایند. در این گیاه مقداری اسید والریانیک ـ‌ آلبومین‌ـ والریانین‌ـ صمغ پتاس ـ جوهر لیمو ـ فسفات و چند ماده دارویی دیگر موجود است.

طبیعت آن گرم است. عمل خون رسانی به بافت میوکارد قلب و تنظیم کار کرونر قلب را آسان می‌کند و تقویت کننده مراکز خودکار قلب است. مقدار خوراک آن اگر منظور پودر خشک شده ریشه این گیاه باشد حدود یک گرم و چنانچه مقصود جوشاندن و دم کردن آن باشد مقدار دو مثقال آن را در یکونیم تا دو لیوان آب جوشانده تا حدود یک لیوان آن باقی بماندو آن را دو وعده صبح ناشتا و شب قبل از خواب می‌خورند و این عمل را به مدت چند روز تکراری کنند.

چهار حدیث در قسمت عاقرقرها و یک حدیث در قسمت قرنقل آمده است.


 

توتیا

توتیا 

1ـ و قال محمد بن الحسن لقیت من عله عینی شده فکتبت الی ابی محمد علیه‌السلام اساله ان یدعو لی فلما نفذ الکتاب قلت فی نفسی لیتنی کنت سالته ان یصف لی کحلا فوقع بخطه یدعو لی بسلامتها اذ کانت احداهما ذاهبه و کتب بعده اردت ان اصف لک کحلا علیک بصبر مع الاثمد کافورا و توتیا فانه یجلو ما فیها من الغشاء و ییبس الرطوبه قال فاستعملت ما امرنی به علیه السلام نصحت و الحمدلله.

                                                                بحارالانوار 50-299 ـ باب 3 ـ معجزاته و معالی اموره صلوات

ترجمه: محمد بن الحسن گفت از علت چشم درد شدیدی که گرفتار شدم پس برای ابی محمد علیه‌السلام نوشتم آن را سوال کردم. همانا برای من بیان کرد چیزی که اثر دارد از کتاب (قرآن) به خودم گفتم ای کاش خود آنجا بودم و سوال می‌کردم او را و اینکه سرمه کشیدن را برای من و صف کند پس با خط خودش نوشت برای من سلامتی چشم را بیان کرد همگامی که باشد باید یکی از این دو مورد، کم شدن نور جشم و نوشیت بعدش اینکه می‌خواهم برای تو وصف سرمه کشیدن را کنم، سرمه کشیدنی که به گیاه صبر همراه سرمه کافور ... و توتیا است. پس همانا روشن می‌کند چیزی که در چشم از پرده است و (مورد دوم) خشک شدن رطوبت چشم فرمود پس استعمال کردم به آنچه امام علیه‌السلام من را امر کرد و در نتیجه سلامتی پیدا کردم و شکر خدا.

2ـ الطب، (طب الائمه علیهم السلام) عن احمد بن حبیب عن نضر بن سوید عن جمیل بن صالح عن ذریح قال شکا رجل الی ابی جعفر الباقر علیه‌السلام بیاضا فی عینه فقال خذ توتیا هندی جزءا و اقلیمیاء الذهب جزءا و اثمد جیدا جزءا و لیجعل معها جزءا من الهلیلج الاصفر و جزءا من اندرانی و اسحق کل واحد منها علی حده بماء السماء ثم اجمعه بعد السحق فاکتحل به فانه یقطع البیاض و یصفی لحم العین و ینقیه من کل عله باذن الله و عزوجل.                                                                        بحارالانوار 59 ـ 147 ـ‌ باب 57 ـ معالجات العین و الاذن ...

ترجمه: احمد بن حبیب ... گفت: مردی پیش امام محمد باقر علیه‌السلام از سفیدی در چشمش شکایت کرد پس فرمود توتیا هندی یک جزء و اقلیمیاء الذهب (دوده طلائی) یک جزء و یک جزء هم سرمه را بگیرد و با آنها یک جزء از هلیله زرد و جزئی از أندرانی[1] (اشق ـ اشه) و هر یک از اینها را بتنهایی با آب باران کوبیدم سپس بعد از کوبیده شدن جمع کردم بعد به چشمم سرمه کشیدم در نتیجه سفیدی چشم را از بین برد و این دارو گوشت چشم را طراوت و پاکی می‌بخشد و چشم را از هر بیماری پاک و تمیز می‌کند بخواست خداوند.

این گیاه دارای دمگل طویلی است و روی این دمگل پودر سفید رنگ گرد مانندی وجود دارد این پودر یکی از داروهای بسیار مفید چشمی بوده و در بین داروهای چشمی بخصوص جهت پیشگیری بیماری‌های چشم کم نظیر است. توتیا داروئی است نفوذپذیر ـ تقویت کنند ـ تنظیم کننده اعمال فیزیولوژیکی چشم ضد عفونی کننده  بسیار قوی ترمیم کننده و جاذب الرطوبه می‌باشد.

ماهیچه‌های اطراف کره چشم، داخل کره چشم و ماهیچه‌های عدسی چشم راتقویت می‌کند افرادی که این دارو را استفاده می‌کنند خیلی دیرتر از سایر مردم به پیر چشمی مبتلا می‌شوند.

ضدعفونی کننده بسیار قوی است. چون این دارو نفوذ پذیر بوده پس از نفوذ در چشم می‌تواند گردش خون را در مویرگهای شبکیه تنظیم نماید در نتیجه شبکیه خوب تغذیه نموده و به بیماری شبکوری کمتر مبتلا می‌گردد به ترمیم بعضی از ضایعات چشمی نیز کمک می‌کند.

موارد مصرف توتیا:

سبب تحریک غدد اشکی می‌گردد و سطح کره چشم را مرطوب و شفاف می‌سازد و چون دافع رطوبت اضافی چشم است و ترشحات اضافی داخل کره چشم یا در پرده‌های آن موجود می‌باشد آن ترشحات اضافی را جذب کرده و از تار شدن یا کم نور شدن چشم جلوگیری می‌کند.


 

عاقرقرها

عاقرقرها 

1ـ و عن جعفر بن محمد بن ابراهیم عن احمد بن بشاره قال حججت فاتیت المدینه فدخلت مسجد الرسول فاذا ابو ابراهیم علیه‌السلام جالس فی جانب المنبر فذنوت فقبلت راسه و یدیه و سلمت علیه فرد علی السلام و قال کیف انت من علتک قلت شاکیا و کان بی السل فقال خذ هذا الدواء بالمدین قبل ان تخرج الی مکه فانک توافیما و قد عوفیت بادن الله فاخرجت الدواه و الکاغذ و املی علینا یوخذ سنبل و قاقله و زعفران و عاقرقرحا و بنج و خربق و فلفل ابیض اجزاء بالسویه و ابرفیون جزءین و یدق و ینخل بحریره و یعجن بعسل منزوع الرغوه و یسفی صاحب السل من مثل الحمصه بماء مسخن عند النوم و انک لا تشرب ذلک الاثلاث لیال حتی تعافی منه باذن الله تعالی.

ترجمه: احمد بن بشارت گفت حج کردم بعد به مدینه آمدم سپس داخل مسجد الرسول صلی الله علیه و آله شدم سپس ابوابراهیم علیه‌آلسلام (امام موسی کاظم) در نزدیک منبر نشسته بود پس نزدیک شدم دوباره سر و دستهای او را بوسیدم و بر او سلام کردم پس رد سلام بر من کرد و فرمود: بیماری شما چگونه می‌باشد شکایتم را گفتم پس از لاغر بودنم بود، پس فرمود بگیر این دوا را برای شهر مدینه قبل از آنکه خارج بشوی بسوی مکه پس همانا تو آنها را کامل می‌کنی و باذن خداوند عافیت پیدا می‌کنی. دوباره دوات و کاغذ را خارج کرد و برای من املا کرد سنبل الطیب و هل سیاه و زغفران و عاقرقرها و بنگ و خربق و فلفل سفید با اجزاء مساوی و فرفیون دو جزء و می‌کوبید و از صافی حریر رد می‌کنید و با عسل بدون موم معجون می‌سازد. صاحب سل از آن مثل یکدانه نخود با آب گرم شده در هنگام خواب می‌نوشد. همانا شما آن را نمی خوری مگر سه شب تا اینکه از آن عافیت و شفا پیدا کنی باذن خداوند تعالی.

2ـ و عن عبدالله بن مسعود الیمانی عن الطریانی عن خالد القماط قال املی علی‌بن موسی الرضا علیه السلام هذا الادویخ للبلغم قال تاخذ اهلیلج اصفر وزن مثقال و مثقالین خردل و مثقال عاقرقرحا فتسحقه سحقاً ناعماً و تستاک به علی الریق فانه ینفی البلغم و یطیب النکهه و یشد الاضراس ان شاء الله تعالی.

                                                             مستدرک الوسائل 16 449 108 ـ باب نبذه مما ینغی التداوی به

ترجمه: فرمود بنویس علی بن موسی الرضا علیه‌السلام این ادویه را برای بلغم فرمودند هلیله زرد یک مثقال و دو مثقال خردل و یک مثقال عاقرقرها سپس آنها را سخت در هاون در حالی که نرم شده می‌کوبید و با آنها دندان‌ها را ناشتا مسواک کنید. پس همانا آن بلغم را از بین می‌برد و بوی دهان را طیب و پاک می‌گرداند و دندان‌ها را قوی و محکم می‌کند اگر خدا بخواهد.

3ـ‌ و عن ابراهیم بن عبد حمادبن عیسی عن المختار عن اسماعیل بن جابر قال اشتکی رجل من اخواننا الی ابی عبدالله علیه‌السلام کثره العطش و یبس الفم و الریق فامره ان یاخذ سقمونیا و سنبله و شقاقل و عود البلسان و حب البلسان و نارمشک  و سلیخه مقشره و علک رومی و عاقرقرحا و دار صینی من کل واحد مثقالین تدق هذه الادویه کلها و تعجن بعد ما تنخل غیر السقمونیاء قانه یدق علی حده ولا ینخل ثم تخلط جمیعاً و یاخذ خمسه و ثمانین مثقالاً فانیذ سجزی جید و یذاب فی الطنجیر بنار لینه و یلت به الادویه ثم یعجن ذلک کله بعسل منزوع الرغوه ثم یرفع فی قاروره او جره خضرا فان احتجب فخذ منه علی الریق مثقالین بما شئت من الشراب و عند ممنامک مثله.                                        مستدرک الوسائل 16 463 112 ـ باب نوادی مایتعلق بابواب الاط

ترجمه: شخصی خدمت امام صادق علیه السلام آمد از زیادی عطش و خشکی دهان و آب دهان و تکرر ادرار برادرانش شکایت کرد. پس امام علیه‌السلام او را امر کرد این دارو را : سقمونیا و هل سیاه و سنبله و شقاقل و عود البلسان و حب البلسان و نارمشک و سلیخه مقشره و علک رومی (مصطکی) و دارچین و عاقرقرها از هر کدام از اینها دو مثقال می‌گیرید و کاملاً اینها را بکوبید و مخلوط و صاف کنید بجز سقمونیا که آنرا جدا بکوبید و آنرا صاف نمی‌کنید بعد همه اینها را مخلوط می‌کنید و از آن 85 مثقال (هر مثقال 6/4 گرم) را بر می‌دارد و آنرا با حرارت نرمی (ملایمی) می‌جوشانید و در ظرفی می‌ریزید و در یک حرارت معمولی می‌جوشانید و ذوب می‌شود و سپس همه را با عسل مخلوط می‌کنید و در یک ظرف بلوری سبز رنگ می‌ریزند و صبحها دو مثقال ناشتا و دو مثقال شب با هر شرابی می‌خواهید می‌خورید.

4ـ الحسین و ابوعتاب ابنا بسطام فی طب الائمه ، عن احمد بن العباس بن المفضل عن اخیه عبدالله قال الدغتنی العقرب شوکته حین ضربتنی تبلغ بطنی من شده ما ضربتنی و کان ابو الحسن العسکری علیه السلام جارنا فصرت الیه فقلت ان ابنی عبدالله لدغته العقرب و هو ذا یتخوف علیه فقال اسقوه من دواء الجامع فانه دواء الرضا علیه‌السلام فقلت و ماهو قال داوء‌معروف قلت مولای فانی لا اعرفه قال خذ سنبل و زعفران و قاقله و عاقرقرحا و خربق ابیض و بنج و فلفل ابیض اجزاء سواء بالسویه و ابرفیون جزءین یدق دقا ناعماً و ینخل بحریره و یعجن بعسل منزوع الرغوه و یسقی منه للسعه الحیه و العقرب حبه بما الحلتیت فانه یبرا من ساعته قال فعالجناه به و سقیناه فبرا من ساعته و نحن نتخذه و نعطیه للناس الی یومنا هذا.     مستدرک الوسایل 16 464 112 ـ باب نوادر


 

ترجمه: حسین ابن بسطام در کتاب طب الائمه علیهم‌السلام، از احمد بن العباس بن المفضل از برادرش عبدالله گفت عقرب من را نیش زد پس نیش عقرب در هنگامی که من را زد نزدیک بود شکم من از شدت درد آن چه من را زد به نهایت می‌رسید و امام حسن عسگری علیه‌السلام همسایه ما بود پس او رجوع کردیم بعد گفتم همانا پسرم عبدالله را عقرب نیش زد و او در آن هنگام بسیار ترسید، سپس فرمود از داروی جامع او را بنوشانید. پس بدرستی آن داروی امام رضا علیه‌السلام است بعد گفتم آن چیست؟

فرمود: داروی معروف است. گفتم مولای من پس همانا من آنرا نمی‌شناسم فرمود: سنبل الطیب و زعفران و هل سیاه و عاقرقرحا و خربق سفید و بنگ و فلفل سفید با اجزاء مساوی و فرفیون دو جزء می‌گیرید و بطوری نرم و کامل می‌کوبید و از صافی حریر رد می‌کنید (نظیف می‌کنید) و با عسل پاک شده مخلوط می‌کنید و از آن برای سلامت از و صحت مار و عقرب گزیدگی دانه‌ای با آبغوزه  (انجدان) می‌نوشید. پس بدرستی که او در ساعتی آن را بهبود می‌بخشد. فرمود پس ما بوسیله آن خود را معالجه می‌کنیم و آن را می‌نوشیم در نتیجه در ساعتی بعد از نوشیدن بهبود می‌یابیم و ما آنرا می‌گیریم تا در چنین روزی به مردم اعطاء کنیم.

5ـ وعن محمد بن علی بن زنجویه المتطبب قال حدثنا عبدالله بن عثمان قال شکوت الی ابی جعفر محمد بن علی بن موسی علیهم السلام برد المعده و خفقاناً فی فوادی قال این انت عن دوا ابی و هو الدواء الجامع قلت یا ابن  رسولالله و ما هو قال معروف عند الشیعه قلت سیدی و مولای فانه کاحدهم فاعطنی صفته حتی اعاجله و اعطی الناس قال خذ زعفران و عاقرقرحا و سنبل و قاقله و بنج و خربق ابیض و فلفل ابیض اجزاء سواء و ابرفیون جزءین یدق ذلک کله دقاً ناعما و ینخل بحریره و یعجن بضعفی وزنه عسلاً منزوع الرغوه فیسقی منه صاحب خفقان الفواد و من به بردالمعده (حبهً) بماء کمون یطبخ فانه یعافی باذن الله.

                                                                بحارالانوار‌ـ 59  179‌ـ باب 64 ـ الدواء لاوجاع الحق و الرئه

ترجمه: عبدالله بن عثمان گفت:‌از سردی معده و خفقان در قلب خود (آنژین) بسوی امام جواد علیه‌السلام شکایت کردم فرمود کجا تو از داروی پدرم همان داروی جامع استفاده کردی گفتم ای پسر رسول خدا آن چیست؟ فرمود: آن معروف نزد شیعه است، گفتم: آقای من و مولای من پس همانا من مثل یکی از آنها هستم. پس صفت آن را برای من بیان کن تا اینکه معالجه شوم و به مردم اعطاء و بیان کنم،‌ فرمود: زعفران و عاقرقرها و سنبل الطیب هل سیاه و بنگ و خربق سفید به اجزاء مساوی و فرفیون دو جزء (دو برابر) بگیر و همه آنها را نرم و خوب بکوب و تنظیف کن و با عسل پاک شده دو برابر وزن آن ها مخلوط کن پس از آن را کسی که خفقان قلب (آنژین) و کسی که معده او سرد است با آب زیره پخته شده می‌نوشد. در نتیجه به اذن خداوند عافیت می‌یابد.

این دارو برای لقوه و فالج ـ رعشه ـ کزاز ـ استرخاء مزمن و اعضای بی‌حس شده بدن مفید است.

چنانچه افراد مبتلا شده به لکنت زبان به خصوص هنگامی که مرض تازه عارض شده باشد، پودر عاقرقرها را بر زبان بپاشند در بخبودی مرض کمک می‌کند.

اگر مقداری از این دارو را با سرکه بجوشانند و پای دندان کرم خورده بگیرند از پیشرفت کرم خوردی جلوگیری می‌کند.

مقدار خوراک این دارو اگر به صورت پودر باشد سه گرم و اگر بجوشانندو آب صاف شده را بخورند تا ده گرم می‌باشند. اگر عاقرقرها ار بجوشانند و از آب جوشانده آن پای دندانهایی که بعلت ناراحتی‌های لثه سست می‌شوند روزی چند بار بگیرند دندانها را محکم و لثه ها را مداوا می‌کند.

چنانچه عاقرقرها را با نوشادر خوب پودرکنند و در اطراف داخل دهان و سقف آن بمالند سپس آتش در دهان کنند (به قدر حال عادی) نمی‌سوزاند.

اگر عاقرقرها را در روغن زیتون بجوشانند سپس صاف کرده و روغن را در شیشه نگهداری کند ریختن این روغن در بینی افرادی که مبتلا به سردردهای شدید سرد مزاج باشند دردسر را نقصان می‌دهد.


 

مومیا مومیایی « عرق الجبال»

مومیا مومیایی

« عرق الجبال» 

1ـ رساله الذهبیه: قال علی بن‌ موسی الرضا علیه‌السلام: لا تجامع النساء الا و هی طاهره فاذا فعلت ذلک فلا تقم قائماً و لا تجلس جالسا، ولکن تمیل علی یمینک. ثم انهض للبول اذا فرغت من ساعتک شیئاً‌، فانک تامن الحصاه باذن الله تعالی. ثم اغتسل و اشرب من ساعتک شیئاً من المومیائی بشراب العسل، او بعسل منزوع الرغوه، فانه یرد من الماء مثل الذی خرج منک.                                   بحارالانوار ـ ج 62 ـ رساله الذهبیه ـ ص 327

ترجمه: امام رضا علیه‌السلام فرمودند: بطور کلی فقط با زنان پاک همبستر شوید و پس از انجام عمل یکباره برنخیزید، بلکه بسوی راست خود بغلطید و مدتی در این حالت بمانید بعد برخیزند و ادرار کنند. این آرامش و شستشوی مجاری ادرار و منی و با بول کردن، شما را از باقی ماندن مواد رسوبی در مجرا که موجب تولید سنگ مجرا می‌گردد ایمن می‌سازد. بعد هم بحمام بروید و فریضه غسل را بجای آورید و بعد هم اندکی مومیایی بنوشید. مومیایی را در شربت عسل حل کنید و آب شربت را سر بکشید و یا اینکه از عسل صاف استفاده کنید. عسل و مومیایی قوای از دست رفته شما را باز می‌گرداند و از نو به شما نشاط و فعالیت خواهد بخشید.

کلمه مومیا لغتی است یونانی به معنی حفظ کننده اجساد. مومیایی ماده‌ای است شیمیایی که از شکاف سنگهای نواحی کوهستانی بعضی از نقاط زمین خارج می‌شد. مومیایی دارویی است کمیاب و ذیقیمت و در مداوا سریع‌الاثر، بهترین نوع مومیایی آن است که از کوههای داراب استان فارس بدست می‌آید و از کوههای دیگری از ایران نیز مانند کوههای کهکیلویه و اصطهبانات نیز بدست می‌آید. طبیعت این دارو گرم و خشک است و خواص دارویی آن تا چهل سال باقی می‌ماند. خواص درمانی و تقویتی این دارو بسیار است که به ذکر مختصری از آن در این مقوله اکتفا می‌شود. قدرت نفوذ این دارو در بدن و در بافت‌های مختلف بسیار زیاد است. کشنده سلول‌های بدن نیست بلکه تقویت کننده‌ی آنها می‌باشد. این دارو هم به صورت خوراکی و به صورت ضمادی به کار می‌رود. دارویی است مفرح و مقوی کلیه اعضای بدن و چون خورده شود کلیه اخلاط بلغمی و سرد مزاج بدن را متلاشی کرده و دفع می‌نماید. از این جهت است که برای بیماری فالج و رعشه و لقوه و ناراحتی رطوبی رحم و سر دردهای سرد مزاج مقدار دو مثقال مرزنگوش را جوشانده و آب صاف شده آن را با یک حبه مومیایی میخورند. در قطع خونریزی‌های داخلی مانند خونریزی معده یا اثنی عشر یا شش‌ها نیز خوردن مومیایی بسیار موثر بوده و خونریزی را قطع می‌نماید.در مداوای لقوه و فالج و سستی‌های اعضاء بدن مقدار دو مثقال آویشن را جوشانده و آب صاف شده آن را با دو حبه مومیایی میل کنند. برای مداوای گوش دردها مقداری مومیایی رادر روغن زیتون حل کرده و در گوش میچکانند.

در اکثر موارد درد گوش را ساکت می‌سازد و در خشانیدن چرک گوش نیز موثر است. اما جهت مداوای ثقل سامعه در صورتی که مربوط به مراکز عصبی نباشد و تجمع مواد در جلو پرده صماخ نیز مشاهده نشود چنانچه مقداری از آن را در آبغوره حل کرده و فتیله‌ای به آن آغشته نموده و در گوش بگذارند ثقل سامعه را مرتفع خواهد ساخت. در مداوای لقوه آن را با آب کرفس و زیره می‌خورند در مداوای سرفه‌های رطوبتی مزمن مقداری از آن را با آبی در آن عناب و سپستان جوشیده باشد مصرف می‌کنند و این عمل را تا سه روز ادامه می‌دهند در مداوای قراقر و نفخ شکم و ضعف معده و روده‌ها آن را با‌ آب زیره و رازیانه می‌خورند. هنگامی که بر قفسه سینه یا کبد و دنده‌ها ضربه وارد می‌شود. برای رفع کوفتگی مقداری را به صورت ضمادی و مقداری را نیز با آب رازیانه و زیره به صورت خوراکی مصرف می‌نمایند. افرادی که درد معده یا ناراحتی‌های دیگر معدی دارند مانند خراش مخاط معده و همچنین افراد مبتلا به بواسیر هفته‌ای یکبار و هر بار مقداری دو حبه مومیایی را در روغن گاوی حل نموده و میل نمایند ناراحتی آنان برطرف خواهد شد. افرادی که مبتلا به ضعف قدرت تناسلی و سرعت انزال یا عدم نعوذند اگر بقدر دو جو مومیایی را در چهل گرم عسل حل کرده و میل نمایند و سه روز ادامه دهند به حد اعلا از این بابت تقویت خواهند شد. افراد گرم مزاج بهتر است مومیایی را همراه با مقداری آب میوه‌های سرد مزاج میل نمایند. در شکستگی استخوانها چنانچه استخوان را به صورت طبیعی میزان نموده و قبل از بستن مقداری مومیایی بر آن ضماد نمایند و قدری هم به مریض بخورانند د ر عرض مدت کوتاهی شکستگی جوش خورده و استخوان سالم خواهد شد. همچنین هنگام در رفتگی اعضا بدن پس از بجا انداختن مفاصل مصرف مومیایی سبب بهبود سریع خواهد شد. در مداوای کوفتگی‌های عضلانی و عصبی و گرفتگی‌های آنها نیز بسیار مفید می‌باشد.


 

مورد ( مورد سبز)

مورد ( مورد سبز) 

1ـ الطب: عن محمد بن عبدالله الکاتب، عن احمد بن اسحاق، قال: کنت کثیرا جالس الرضا علیه السلام فقلت: یا ابن الرسول الله،‌ان ابی مبطون منذ ثلاث لیال لا یملک بطنه، فقال: این انت من الدوا الجامع؟ قلت لا اعرفه قال: هو عند احمد بن ابراهیم التمار، فخذ منه حبه واحده واسق اباک بما الاس المطبوخ فانه یبرء من ساعته . قال: فصرت الیه فاخذت منه شیئاً کثیراً و اسقیته حبه واحده فسکن من ساعته. 

                                                    بحارالانوارـ ج62 ـ باب 70 معالجه البواسیر و بعض النوادی . ص 196

ترجمه: از محمد بن عبدالله کاتب از احمد بن اسحاق گفت: افراد زیادی بودیم آنچه که نزد امام رضا علیه‌السلام نشسته بودیم، پس گفتم: ای پسر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم، همانا پسر مبطون سه شب اس که مالک شکمش نمی‌باشد (اسهال داشت)

چگونه استفاده می‌کنید از دواء جامع؟ گفتم او را نمی‌شناسم. فرمود: آن نزد احمد بن ابراهیم تمار است پس از آن یک حبه تنها بگیر. پدرت آنرا با آب مورد پخته شده مخلوط کند بعد بدرستی که آن در عرض یک ساعت بیماری را دور می‌کند.

گفت: سپس بسوی آن رفتن بعد از آن چیزهای زیادی را گرفتن و همه آنها به اندازه‌ی یک حبه جمع کردم در نتیجه به مدت یک ساعت ساکت شدم (بیماری بهبود یافت)

2ـ رسول الله صلی الله علیه و‌آله و سلم: و التخلل یصلح اللثه و یطیب الفم و نهی عن التخلل بالخوص و القصب و الریحان فان هما یصیحان عرق الجذام و عن التخلل بالرمان و الآس و غسل الفم بالسعد ـ بضم السین ـ بعد الطعام یذهب علل الفم و یذهب بوجع الاسنان.

                                   بحارالانوار ـ ج 62 ـ باب 88 ـ باب نوادر طبهم علیهم‌السلام و جوامع‌ها ص 285

ترجمه: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:‌خلال دندان کردن لثه را سالم می‌کند و دهان را پاک می‌کند و از خلال کردن با برگ خرما و ساقه‌های گره‌دار (نی‌مانند) و ریحان نهی شده است، پس بدرستی که اینها رگ جذام ( که در سر می‌باشد) که با تحریک آن جذام (که خوردگی گوشت استخوان است) تحریک می‌شود و همچنین از خلال کردن با انار و مورد نهی شده است ... و دهان خود را با سعد بعد از غذا بشویید علت‌ها و سبب‌های بیماری‌های دهان را از بین می‌برد و درد دندانها را هم برطرف می‌کند.

3ـ و عنهم عن احمد عن بعض من رواه عن ابی عبدالله قال نهی رسول صلی‌الله علیه و آله عن التخلل بالرمان و الآس و القصب و قال انهن یحرکن عرق الاکله.                                وسایل الشیعه ـ ج 24 ـ‌ص 44

ترجمه: از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و‌اله و سلم از خلال کردن بوسیله انار و مورد و چوب شاخه توخالی نی مانند و گره دار نهی کرده است و فرمودند بخاطر اینکه آنها رگ و بیماری خوره (جذام) را تحریک می‌کنند.

4ـ البحار، عن کتاب الامامه  التبصره لعلی بن بابویه عن سهل بن احمد ... عن موسی بن اسماعیل بن موسی بن جعفر آبیه عن آبائه علیه السلام قال رسول الله صلی الله علیه و آله رائحه الانبیاء رائحه السفر جل و رائحه الحور العین رائحه الاس و رائحه الملائکه الورد و رائحه ابنتی فاطمه الزهراء سلام الله علیه رائحه اسفر جل و الآس و الورد الخبر.                                                                               مستدرک الوسائل ـ ج 1 ـ ص 434 ـ باب 77

ترجمه: امام موسی کاظم علیه‌السلام از پدرش از پدرانش علیهم السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:‌ عطر و بوی خوش انبیاء‌ـ عطر به و بوی خوش حورالعین عطر آس (مورد) و بوی خوش ملائکه عطر گل سرخ عطر دخترم فاطمه الزهراء ـ سلام الله علیها بوی خوش به و مورد و گل درخت کنار است.

5ـ صحیفه الرضا، علیه‌السلام باسناده عنه آبائه عن علی علیه‌السلام قال حبانی رسول الله صلی الله علیه و آله بالورد بکلتا یدیده فلما ادنیته الی انفی قال انه سید ریحان الجنه بعد الآس.

ترجمه: صحیفه امام رضا علیه‌السلام با استناد از پدرانش از امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم گل سرخ را با یکی دو دستش من را اعطا کرد پس هنوز آن را بسوی نزدیک بینیم نکرده بودم که فرمودند: همانا آن سید و سرور ریحان‌های بهشت بعد مورد است.

6ـ محمد بن یحیی رفعه قال ابو عبدالله علیه‌السلام الریحان واحد و عشرون نوعاً سیدها الآس.

ترجمه: محمد بن یحیی گفت: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ریحان 21 نوع، سرور آنها مورد می‌باشد. میوه این گیاه سته است (میوه‌آی که شب بر آن گذشته و شب مانده شده باشد) و پس از رسیدن به رنگ تیره مایل به آبی در می‌آید. اندام دارویی این گیاه برگها و پوست ریشه‌ی گیاه است. طبیعت آن سرد و خشک است. دارویی است قابض و وقتی در آب می‌جوشد مواد تانن‌دار و قبض‌کننده‌‌ی آن وارد آب می‌گردد و چنانچه آن را در ترکیبات الکلی قرار دهند مواد شیمیایی تحریک کننده آن در الکل محلول می‌گردد. اما بیشتر به صورت دارویی قابض از این گیاه استفاده می‌شود و گاهی نیز بعلت داشتن ویتامین آ فراوان قابل جذب و بعضی مواد دیگر برای ناراحتی‌های چشمی مصرف می‌گردد.

افرادیکه به بیماری شب‌کوری مبتلا شده‌اند چنانچه مقدار دو گرم پودر خشک شده برگ مورد را در روی جگر سفید که بالای آتش گذاشته شده بپاشند و جگر را به صورت نیم پز درآورند و میل نمایند به تجربه رسیده که به سرعت بیماری شب‌کوری را مداوا می‌نماید. برای مداوای اقسام مختلف گلو درد می‌توان مقداری برگ مورد را با مقداری چفت و مقداری پوست میوه خشخاش و مقداری سماق گرفته و مخلوط را بجوشانند و پس از صاف کردن آب صاف شده را روزی سه چهار بار و هر بار مقدار یک لیوان آن را غرغره کنند حلق را به خوبی ضدعفونی کرده و به جرم لوزه‌ها نیز نفوذ می‌کند و آنها را جمع و کوچک می‌کند در بهبود بیماری موثر است و اگر بیمار تب نیز داشته باشد همراه با این عمل داروی خوراکی مربوط در انواع گلودرد نیز مصرف می‌گردد، اگر پوست میوه خشخاش نباشد می‌توان به جای آن از پوست میوه انار استفاده نمود. افرادی که بعلت ضعف و سستی پیاز مو و یا ضعف پوست بدن و یا تجمع مواد چربی در بن موهایشان موی بدن آنها می‌ریزد. چنانچه برگ مورد و جفت را در آب جوشانده و با این آب روزانه چند بار به بن‌موها بمالند پیاز مو را تقویت نموده و تار مو را محکم می‌کند و از ریزی آن جلوگیری می‌نماید پوست ریشه‌ای این گیاه در معالجه اسهال اثر شایانی دارد. در بعضی از انواع گرفتگی بینی چنانچه برگ مورد را در آب جوشانده و مایع صاف شده را به صورت نیمه گرم در بینی بکشند بینی را باز می‌نماید. شستشو آب مرود در ریزش و سیاهی مو مصرف دارد. (همراه تخم) جوشانده غلیظ تخم مورد چه به طور خوراکی و چه موضعی درد زمان پسوریازیس مصرف می‌شود.


 

کافور

کافور 

1-   الکافی: عن ابن محبوب عن رجال قال: دخل رجل علی ابی عبدالله علیه‌السلام و هو یشتکی عینه، فقال له: این انت عن هذه الاجزاء‌ الثلاثه: الصبر و الکافور و المر؟ فعمل الرجال ذلک، فذهب عنه.

                                                                                                بحارالانوار ـ ج 62 _ باب عین

     ترجمه:‌ ابن محبوب از مردی گفت:‌مردی بر امام صادق علیه‌السلام داخل شد و او از چشمش شکایت کرده پس امام فرمود: ‌کجا شما از این اجزاء سه گانه: صبر زرد و کافور و مر استفاده کردید؟ پس آن مرد آن را انجام و چشم او سلامت یافت (درد از آن رفت)

2-   قال علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام: و اما فی‌الصیف فاذا احتجمت فکل السکباج و الهلام و المصوص ایضا و الحامض و صب علی‌ها متک دهن البنفسج بماء الورد و شیء من الکافور و اشرب من ذلک الشراب الذی و سفته لک بعد طعامک و ایاک و کثرت الحرکه و الغضب و مجامعه النساء لیومک.

                                                                                                بحارالانوارـ ج62 ـ رسال الذهبیه

     ترجمه: امام رضا علیه‌السلام فرمودند: اگر عمل حجامت در تابستان انجام شود، خوراک سکباج و هلام و مصوص همچنین ترشیجات مناسب است و خوبست در این فصل، پس از حجامت از عطر بنفشه و گلاب و کافور استفاه کنند و از آن شرابی که وضعش را برای شما بعد از غذا ذکر کردیم بنوشید و از حرکت زیاد و خشم و هیجانات عصبی پرهیز کنید نباید بلافاصله بزنان نزدیک شوید.

        درختی است زیبا که بیشتر در چین و ژاپن و هندوستان می‌روید در تمام اعضاء این درخت اسانس مخصوصی هست که این اسانس پس از بیرون آمدن از درخت و اکسید شدن به کافور تبدیل می‌شود. مردم نواحی مذکور از تقطیر برگ و پوست این درخت کافور تهیه می‌کنند.

        کافور می‌تواند از کلیه راههای بدن جذب و وارد بافتها گردد و مصارف طبی فراوان دارد.

        طبیعت آن سرد و خشک است این صمغ ضد حرارت و ضد قدرت قوای تناسلی می‌باشد و چنانچه مردی مقدار یک مثقال کافور را یک دفعه بخورد برای همیشه قدرت مردی خود را از دست داده و کاملاً‌ عقیم خواهد شد و چنانچه زنان بخورند ‌آنان نیز تمایل جنسی خود را از دست خواهند داد.

بعضی از زنان که از نظر غریزه جنسی پر حرارت بوده و دیر غریزه جنسی آنان اغناء می‌شود برای رسانیدن آنان به حال طبیعی مقدار یک گندم کافور را به آنان بخورانند تا به حال طبیعی درآیند برای مداوای سوزش بول و عطش مفرط کافور را به صورت خوراکی و به مقدار یک گندم تجویز می‌نمایند این دارو قدرت ضد عفونی شدید دارد و جهت کشتن و بی حس کردن اکثر میکروبها به خصوص میکروب‌های موجود در زخم‌های گرم مزاج مانند باد سرخ ـ جوش‌های خونی پوست بدن ـ دملها ـ شیرپنجه و بعضی زخم‌های دیگر این صمغ را با سرکه مخلوط و بر زخم ضماد می‌کنند. اگر زخم سوزش داشته باشد به جای سرکه می‌توان کافر را با شیرگاو مخلوط نمود.


 

افسنطین

افسنطین 

گیاهی است از تیره‌ی کاسنی، در این گیاه ماده‌ی تلخی بنام افسنطین موجود است.

مزاج این گیاه گرم و خشک است.

موارد مصرف:

1-      گیاهی است مقوی قلب ـ تب بر ـ مدر بول ـ ضد کرمهای لوله‌ای  و بسیار انگلهای دیگر

2-      اشتها آور ـ قابض اسهالهای سرد مزاج‌ ـ دافع صفرا ـ دافع اخلاط بلغمی ـ ضدعفونی کننده.

3-      برای مداوای اقسام سرگیجه‌های سرد مزاج مفید است.

شربت آن جهت معالجه تب‌های نوبه‌ای سرد مزاج مصرف می‌شود.

مقدار خوراک این دارو: دومثقال از دم کرده‌ی آن است.

4-   اگر از آب جوشانده‌ آن به دهان افرادی که سکته زده‌اند بریزند و خورده شود بسیار مفید است. هر عضوی که بخواهند خون در آن بیشتر جریان پیدا کند مقداری عصاره‌ی افسنطین یا از جوشانده‌ی آن را در آن عضو ضماد می‌نمایند. خون را به عضو جذب می‌کند و در عضو جریان خون زیاد می‌شود. از این جهت که وقتی لکه‌ی سفیدی در روی چشم پیدا می‌شود آنرا بخور افسنطین می‌دهند تا زایل شود.

5-   هرگاه افسنطین را در روغن بادام تلخ بجوشانند و روغن آن را بگیرند و به آن زهره‌ی بز یا گاو اضافه کننده دارویی بسیار مفید برای جرک گوش خواهد بود و چرک آن به زودی خشک خواهد شد.


 

باید یاد خدای بزرگ آغاز و انجام اندیشه تو و پنهان و آشکار کار تو باشد چشم جانت به دیدار او روشن و سعی قدمت بسوی او گردد تا همواره در برابر او قرار گیری و آیتهای بزرگ او را بنگری.

به فارسی در مناطق غیر جنگلی اران معمولاً‌«زالزالک» و در مناطق جنگلی به طور کلی «ولیک» و بسته به رنگ میوه «سرخ ولیک» و «سیاه ولیک» گفته می‌شود. ولی نام محلی آن در هر یک از مناطق کشور متفاوت است از جمله د

تره

تره 

1ـ عن موسی بن بکر قال: اشتکی غلام لابی الحسن علیه‌السلام فسال عنه، فقیل: به طحال فقال:‌اطعموه الکراث ثلاثه ایام فاطمعناه فقعد الدم ثم برد.

ترجمه: در کتاب فروع کافی روایتی از امام ابی الحسن علیه‌السلام نقل است که: یکی از شیعیان از درد طحال شکایت کرد فرمودند 3 روز تره مصرف کنید مصرف نمودیم درد طحال برطرف گردید.

2ـ قال: حدثنی من رای اباالحسن علیه‌السلام یاکل الکراث فی‌المشاره و یغسله بالماء و یاکله.

ترجمه:‌همچنین آمده است حضرت ابا الحسن علیه‌السلام تره را پس از چیدن با آب می‌شست و میل می‌نمود.

3ـ قال: سئل ابوعبدالله علیه‌السلام عن الکراث فقال: کله فان فیه اربع خصال یطیب النکهه، یطرد الریاح و یقطع البواسیر و هوأمان من الجذام لمن ادمن علیه.

ترجمه: از امام صادق علیه‌السلام درباره تره سوال شد (از خواص آن) پس فرمودند: در آن چهار خاصیت از بین بردن بوی بد دهان، دفع بادها، قطع بواسیر و ایمنی از بیماری مزمن جذام است.

4ـ عن ابی عبدالله علیه‌السلام قال: ذکرت البقول عند رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فقال: کلوا الکراث فان مثله فی القول کمثل الخلز فی سایر الطعام.

ترجمه: از امام صادق علیه السلام درباره‌ی گیاهان نزد رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم سوال شد فرمودند: تره را بخورید که مثل آن مانند نان است نسبت به سایر غذاها.

5ـ عنه، عن بعض اصحابه، عن حنان بن سدیر قال: کنت مع ابی عبدالله علیه‌السلام علی الماعده فصلت علی الهندباء فقال لی: یا حنان لم لاتاکل الکرات؟ قلت: لما جاء عنکم من الرویه فی الهندباء فقال: و ما الذی جاء عنا؟

قلت: انه قیل عنکم: انکم قلتم: انه یقطر علیه من الجنه فی کل یوم قطره، قال: فقال علیه السلام: فعلی الکرات اذن سبع قطرات، قلت: فکیف آکله؟ فقال: اقطع اصوله و اقذف برؤوسه.

ترجمه:‌ حنان گفت با امام صادق علیه السلام در سر سفره بودم و تمایل به خوردن کاسنی داشتم (چون امام علیه‌السلام فرموده بود قطره‌ای از بهشت به هر برگ کاسنی وجود دارد) امام علیه‌السلام بمن فرمود ای..............


 

افتیمون

افتیمون 

طبیعت این گیاه گرم و خشک است بعنوان مسهل در بیماریهای مانند لقو و خواب رفتن اعضا بدن و دردهای مفصلی استفاده می‌شود.

برای معالجه سردردهای مزمن سوداوی مزاج که همراه با ناراحتی فکری می باشد روزی دو مثقال از پودر خشک شده این گیاه را در یک لیوان شیر بخیسانند، با هفتاد و پنج‌گرم سکنجبین بخورند و مدت هفت روز این عمل را انجام می‌دهند علاوه بر معالجه سر درد مذکور در ناراحتی مالیخولیا و مانیا و خفقات نیز بسیار نافع است.

دستور و روش خوردن

  1. برای مداوای این ناراحتی‌ها افتیمون را با برابر آن افسنطین مخلوط و می‌جوشانند و آب مطبوخ را پس از صاف کردن میل می‌نمایند.
  2. در معالجه جنون می‌توان 25 گرم افتیمون را کوبیده و با 25 گرم سکنجبین مخلوط نموده به بیمار بخورانند و این عمل را هفته‌ای یک بار ادامه می‌دهند.

یکی از بزرگان طب سنتی نوشته است به صدها نفر از افراد مبتلا به جنون، وسواس و مالیخولیات و مانیا مخلوطی از افتیمون و افسنطین و برگ حنظل داده شد و شفا یافتند.

  1. افرادی که به کابوس مبتلا می‌شوند با خوردن افتیمون این حالت، زایل می‌گردد بهتر است با گل قند مصرف کنند.
  2. اگر با آبی که افتیمون در آن جوشیده شده غده‌ی سرطانی زخم شده را شستشو دهند و مقداری هم از آب دارو به بیمار بخورانند تا حدودی از پیشرفت آن جلوگیری می‌کند.

افتیمون را نباید زیاد بجوشانند چون از خواص دارویی آن کم می‌کند بلکه اگر مقداری بیشتر از حالت دم کرده بجوشد که مواد دارویی وارد آب شوند کافی است. مقدار خوراک از برگ خشک ‌شده‌ی حنظل پنج تا هفت گرم است که همراه افتیمون و افسنطین به بیمار مالیخولیایی داده می‌شود.

ترکیب مفید دیگری از مجموع گل بنفشه، اسطوخودوس و افتیمون هر کدام 35 گرم (7 ـ 10 روز) حداکثر برای ناراحتی‌های اعصاب و روان بسیار مفید است.


 

انیسون

انیسون 

دانه‌ی آن از دانه رازیانه کوچکت و سبزتر مایل به سفیدی و کمی مایل به زرد می‌باشد آن را بادیان هندی و زیره رومی هم می‌گویند.

طبیعت آن گرم و بهتر است دانه‌ی آن را پوست روی دانه مصرف کنند چون خاصیت دارویی بیشتر در پوشش دانه است تا در خود دانه.

موارد مصرف:

داروئی است:

  1. لطیف کننده پوست و نیکو کننده‌ی رنگ رخسار و برطرف کننده نفخ دستگاه گوارش و سایر اعضاء بدن
  2. مسکن دردهای دارای خاصیت تریاقیت ـ‌ زیاد کننده‌ی بول ـ زیاد کننده شیرمادران شیرده ـ معرق ـ بخور آ ن مسکن سردردهای سرد مزاج اگر دانه انیسون را در سرکه بخیسانند سپس خشک کرده بو دهند و روزی چند بار ببویند زکام‌های سرد مزاج است را بهبود می‌بخشد .

حدیث در قسمت هلیجات آمده است.


 

آستراکالوس

آستراکالوس 

گیاهی است خودرو و میوه‌ی‌ آن شبیه میوه‌ی نخود است چنانچه میوه‌ی این گیاه را پودر کرده و بر روی زخم‌های کهنه بپاشند هم خاصیت ضدعفونی دارد و هم به سلولها قدرت ترمیم می‌دهد تا بهبودی زخم تسهیل گردد.

از ساقه‌ی این گیاه پس از ایجاد شکاف شیرابه‌ای خارج می‌شود که «کتیرای گون» نام دارد و این کتیرا مصرف صنعتی و درمانی فراوان دارد.

1ـ برای خمیر دندان طبی      

2ـ و یا جهت نرم و لطیف کردن پوست بدن به بدن ضماد نموده و در مرهم ها داخل کرد.

3ـ ضمناً موها را تقویت نموده.

4ـ‌ با داروهای خوراکی جهت بهبود زخم‌های دستگاه گوارش مصرف می‌شود.


 

بارهنگ

بارهنگ  

اربعه قلیلها کثیر: الفقر و الوجع و العدواه و النار:

چهار چیز است که اندک آن بسیار است بینوایی، درد، دشمنی، آتش (نهج الفصاحه 252)

به فارسی گیاه و تخم آن را بارهنگ و در برخی مناطق ایران بارتنگ و در تبریز تخم بیزوشا گویند و در کتب طب سنتی با نامهای بارتنگ و یا عربی آن لسان الحمل کبیر نامبرده می‌شود و حتی در هند ایالت بمبئی نیز آنرا بارتنگ می‌نامند.

نام انگلیسی: Largerplantain, plantain نامند. گیاهی است از خانواده‌ی Palntagnaceae می‌باشد.

نام علمی: Plantago majorL.

مشخصات گیاه:

گیاهی است چند ساله به بلندی 45-10 سانتی متر بدون ساقه است. برگهای تخم مرغی پهن، ضخیم، دراز و دارای 9-3 رگبرگ کاملاً مشخص صاف یا پوشیده از کرک که به شکل گروهی مستقیماً‌ از ریشه در محل یقه از خاک بیرون آمده است. گلهای خوشه‌ای و در  انتهای یک پایه‌ی گل دهنده گرز مانند ظاهر می‌شوند. میوه‌ی آن دارای دو خانه است و در هرخانه 8-4 دانه‌ی تخم مرغی کوچک وجود دارد.

از نظر طبیعت:

طبق نظر و رای حکمای طب سنتی ایران بارهنگ از نظر طبیعت سرد و خشک است.

خواص ـ کاربردی:

از نظر خواص حکمای طب معتقدند که تخم آن موجب قطع خونریزی می‌شود و خوردن عصاره‌ی آن برای سل و خونریزی سینه، قرحه ریه و تنگی نفس مفید و موثر است. ریشه و برگ و تخم بارهنگ به طور کلی قابض ایت و اثر نرم‌کننده دارد. خون را تصفیه می‌کند و برای اسالهای ساده اثر مفید دارد. مضمضه کردن دم کرده‌ی ریشه‌ی بارهنگ با آب برگ آن برای کاهش ورم مخاط دهان و تسکین درد دندان مفید است. آشامیدن فرآوردهای دارویی بارهنگ بخصوص تخم آن در موارد خونریزی ریوی، وجود خون در اخلاط، بیماری کبد، زردی، برگرداندن غذا و جوشانده‌ی تخم بارهنگ در رفع بیماری‌های التهاب کلیه، مثانه و مخصوصاً وجود خون در ادرار مفید است. جوشانده‌ی برگ بارهنگ مخلوط با گل بنفشه و گل گندم به صورت مایع شستشو حمام در رفع ورم ملتحمه چشم بسیار موثر است.

وجود بارهنگ به خصوص همراه عسل جذب آن را بهتر می‌کند و یک قاشق تخم آن در یک استکان نبات یا عسل در زخم اثنی عشر شب‌ها مفید است.

طبیعت آن سرد است و دانه‌ی آن و گاهی برگ و ریشه‌ این گیاه مصرف درمانی دارد.

1ـ مضمضه نمودن آب برگ این گیاه سبب بهبودی زخم‌های داخل دهان می‌شود.

2ـ کشیدن برگ آن در بینی سبب التیام زخم‌ها و شقاق مخاط بینی شده و بدینوسیله از خون دماغ جلوگیری می‌شود.

3ـ آب طبخ شده‌ی ریشه‌ی بارهنگ در پای دندان دردناک درد را تا حدودی تسکین می‌دهد.

4ـ تقویت کننده‌ی لثه نیز می‌باشد.

5ـ دم کرده دانه بارهنگ برای بیماری آسم و پیچش شکم و ناراحتی‌های ریه‌ای و زخم‌های دستگاه گوارش به کار می‌رود.

6ـ خوردن دانه بارهنگ برای کبد و طحال و کلیه‌ها مفید است.

7ـ بعضی از پزشکان به افرادی که اسهال خونی دارند دستور می‌دهند مقداری بارهنگ را با کمی سرکه و عدس طبخ نموده و پس از اضافه نمودن قدری نمک طعام بر آن میل نمایند (بارهنگ  10 گرم سرکه نصف استکان و عدس 50 گرم).

8 ـ مالیدن لعاب بارهنگ به اعضاء سوخته شده با آتش یا مواد شیمیایی نظیر اسیدها و بازها بهبودی عضو سوخته شده را تسریع و تسهیل کرده و سوزش زخم را هم نقصان می‌دهد.


 

بلوط

بلوط 

قسمت دارویی این گیاه پوست تنه درخت و میوة آن است و مازوئی که از آن گرفته می‌شود.

میوة آن دو نوع است:‌   1ـ میوه‌ی تلخ   2ـ‌میوه‌ی شیرین

در اینجا منظور نوع شیرین آن است طبیعت آن سرد و خشک است و بعلت داشتن تانن (اسید تانیک) و چند ماده‌ی داروئی دیگر دارئی است قابض و میوه‌ی آن بسیار دیر هضم است. برای افرادی که مبتلا به اسهال شدید هستند مفید است. 2ـ زخم اعضاء را مداوا می‌کند . 3ـ‌ اگر میوه‌ی آن را کباب کرده بخورند ادرار را زیاد می‌کند. 4ـ برای ورم حالب مفید است و اگر با پیه خوک و نمک مخلوط کرده و در کنج ران بمالند ورم را برطرف می‌کند.  5ـ‌ برای زخم‌های روی پوست که مرتب آب می‌دهند و زیاد می‌شوند میوه بلوط را می‌سوزانند و به صورت زغال در آورده پودر کرده و روی زخم می‌پاشند.  6ـ زنانی که ترشحات رحمی آنان بیش از اندازه می‌باشد پودر میوه‌ی بلوط را با سفیده‌ی تخم‌مرغ مخلوط کرده و بر پنبه ریخته و در قسمت جلو رحم گذارند تا رطوبت زیادی را خشک کند.


 

بید

بید 

اطباء سنتی از پوست و شکوفه‌های این درخت عرقی تهیه می‌کرده‌اند که جهت معالجه‌ تب‌های گرم مزاج و ورم کبد و ورم مجاری صفراوی و یرقان و بعضی از تب‌های نوبه‌ای و ورم طحال و ورم مجاری دفع ادرار و معالجه خفقان‌های گرم مزاج به کار برده می‌شده است.

چنانچه چوب درخت بید را سوزانید و خاکستر نمایند و این خاکستر را با سرکه مخلوط کرده و بر زگیل گذارند بعضی مزاج‌ها آن را زایل می‌گرداند.

پوست بید محتوی سالیسیلات است ولی تانن همراه آن از خونریزی گوارشی جلوگیری می‌کند.


 

بامیه

بامیه 

این گیاه در نواحی مختلف زمین می‌روید و میوه‌ی آن مصرف غذایی داشته آنرا به تنهایی یا با گوشت و یا به صورت خورش مصرف می‌کنند.

طبیعت آن سردتر است و علاوه بر خاصیت غذایی که دارد ملین مزاج نیز هست و غده پروستات را تقوی می‌کند و ماده منی را زیاد می‌کند اما در مرادنی که ماده منی رقیق است و تعداد درصد اسپرمها به این علت کم بود و به همین علت بچه‌دار نمی‌شوند در هنگام مداوا و مصرف داروهای ماسک منی در خوردن بامیه مجاز نیستند.


 

باد رنجبویه

باد رنجبویه 

تداووا فان الذی انزل الداء انزل الدواء.

مداوا کنید زیرا آنکه درد را فرستاده دوا ا نیز فرستاده (نهج الفصاحه 1137)

چند گیاه است که همه از خانواده Labiatae ولی از جنس و گونه‌های مختلف می‌باشند. در فارسی در مناطق مختلف با نام‌های بادرنجبویه و فرنجمشک نامیده می‌شوند. گیاه بادرنجبویه را به فارسی بادرنگ بویه گویند و در کتب طب سنتی با نامهای بادرنجبویه، مفرح القلب، قرنقل بستانی و فرنگ مشک آمده است.

نام علمی آن در رشت و اطراف آن وارنگ بو می‌باشد. فلور ایران این گیاه را فرنجمشک نامگذاری کرده است و در مازندران با نام محلی پلنگ مشک شناخته می‌شود وجه تسمیه این گیاه این است که در زبان لاتین به زنبور عسل ملیسا فولون یا برگ زنبور عسل نامند. سابقاً مرسوم بوده که برای گرفتن زنبور عسل برگ باد رنجبویه را خرد کرده و در محل مورد نظر که می‌خواستند زنبورها جمع شوند می‌ریخته‌اند. اگر برگ باد رنبجویه یا بادرنگ بویه را بین دو انگشت فشار داده له کنند بوی عطر مطبوعی شبیه بوی بادرنگ یا شبیه بوی لیمو از آن استشمام می‌شود که این نیز وجه تسمیه این گیاه به فارسی است و چون بویی شبیه مشک می‌دهد آن را فرنگ مشک یا فرنجمشک یا فرنفل بستانی نیز می‌نامند.

نام انگلیسی: Balm و Lemon balm

نام علمی: Melissaofficinalisl

مشخصات گیاهی:

گیاهی است چندساله که بلندی آن 80-40 سانتی‌متر، برگها متقابل به رنگ سبز تیره و درخشان، ساقه‌ی آن چهارگوش بی‌کرک است. رنگ‌ گلها در بعضی ارقام کمی تیره و به رنگ گل به و در بعضی موارد تیره‌تر حتی سرخ و بنفش می‌باشد. میوه‌ی آن دراز، قهوه‌ای و کوچک است.

از نظر طبیعت:

بادرنجبویه از نظر طبیعت طبق نظر و رای حکمای طب سنتی گرم وخشک است.

خواص ـ کاربرد:

برگ‌های باد رنجبویه را در فرانسه مانند چای دم می‌کنند و بعنوان ضد تشنج، معرق، محرک معده، ضد اسپاسم و برای جلوگیری از قی 4-3 فنجان در روز می‌خورند و به صورت جوشانده یا شربت برای تقویت معده و حواس و کبد و ازدیاد هوش و حافظه تجویر می‌شود. همچنین برای تنگی نفس و حفقان مفید است و لرزش دست و بدن سکسکه را آرام می‌کند. جویدن آن دهان را خوشبو می‌کند. مضمضه‌ی جوشانده‌ یا دم کرده آن برای استحکام لثه و دندان‌ها مفید است. از له شده آن در محل گزیدگی حشرات سمی استفاده می‌شود. از برگ‌ها و سرشاخه‌های آن بعنوان تب‌بر و برای کنترل بیماریهای مغز، کبد و قلب مفید است. معتقدند که خوردن و بو کردن آن برای باز کردن گرفتگی های دماغی است. خوردن آن برای تقویت کبد و معده نافع است و به هضم غذای سنگین کمک می‌:ند و باد و گاز معده را تحلیل می‌برد و چون گرم است. توصیه این است که اشخاص گرم مزاج نخورند و اگر به هر صورت مصرف شده باشد. برای رفع عوارض آن می‌توان از گل بنفشه و سکنجبین استفاده کرد.

مقدار مصرف پودر (دم کرده) پانزده گرم و از گیاه تازه‌ی آن صد گرم است.

طبیعت آن گرم و خشک است و مقوی قلب و قوای فکری و دستگاه عصبی و زیاد کننده‌ی هوش و حافظه و نشاط آور و مفرح و از بین برنده دردهاییکه در مغز و داخل جمجمه پیدا می‌شوند. ضمناً معالجه کننده‌ی بیماری کابوس و از بین برنده‌ی ترس و وحشت‌های عصبی بود و اثر سموم وارده در بدن را کم می‌کند.

افرادی که دهانشان بد بو است با جویدن برگ این گیاه بوی بد دهان زایل می‌گردد.(مقدار 12 تا 15 گرم)


 

برنج کابلی

برنج کابلی 

دانه‌ای است گرد و کوچک و سیاه و داخل آن سفید رنگ اندکی تلخ مزیه می‌باشد و بوی آن تند است و به حدی :ه هنگام کوبیدن آن توسط افراد گرم مزاج گرد آن وارد بین آنها شود دچار خون دماغ می‌شوند و نوع کوچکتر آن مایل به سرخی است و این از نظر دارویی قوی تر است و برای دفع انگلهای بدن به خصوص انگلهای دستگاه گوارش به کار برده می‌شود و در دفع انگلها بسیار قوی است و انگلهایی که دارای کیسه می‌باشند کیسه‌ی آنها را نیز از بدن جدا و دفع می‌نمایند.

برنج کابلی بهترین دارو برای کشتن و اخراج کرم کدو از بدن می‌باشد. (تنیای مسلح، تنیای معمولی) به مقدار دو مثقال برنج کابلی با پنج مثقال خرما و پنج مثقال مغز گردو کوبیده به صورت معجون یا حلوا درآورده شب هنگام خواب یکجا می‌خورند.

برای بچه‌های دو ساله بقدر یک تا دو نخود معجون و برای اطفال چهارساله و پنج ساله بقدر یک فندق صبح و یک فندق عصر داده شود و طفل ده ساله نصف مقدار و از شانزده ساله به بالا تمام مقدار مذکور را یکدفعه می‌خورند و اگر او را دو شب تکرار کنند اثر قطعی دارد و از داروهای شیمیایی بهتر جواب می‌دهد.


 

بهمن

بهمن 

ریشه‌ی گیاهی است که شبیه به زردک می‌باشد و کمی از آن سخت تر و ناهموارتر و غیرصاف و معطر نیز می‌باشد. این ریشه خود دو نوع است یکی سفید و دیگری سرخ رنگ و هر دو خواص مشابه دارند با این تفاوت که سرخرنگ آن قوی تر است.

طبیعت این دارو گرم و خشک بوده دارویی است مقوی قوای تناسلی و مقوی قلب و برای افرادی که به ضعف مبتلا هستند مفید می‌باشد. ضمناً از بین برنده‌ی نفخ و ذوب کننده‌ی اخلاط بلغمی بوده و برای خفقان و سنگ‌ کلیه و سنگ‌های مجاری اداری و یرقان ویروسی بسیار مفید است روی هم رفته برای افرادیکه مزاج‌های سرد و مرطوب دارند بسیار مفید است.

اگر این دارو را پودر کرده با عسل و مختصری نمک طعام مخلوط نموده و بر چهره ضماد نمایند جریان خون را در مویرگ‌های پوست صورت زیاد کرده و رنگ چهره را نیکو می‌گرداند.

زنهائی که در رحمشان ترشحات زیادتر از حالت طبیعی دارند چنانچه این دارو را جوشانده با مقداری زعفران مخلوط و در رحم تنقیه نمایند رطوبت زیادی را از بین برده و رحم را معطر می‌سازد.

می‌توان این عمل را با پودر خشک آن نیز انجام داد. افرادی‌ که قصد فربه شدن دارند اگر این دارو را بجوشانند و آب صاف شده‌ی دارو را با مقداری شکر چند روز ناشتا میل کنند و همراه صبحانه مقداری بادام شیرین میل کنند چاق و فربه می‌شوند. مقدار خوراک از پودر این دارو ده گرم ولی به صورت جوشانده تا بیست گرم می‌توان استفاده کرد.


 

بلادن (شابیزک)

بلادن

 

(شابیزک)

گیاهی است سمی و افراد عادی حق استفاده از آن را ندارند.

زیر نظر پزشک می‌توان بعنوان داروی ضد تشنج و آرام کننده و باز کننده‌ی نفس در بیماران مبتلا به آسم و معالجه‌ی سیاه سرفه‌های کهنه و دیر علاج و معالجه خواب مقداری از برگ‌های این گیاه استفاده نمود.

در تمام این گیاه بخصوص میوه آن آلکالوئیدهای سمی نظیر آتروپین و هیوسیامین می‌باشد که از نظر مصرف درمانی و دارویی اهمیت فراوان است در زمان‌های قبل از پیدایش آنتی بیوتیک‌ها اطباجهت معالجه بیماری‌های عفونی و بیماریهای سخت علاج از این گیاه استفاده می‌کرده‌اند.


 

بنگ دانه (بذر البنج = سکران)

 

بنگ دانه  

بذر البنج = سکران 

این گیاه تقریباً سمی است و حشرات هم از شیرابه‌ی آن نمی‌خورند نوع بنگدانه دو ساله آن خواص دارویی بیشتری دارد طبیعت این گیاه را عده‌ای گرم و خشک و عده‌ای غیر آن می‌دانند و دارای چند مواد شیمیایی از قبیل: هیوسیامین، هیوسین و مقداری آتروپین و مقداری مواد دیگر می‌باشد و این سه ماده جزوه آلکالوئیدهای مهم است از دانه این گیاه روغن زرد مایل به سبزی تهیه می‌شود که مصارف درمانی دارد این گیاه دارای 1_ خاصیت ضد تشنج و آرام کننده و مخدر است از این جهت افراد معتاد هنگام عدم دسترسی به مواد مخدر دانه‌های این گیاه را پودر کرده در خمیرنان گذاشته فرو می برند و به حالت نشاط در می‌آیند، اما از عواقب وخیم آن خبر ندارند. این گیاه باز کننده‌ِی مردمک چشم و خواب آور نیز هست برای افرادی که نمی‌توانند مرفین مصرف کنند این دارو تجویز می‌شود.

موارد مصرف:

1ـ در سرفه‌های تشنجی    2ـ برنشیت‌های مزمن    3ـ دردهای عصبی    4ـ داء الرقص    5ـ نقرس

6ـ احساس چنگ‌زدگی در معده    7ـ هیستری (حمله ـ ترس)     8ـ هیجانات و بی‌خوابی

9ـ ترک اعتیاد (‌با روش جایگزین تدریجی)

ـ مصرف آن باید زیر نظر پزشک باشد.

مقدار خوراک از پودر خشک شده برگ آن برای افراد بالغ پنج دهم گرم یا نیم گرم می‌باشد که در هر 24 ساعت فقط یکبار می‌توان خورد. از روغن دانه‌های این گیاه بیشتر برای ضماد بخصوص در دردهای روماتیمسی، مفاصل و نقرس استفاده می‌شود.


 

تاتوره

تاتوره 

بیشتر مواد شیمیایی موجود در این گیاه تقریباً شبیه به موادی است که در گیاه بذر البنج (بذربنگ)‌موجود می‌باشد طبیعت آن سرد و خشک بوده گیاهی است بسیار مخدر و سکر آور و اگر به مقدار زیاد مصرف شود شعور و عقل را زایل می‌سازد. در قدیم از گلبرگ‌های آن برای مداوای سردردهای صفراوی و گرم مزاج به مقدار کم استفاده می‌کرده‌اند. مصرف آن باید تحت نظر پزشک باشد.

افرادی که مبتلا به چشم درد هستند چنانچه برگ این گیاه را گرم کرده و بر روی چشم بگذارند درد چشم را ساکت می‌کند.

از این گیاه بعنوان داروهای ضمادی استفاده می‌شود و یا در داروسازی‌های شیمیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. روغنی که از این گیاه گرفته می‌شود برای شستشوی زخم‌ها و دمل‌ها بسیار نافع بوده و همچنین جوشانده برگ یا گل یا میوه‌ی این گیاه با سرکه در این مورد بسیار مفید است.

اگر شخصی از این گیاه خورده باشد باید فوراً استفراغ کند و یا دستگاه گوارش را شستشو دهند. ولی اگر به مقدار کم بخورد می‌تواند با خوردن رازیانه و فلفل سیاه از ضرر آن جلوگیری کند.

(افراد معتاد مقاومت بیشتری نسبت به این گیاه دارند تا افراد عادی)

چون شعور و عقل را زایل می‌سازد شخص مسموم حرفهای بیهوده و پراکنده می‌گوید، نمی‌تواند راه برود و درست بنشیند. برای مداوا علاوه بر شستشوی دستگاه گوارش باید مقداری روغنهای گرم مزاج مانند روغن زیتون و روغن گردو بدهند به مقدار نصف استکان و دست و پای مسموم را در آب گرم بگذارند و بدن او را گرم نگه دارند.

(معجونی که برای خنثی نمودن اثر تاتوره بکار می‌رود درست می‌شود از فلفل سیاه و رازیانه و عسل)


 

آنغوزه

آنغوزه 

1ـ الطب، عبدالله و الحسین ابنا بسطام قالا: أملی علینا احمد بن ریاح المتطبب و ذکرانه عرض علی امام علیه‌السلام فرضیها لوجع البطن و الظهر، قال: تأخذ لبنی عسل یابس و اصل الأنجدان، من کل واحد عشره مثاقیل و من الأفتیمون مثقالین، یدق کل واحد من ذلک علاحده و ینخل بحریر او بخرقه ضیقه (ضفیفه) خلا الا فتیمون فإنه لا یحتاج أن ینخل بل یدق دقاً ناعماً و یعجن جمیعاً بعسل منزوع الرغوه و الشربه منه مثقالین إذا أوی إلی فراشد بماء فاتر.

بحارالانوار ـ‌ج 62 ـ باب 70 ـ الدواء لوجع البطن و الظهر . 194

ترجمه: عبدالله و حسین پسران بسطام گفتند برای ما نوشت احمد بن ریاح طبیب که او برای ما امام علیه‌السلام حالاتش را برای درد شکم بیان کرد و به ایشان عرضه نمود، فرمودند صمغ درخت کندر را که عسل خشک باشد و ساقه انجدان (نوعی گلپر) از هر کدام ده مثقال (تقریباً  گرم می‌گیرید) و از افتیمون دو مثقال هر کدام از آنها را جداگانه می‌کوبید و از صافی (نظیف‌ کنید) با حریر یا با پارچه نازک دیگری رد می‌کنید. بجز افتیمون بدرستی که آن احتیاج به تنظیف ندارد بلکه آن را کاملاً می‌کوبید و همگی را با عسل صاف شده مخلوط می‌کنید و دو مثقال از آن را هنگامی که می‌خوابید با آب پاک (باران) می نوشید.

گیاه آنغوزه دو نوع بوده یک نوع آن خوشبو و نوع دیگر بدبو می‌باشد و نوع بدبوی آن در ایران پرورش می‌یابد و مصرف درمانی دارد. طبیعت آنغوزه گرم و خشک است.

حدفاصل ریشه و ساقه را قطع می‌کنند شیره‌ای که از محل خارج می‌شود آنغوزه نام دارد.

موارد مصرف:

  1. صمغی که از این گیاه بدست می‌آید احمقی را زایل می‌سازد و ذهن را نیکو و حافظه را بسیار می‌کند.
  2. بوی بدن دهان را برطرف و داخل آن را ضدعفونی می‌کند. قدرت هاضمه را زیاد و دستگاه گوارش را تقویت می‌کند و رطوبت بلغمی را نقصان می‌دهند.
  3. شیرمادران شیرده را بسیار و قوای جنسی را تقوی نموده و چون رطوبت اطراف معده را جذب می‌کند معده را قدری خشم می‌سازد و برای افرادی که رخاء معده دارند نیکو بود.

مقدار خوراک: نیم مثقال یا  5/2 گرم است که در آب گرم حل کرده میل می‌نمایند.

چنانچه زنی پس از اتمام عادت ماهانه مدت یک هفته روزی نیم مثقال از صمغ آنغوزه میل نماید از باردار شدن آن به طور موقت و گاهی به طور دائم جلوگیری می‌کند.

افرادی که زخم معده دارند در خوردن آن مجاز نیستند.


 

سورنجان

سورنجان 

این دارو گره‌های ریشه گیاهی است بهترین نوع آن رنگ ظاهر و مقطع‌اش هر دو سفید و طعم شیرین و بدبو هم نباشد. طبیعیت آن گرم است، مسهل بلغم و مواد زائد و دفعی بوده و رطوبات زیادی را از اعضاء دور و نزدیک بدن و بخصوص مفصل‌ها و اطراف استخوان‌های بدن جذب و دفع می‌نماید از این جهت است که مصرف آن با صبر زرد، معالج عرق‌النساء و نقرس و با زنجبیل برای دیگر دردهای مفاصل بسیار نافع است.

افرادیکه دردهای استخوانی و مفصلی دارند و علت درد روماتسیم یا نزلات سرد مزاج و یا کمبود کلسیم در باقت استخوان می‌باشد می‌توانند استخوان قلم گوسفند را روی آتش گذاشته تا زغال شود سپس زغال مذکور را پودر کرده و مقداری از آن را با نیم برابر پودر سورنجان مخلوط و در کپسول نموده و روزانه صبح و عصر هر نوبت دو سه کپسول میل نمایند.

افرادی که ضعف قوای تناسلی مبتلا هستند می‌توانند مقدار دو گرم از پودر سورنجان را با مقداری شیره تازه دوشیده به مدت سه روز ـ روزی یکبار میل نمایند که به شدت محرک قوای جنسی بوده و در ضمن ناراحتی‌های روماتیمسی و رطوبی را نیز برطرف می‌سازد.

در معالجه دردهای استخوانی می‌توان پودر آن را با مقداری زعفران و زرده تخم‌مرغ مخلوط و بر استخوان‌های دردناک ضماد نموده و مقداری نیز خورده شود.

مقدار خوراک آن اگر به تنهایی یا با مقداری زعفران باشد تا چهارگرم و اگر همراه با داروئی دیگر مصرف گردد دو گرم است و مقداری زعفران همراه با سورنجان باید تا یک پنجم سورنجان باشد. مصلح دیگر است آن شکر است به خاطر ماده‌ی کلشی نیسن و مواد دیگر و خواص ضد نقرس و ضد سرطانی آن مطرح است که حداکثر مصرف آن با دوز دو گرم تقریباً 50 روز (100 گرم با خرما) است.

ضد سنگ و یرقان است و مصرف یک نخود آن زیر زبان جهت اختلال تکلم استفاده می‌شود.

در بیماری‌های کلیه و کبد و معده و مزاج‌های گرم با احتیاط باید مصرف گردد.


 

توکلیجه

توکلیجه 

توکلیجه نوعی پونه است. گل‌های آن به صورت سنبله‌های پنبه مانند و آبی مایل به بنفش است بیشتر گل این گیاه مصرف درمانی دارد.

مزاج این گیاه گرم و خشک است. این گیاه باز کننده قولنج‌های سرد مزاج ـ‌مد بول و باز کننده عادت ماهانه در زنان و متلاشی کننده سنگ مجاری اداری و صفراوی است. افراد گرم مزاج هم باید از این گیاه مقدار کمی بخورند و با داروهای دیگر مصرف نمایند چون خوردن زیاد آن ادرار را خون آلود می‌کند.

(برای گوسفندان شیرده نیز به همین گونه است زیاد خوردن آن شیر را خون آلود می‌کند.)

اخلاط بلغمی غلیظ بدن را که در شش‌ها و یا امعاء یا رحم متمرکز شده‌اند خوردن این گیاه دفع می‌سازد. برای مداوای قولنج مقدار 3 تا 5 گرم از گل آن را با 5 گرم کتیرای گون و 5 گرم گل بنفشه پودر کرده و با مقداری آب گرم بخورند سبب باز شدن قولنج می‌‌گردد.

مردان یا زنانیکه تمایل جنسی آنان کم شده باشد یا ضعف در قوای تناسلی خود احساس کنند اگر به مدت چند روز 5 گرم از گل این گیاه را با ده گرم مغز دانه خربزه و چهل گرم کره گوسفندی و هفتاد گرم عسل به صورت معجون در آورده و بخورند قدرت و توانایی جنسی آنان افزون می‌گردد.

برای غش و خفقان: ‌مقداری از آب جوشانده‌ی گل این گیاه را میل نمایند.

چون کشنده‌ی جنین است زنان باردار مجاز به خوردن آن نیستند و حتی اگر بخور جوشانده این گیاه را در زیر رحم بدهند سبب سقط جنین می‌گردد.

مقدار خوراک جوشانده آن تا ده گرم است. برای بیماری‌های رطوبی نافع است و برای بیماری روماتیسمی و درد مفاصل استفاده می‌کنند.


 

توت سیاه (شاه توت)

توت سیاه (شاه توت) 

ما انزل الله من داء الانزل له شفا

خدا مرضی نفرستاده جز آنکه شفائی بر آن فرستاده است. نهج الفصاحه 2594

شاه توت میوه درختی است که به انگلیسی  Mulberryگویند. گیاهی است از خانواده‌ی Moraceae و در کتب طب سنتی با نامهای توت شامی و توت اسود نام برده می‌شود. در ایران معمولاً با نامهای شاه توت در یزد توت سیاه و در همدان توت شرابی نامیده می شود.

نام انگلیسی: Black Mulberry

نام علمی:nigral. Morus

مشخصات گیاه:

شاه توت درختی است که ارتفاع آن کمتر از توت سفید است و تا 15-10 متر می‌رسد. پوست تنه آن خاکستری، برگهایش سبز تیره و زبر با قاعده‌ی کاملاً قلبی، دارای دمبرگ کوتاه است. میوه‌هایش درشت، کرکدار با پایک کوتاه و پس از رسیدن به رنگ سیاه آلبالوئی تیره در می‌آید و مزه‌ی آن ترش است. شاه توت بومی ایران و آسیا صغیر است . در ایران، آذربایجان غربی در حوالی دره قاسملو به حالت وحشی دیده می‌شود. در ارتفاعات کرمانشاه در دامنه‌ی کوه پرو و همچنین در ییلاقات بیرجند به حالت خودرو دیده می‌شود.

از نظر طبیعت:

طبق نظر و رای حکمای طب سنتی گرم و خشک است و قابض (گس) است و شاه‌توت خشک از نظر خواص جانشین سماق می‌باشد.

خواص ـ کاربرد:

لطیف کننده و باز کننده گرفتگی‌هاست و فشار خون را تسکین می‌دهد و عوارض صفرا را از بین می‌برد، ورم‌های گرم حلق و حنجره را رفع می‌کند و تحلیل می‌برد و عطش را فرو می‌نشاند، اشتها را زیاد می‌کند، غرغره با آب یا رب آن برای زخمهای بدن، جوشهای دهان، تحلیل ورم حلق، کام و زبان و تقویت آنها بسیار مفید است. خوردن شاه توت برای زخم روده و اسهال گرم و اسهال خونی بسیار مفید است. شاه توت مضر سینه و ریه و عصب است از این نظر باید عسل و آب انار شیرین خورده شود.

میوه‌ی این گیاه دارای مزاجی سرد و خشک و قابض است. مدر صفراـ رادع و از بین برنده ورم‌های گرم

حلق و حنجره و مانع ریختن مواد حار از سر و ایجاد ورم حلق و زبان و سایر اعضاء بدن می‌باشد. میوه آن هم تازه و هم به صورت خشک شده استفاده می‌کنند.

خشک کرده آن را پودر می‌کنند جهت بیماری‌های حلق و زبان و زخم‌های بد دهان که از حرارت باشد مصرف می‌کنند.

«گل سرخ یا (ورداحمر)»

«گل سرخ یا (ورداحمر)» 

اندام مورد استفاده دارویی بیشتر گل برگ این گیاه است. طبیعت آن گرم و تر است گل‌برگهای گل این گیاه دارویی است.

مقوی و مفرح و ملطف یعنی لطیف کننده اعضای بدن و خواص مسهلی داشته و در اثر تحریک شدید دستگاه گوارش، صفرا و بلغم و سایر اخلاط حبس شده در دستگاه گوارش را دفع می‌نماید.

گلبرگهای غنچه یا گل تازه آن که خشک یا تر باشند اثر دارویی بیشتر دارند. بوییدن این گل سبب تقویت اعصاب و قلب و سایر اعضا بدن می‌شود. در بعضی افراد ورود گرده این گل در بینی سبب تحریک مخاط بینی و عطسه و نزول آب از بینی می‌شود. اینگونه افراد که نسبت به این گل حساسیت دارند می‌توانند مقداری کافور را در پارچه‌ای پیچیده و پس از بو کردن گل و یا هنگام استقرار در اماکن پر گل برای جلوگیری از ناراحتی پارچه کافور‌دار مذکور را ببویند. خوردن آب جوشانده گل سرخ و بوییدن آن و یا خوردن مقداری گلاب برای افراد مبتلا به خفقان مفید است. زنانیکه ترشحات رحم در آنان زیادتر از حال طبیعی می‌باشد اگر مقداری گلبرگ گل سرخ را پودر کرده و در رحم داخل نمایند ترشحات زیادی را خشک نموده و چنانچه عفونتی هم موجود باشد مرتفع و بدبویی را رفع و موضع را خوشبو می‌سازد و دهانه رحم را جمع می‌نماید و می‌توان برای این منظو پودر را با مختصری کره حیوانی و یا وازلین مخلوط کرده و سپس عمل نمایند. اما برای بهم‌‌آوردن مجرای رحم و مهبل بهترین دارو پودر دانه گل سرخ است که مقداری پودر سنبل‌الطیب نیز به آن افزوده می‌گردد.

گلاب مقوی معده است.

در زخمهایی که گود گشته یا قسمی گوشت بدن کنده شده باشد چنانچه در مرهم مربوطه مقداری گل سرخ اضافه نمایند ترمیم عضو را تسریع می‌کند. افرادی که صبح‌ها دهانشان تلخ می‌باشد اگر مقدار بیست گرم گل سرخ را با بیست و پنج گرم سنای مکی جوشانده و صبح ناشتا میل نمایند، به صورت مسهلی تقریباً قوی عمل نموده و فضولات دستگاه گوارش را اخراج و عمل دفع صفرا و جداسازی مواد صفراوی را از خون تنظیم نموده و تلخی دهان را مرتفع می‌کند. مقدار خوراک از جرم گلبرگهای خشک آن ده تا بیست گرم و چنانچه بجوشانند و آب جوشانده را بخورند تا بیست و پنج گرم است که بچه ها و افراد ضعیف مقدار کمتری را می‌خورند. مصرف گل تازه آن 150 گرم برای افراد بالغ است. مقدار خوراک گلاب 90 گرم است مصلح آن در سفید شدن و (گلاب با نبات) است

شنبلیله:

1ـ قال الرسول الله صلی‌الله علیه و آله  سلم:‌علیکم بالحلبه و لو بیع و زنها ذهباً

« بر شما باد مصرف شنبلیله اگر چه بوزنش طلا داده شود.»

2ـ‌ قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: علیکم بالحلبه، ولو یعلم امتی مالها فی الحلبه لتداووا بها و لوبوزنها ذهباً

« رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:‌بر شما باد شنبلیله و اگر امت من ارزش آنرا می‌دانستند بوسیله‌ی آن مداوا می‌نموند اگر چه به قیمت آن طلا می‌پرداختند.»

به فارسی شنبلیله، عربی حلبه، انگلیسی Fenuyreck

گیاهی است علفی یکساله به طول 10-50 سانتی متر که امروزه در نواحی مختلف دنیا پرورش داده می‌شود که منشا اصلی آن، در نواحی غربی آسیا مشخص شده است.

برگ‌های آن متناوب و مرکب از سه برگچه، از مشخصات آن این است که در انتهای برگچه‌های آن دندانه‌دار است. گل‌های آن منفرد به رنگ زرد روشن» بنفش یا مایل به سفید است. دانه این گیاه دارای مواد چرب، نشاسته، مواد معطر، فسفر، مواد ازته، مقدار زیادی آهن است.

طبیعت : طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است.

خواص ـ کاربردی:

دانه شنبلیله نه تنها اثر نرم کننده و رفع تحریکات جلدی دارد بلکه داروئی است نیروبخش که دارای اثر ترمیم‌کننده قوای از دست رفته می‌باشد، باعث تحریک ترشحات معده، برای سل استخوانی و همچنین مواردی که آهن و فسفر لازم است بهبودی می‌آورد. آرد دانه شنبلیله در تقویت نیروی جسمی و روانی، نرمی استخوان، خنازیر، بیماری قند و سل ریوی و استخوانی و مغزی سودمند است. برای آن کسانی که در اثر محرومیت غذایی هستمدد و همچنین در جلوگیری از لاغر شدن مبتلایان به مرض قند و سل اثرات بسیار رضایت بخشی ظاهر می‌نماید. در استعمال خارجی، جوشانده شنبلیله به صورت غرغره برای ورم لوزه‌ها، دردگلو و به صورت تنقیه برای التهابات روده، اسهال ساده، بواسیر و پرولاپس رکتوم سودمند است. لوسیون و کمپرس گرم برای آفت و ترک پستان زنان خوب است. برای کلیه .........................

طبیعت آن گرم و خشک، افعال و خواص آن عبارتند از: نضج‌ ـ ملین ـ‌ محلل‌‌ ـ‌جهت امراض سرد و تحلیل و ورم طحال کاربرد دارد.

«طبا شیر»

«طبا شیر»   

صمغ گیاهی است به شکل نی که در نواحی هند و بنگال و در اماکن پر آب می‌روید. شیرابه‌ای در داخل ساقه‌های نی مانند این گیاه موجود است که پس از انجماد طبا شیر نامیده می‌شود. وقتی ساقه‌ها خشک می‌شود شکاف برداشته و شیرابه منجمد شده آن نمایان می‌گردد. طبیعت این صمغ سرد و خشک است. از طباشیر برای شستشوی جوش‌های گرم مزاج داخل دهان استفاده می‌کنند. اگرطباشیر را با گلبرگ گل سرخ بجوشانند و با آب گرم آن لثه‌ها را ماساژ دهند باعث استحکام لثه‌ها و تقویت آنها و سالم ماندن دندان‌ها خواهد شد. افرادی که حالت ترس و وحشت و اندوه دارند، اگر طباشیر را با سکنجبین میل نمایند. حالت غم و اندوه و وحشت آنان را زایل می‌سازد. چون این صمغ سرد مزاج است افراد سرد مزاج آن را با مقداری عسل مصرف می‌کنند مقدار خوراک طباشیر یک تا دو مثقال است . یکی از مصارف آن گرفتگی صدا است.

« فیل گوش (لوف)»

« فیل گوش (لوف)» 

گیاهی است به سه شکل یک نوع ساقه‌اش شبیه به مارابلق است.لوف‌الحه نام دارد و دو نوع دیگر از نظر خواص دارویی شبیه به نوع اول می‌باشد.

طبیعت این گیاه گرم است. لطیف‌کننده اعضای بدن و مدر بول و دفع کننده شن کلیه و مجاری اداری است. نوشته‌اند ضماد کردن عصاره این گیاه و گذاشتن کوبیده برگ آن بر روی غده سرطانی از پیشرفت آن جلوگیری می‌کند. اما در شقاق‌های کهنه و مزمن برگ این گیاه را طبخ کرده و بر شقاق می‌گذارند که بهبودی حاصل می‌کند. بهتر است از کره کاکائو نیز استفاده گردد و یک نوبت از کره کوکائو و یک نوبت از این گیاه بگذارند تا معالجه گردد.

چنانچه زن باردار از برگ کوبیده یا عصاره برگ و یا آب جوشانده ریشه فیل گوش به خود بگیرد (شیاف واژینال یا حمول نماید) جنین او ساقط خواهد شد حتی بوییدن گرد گل این گیاه هم برای زنانیکه عادت به سقط جنین دارند مضر است.

اگر تعداد سی عدد از دانه این گیاه را زن باردار با مقداری سرکه بخورد جنین از سقط می‌گردد.

اگر ریشه فیل گوش را در روغنی که از دانه زردآلو گرفته‌اند طبخ نمایند و حاصل را بر بواسیر بگذرند دانه بواسیر را می‌اندازد. اگر ریشه تازه این گیاه را ورقه ورقه کرده و یک شبانه روز در شراب یا الکل خوراکی رقیق بخیسانند و مدتی در مقعد بگذارند و این عمل را چند بار تکرار کنند در معالجه بواسیر بی‌نظیر است.

مردم قدیم برای معالجه جذام میوه و ریشه فیل گوش را پودر کرده و در روغن زیتون جوشانیده و حاصل را بر زخم جذام می گذاشته‌اند از پیشرفت زخم جلوگیری می‌شده است.

«این دارو بهتر است ضمیمه داروی اصلی باشد و داروی اصلی باشد و داروی اصلی جذام در کتاب تشخیص طبی بیماریها شرح داده شده است.»

برگ گوش فیل در بین مردم بومی (کرمان) بعنوان داروی ضد دیابت مصرف می‌شود.

«فلفل سیاه»

«فلفل سیاه» 

دانه این گیاه به شدت تند است دارای طبیعت گرم خشک بوده و پاک کننده بدن از بلغم و خاصیت ضد سم داشته و مقوی حافظه است. مواد شیمیایی موجود در فلفل سیاه عبارتند از فلاندرن، کاوی فن نوعی اسانس و نوعی رزین با طعمی تند و سوزاننده و یک آلکالوئیدی به نام پی یه رین

افرادی که اعضا بدنشان زیاد خواب می‌رود چنانچه آب جوشانده آن را بر آن اعضاء‌ بمالند و مقداری مالش دهند و چند بار تکرار کنند این حالت از عضو زایل می‌گردد و چنانچه فلفل سیاه را در روغن سیاه را در روغن زیتون یا روغن کنجد طبخ کرده و از روغن حاصل به اعضاء فالج بدن (چنانچه فلج تازه باشد) و اعضایی که تکان دارند بمالند بسیار مفید است. جوشانده آن در گلاب مسکن درد دندان بوده و از کرم خوردگی دندان جلوگیری می‌کند و چنانچه فلفل گوارشی به مراتب از مضار فلفل سبز و فلفل قرمز کمتر می‌باشد.

نوعی دیگر از این گیاه فلفل سفید است و رنگ خاکستری روشن دارد و آن را پس از خیساندن به مدت چهار پنج روز در آب و کندن پوست به بازارهای هند عرضه می‌دارند.


«کتان»

«کتان» 

گیاهی است کوچک قد ساقه و برگ‌های آن باریک و گل آن آبی رنگ و میوه آن به قدر یک نخود است و دانه‌های کوچک و از الیاف ساقه آن پارچه کتانی درست می‌کنند و دانه آن که تخم کتان نامیده می‌شود مصرف داروئی و درمانی داشته و آن را کوبیده و همراه با داروهای دیگر در معالجه زخم‌ها به کار می‌رود.

طبیعت آن سرد و خشک است. پوشیدن لباس کتانی در نواحی گرمسیر و فصول گرم بسیار مناسب بوده و سبب خوب دفع شدن عرق بدن و خشک نگهداشتن پوست و تقویت آن خواهد شد.

نوشته‌اند چنانچه لباس زیر انسان در چهار فصل از پارچه کتانی باشد پوست بدن که مظهر سلامت است نرم و لطیف نگهداشته می‌شود و از لاغری غیر طبیعی نیز ممانعت بعمل می‌آید.

گل کتان نیز مقوی و مفرح مغز و اعصاب می‌باشد.


(آرتیشو) «کنگر»

(آرتیشو) «کنگر»

کنگر گیاهی است از تیره کاسنی و جزء لوله گلی‌ها می‌باشد و نوعی که در ایران پرورش داده می‌شود کنگر فرنگی یا آرتیشو نامیده می‌شود. در این گیاه نهنج گل گوشتدار و پرانداخته شده و مصرف غذایی دارد.

طبیعت آن گرم است، گیاهی است مبهی یعنی قوه جنسی را زیاد می‌کند، مدر بول بوده و کلیه‌ها و مثانه‌ را تقویت می‌کند و هضم غذا را آسان می‌سازد، نفخ دستگاه گوارش را دفع می‌نماید. افرادی که موی سرشان می‌ریزد چنانچه کنگر را بکوبند و آب آن را گرفته بر بن موها بمالند تا حدودی از ریزش موها جلوگیری می‌کند. افرادی که عرق بدنشان بد بو است چنانچه مدتی به خوردن کنگر ادامه دهند بوی بد عرق بدنشان زائل می‌گردد. بعضی از پزشکان قدیم معتقد بوده‌اند که:

مداومت در خوردن کنگر قوای فکری را ضعیف می‌گرداند و برای جلوگیری از مختصر ضرر آن چنانچه مقداری سرکه همراه آن خورده شود از ضرر آن جلوگیری بعمل می‌آید اما این نظر مورد قبول پزشکان عصر حاضر نیست و اثر منفی در قوای فکری ندارد. از بهترین غذاهای سوداوی مزاجان است.

(آرتیشو)

«کنگر زرد»

«کنگر زرد»  

 

 کنگر زرد صمغ گیاه کنگر است که مصرف درمانی دارد و جهت دفع بلغم و صفرا خورده می‌شود و چنانچه مقدار چهار تا هشت گرم کنگر زرد را با آب گرم و سکنجبین بیاشامند بلغم و صفرا را از بدن خارج می‌سازد. طبیعت این دارو گرم و خشک است. دارویی است استفراغ‌آور و بیشتر بهمین منظور استفاده می‌شود. باید تذکر داد یکی از بهترین داروهای دافع بلغم همراه صفرا است که در شب کمتر و روز بیشتر مصرف می‌گردد. یکی از داروهای آن زیتون است.